شناسهٔ خبر: 43486 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اثری در ستایش امپراتوری پارس/ نگاهی به کتاب «جاده ابریشم» نوشته «پیتر فرانکوپن»

«پیتر فرانکوپن»، استاد و محقق دانشگاه «آکسفورد» در اثر جدید خود «جاده ابریشم» نگاهی جدید به وقایع دنیا و منشأ آنان دارد. از نظر او جهان در حال دگرگونی و بازگشت به جاده ابریشم است.

 

 

 

 

 

اثری در ستایش امپراتوری پارس/ نگاهی به کتاب «جاده ابریشم» نوشته «پیتر فرانکوپن»

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نام «جاده ابریشم» یادآور تصاویر مختلفی چون کاروان‌های شتر و بیابان‌های دورافتاده، حمل پارچه‌های ابریشم، و ادویه است و تصویر فلاسفه‌ای را که از این طریق به اروپا و در دریای مدیترانه سفر می‌کردند به یاد می‌آورد.

هیچ‌کدام از ما «جاده ابریشم» را از نزدیک ندیده‌ایم و شاید همه این تصاویر واقعی نباشد اما مشکل اینجاست که در قرن حاضر همین تصاویر نیز در حال از دست دادن قدرت خود در ذهن انسان هستند و جامعه در حال فراموشی «جاده ابریشم» است.

امروزه این منطقه محل اسکان رژیم‌های دیکتاتوری چون «داعش» شده است که تعارضات زیادی ایجاد کرده‌اند. اما نویسنده کتاب «جاده ابریشم» با این ایده که این جاده در حال فراموش شدن است موافق نیست و معتقد است این محل بار دیگر در حال اوج گرفتن است.

«فرانکوپن» در اثر جدید خود از خوانندگان درخواست می‌کند با دیدی متفاوت از آنچه تاکنون وجود داشت به دنیا بنگرند. روشنفکران غربی همیشه راهی را که اروپا را به اقیانوس «آرام» متصل می‌کند نادیده گرفته‌اند بنابراین وی تصمیم گرفت تمام تمرکز خود را در این کتاب روی  «جاده ابریشم» که معتقد است تاریخی جدیدی در جهان بنا خواهد کرد به کار گیرد.

کتاب از همان آغاز مخاطب را شگفت‌زده می‌کند و قصه را نه با داستان یونانی‌ها یا رومی‌ها بلکه با امپراتوری پارس آغاز می‌کند. نویسنده می‌گوید یونانی‌ها پس از کشورگشایی‌های بسیار و وسعت دادن به مرزهای خود تصمیم گرفتند به ثروت امپراتوری ایران حمله کنند در صورتی که می‌توانستند به سمت اروپا بروند. این موضوع نشان از اهمیت بسیار این منطقه دارد. وی در کتاب خود نگاهی دقیق به موضوعات مثبت چون تجارت، ابریشم، کالاهای لوکس چون ادویه، سرامیک و حتی برده‌داری دارد و از طرف دیگر نکات منفی این مناطق را نیز بررسی می‌کند. مثلاً از دیدگاه نویسنده وقتی مغول‌ها به امپراتوری فارس حمله کردند طاعون سیاه را با خود به این منطقه بردند.

نویسنده درباره کتاب خود می‌گوید: «دلم می‌خواست اهمیت این جاده را در ذهن مردم تقویت کنم. همه دین‌های بزرگ دنیا از جمله یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودائیسم، هندوئیسم و بسیاری از مذاهب کم‌اهمیت‌تر در این منطقه آغاز شدند و در آسیا و سپس بقیه جهان گسترش یافتند.

موضوع جالب دیگر برده‌داری سفیدپوستان در این منطقه و در قرون وسطی است. مردان، زنان، و کودکان سفیدپوست مختلفی از اروپا برای خدمت به این مناطق آورده می‌شوند و در ازای آنان نقره پرداخت می‌شد. به نظر من خوانندگان از این حقیقت شگفت‌زده خواهند شد. در میان همه این حقایق جاده «ابریشم» حضوری مؤثر دارد. «کریستف کلمب» به این دلیل سفر خود را آغاز کرد که قصد داشت به راه‌های جهانی تجارت وصل شود. این جاده در ایجاد جنگ جهانی اول که مرکز آن از آسیا شروع شد تأثیرگذار بوده است (با اینکه جرقه آن ترور «فرانتس فردیناند» در «سارایوو» روشن کرد.)

این جاده در روشن کردن آتش «هولوکاست» نیز تأثیرگذار بوده است. طبق مدارک موجود، تولیدات و نیازهای کشاورزی آلمان در آن زمان نشان می‌دهد که آلمان مجبور بود به روسیه حمله کند زیرا روس‌ها در آستانه تصرف کردن زمین‌های گندم موجود در شمال دریای «خزر» و «سیاه» بودند. ناکامی آلمان در به دست آوردن محصولات لازم و مکفی در دروی آخر از منطقه‌ای که هم اکنون اوکراین و جنوب روسیه است سبب شد آلمانی‌ها به این نتیجه برسند این محصولات را چطور بین مناطق مختلف تقسیم کنند و اصلاً چه کسانی ارزش زنده ماندن دارند. جیره غذایی زندانیان کم و سپس قطع شد و در نتیجه افرادی تصمیم به کشتار دسته جمعی این افراد گرسنه کردند تا صدای آنان بسته شود.

هیچ‌وقت تلاش نکردیم به اهمیت این منطقه توجه کنیم و این تکه‌های پازل را در کنار هم قرار دهیم. بسیاری معتقدند مرکز جهان در حال تغییر و رفتن به سمت شرق آسیا و کشورهایی مثل چین و هند است اما من معتقدم باید مرکز هزاره حاضر تغییر کند و به سمت جاده ابریشم رود.»

نظر شما