شناسهٔ خبر: 43696 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

احتمال ریزش مخاطب نمایشگاه کتاب خبر بدی برای آینده نشر کشور نیست

محمد حمزه زاده با بیان اینکه به عنوان ناشر با انتقال نمایشگاه به شهر آفتاب موافق است، گفت: به باور من نمایشگاه کتاب اگر از نظر مشتری ریزش هم داشته باشد برای آینده نشر کشور خبر بدی نیست.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ انتشارات سوره مهر یکی از بزرگترین بنگاه‌های نشر حال حاضر کشور است که به گفته مدیرانش سالانه از محل فعالیت خود سود قابل توجهی را نیز به دست می‌آورد. امسال این ناشر به نمایندگی از مجمع ناشران انقلاب اسلامی در شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب نیز حضور داشت و به همین دو بهانه می‌توان اشراف مدیرانش را بر وضعیت فعلی نشر کشور بسیار قابل اعتنا قلمداد کرد. به همین بهانه و در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب با محمد حمزه‌زاده مدیرعامل این موسسه نشر به گفتگو نشستیم تا از رازهای موفقیت خود و نیز وضعیت نمایشگاه کتاب در موقعیت جدید با ما سخن بگوید:

آقای مومنی شریف رئیس حوزه هنری چندی قبل اولویت کار وموفقترین بخش فعال در حوزه هنری را حوزه نشر معرفی کردند  و در کنار آن نیز اعلام داشته‌اند که سوره مهر در سال گذشته ۱۱ میلیارد تومان فروش داشته است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که فضای عمومی حاکم بر نشر کتاب در سال گذشته راکد بوده است. کمی درباره رازهای موفقیت خودتان در سوره مهر بگویید؟

ما در هر سال بیش از چهل عنوان کتاب داریم که طی سال سه چهار بار تجدید چاپ می‌شود. سوره مهر در سال بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب را تجدید چاپ می‌کند. انتشارات ما در این سال‌ها نخست حوزه فعالیت خودش را در بخش صنعت و تجارت تعریف کرده است. یعنی ما مستقیما تولید محتوا نمی‌کنیم. حوزه هنری تولید محتوا کرده و ما از میان آنها انتخاب می‌کنیم و کار خودمان را می‌کنیم.

کار خودتان یعنی دقیقا چه کار؟

تامین سرمایه، توزیع، ساختن شبکه ترویج و استاندارد سازی فن‌آوری نشر و فعالیت روی استاندارد سازی صنعتگری در نشر. سعی ما این است محصول ما با نیازهای بازار و مخاطبان از نظر وجوه شکلی و نحوه ارائه منطبق باشد. نمی‌گویم که محصول غیر استاندارد نداریم اما تلاش جدی داریم که نداشته باشیم. اگر کتابی را چاپ می‌کنیم سعی می‌کنیم رنگ و چاپ و صحافی مناسب و متناسب با نیاز مخاطب داشته باشد. البته این را بگویم در سوره مهر ما مخاطب کتاب نداریم بلکه برای خودمان مشتری تعریف کرده‌ایم. مشتری یعنی کسی که قرار است برای کتاب به ما پول بدهد. بر این اساس و با محاسبه و پیش بینی مشتری هر کتاب ما برای  ترویج آن اثر و برای اطلاع رسانی درباره آن کار می‌کنیم. انتشارات سوره مهر زمینه لازم برای تولید محتوای پشتیبان کتاب‌ها را فراهم و در نهایت این محتوا را تولید می‌کند. ما برای کتاب‌های برتر و پرفروشمان گاهی به اندازه حجم اثر و گاهی حتی بیشتر از آن، محتوای ترویجی تهیه می‌کنیم و در اختیار مخاطب قرار می‌دهیم. برایش فیلم و خبر و مصاحبه تولید می‌کنیم. برای کل کتاب‌هایمان کاتالوگ معرفی داریم. این وظیفه یک صنعتگر است که محصولش را بدون پشتیبان ترویجی و تبلیغی به بازار نفرستد ما با این استراتژی نمی‌گوییم که فلان کتاب را چاپ کردیم بلکه اعلام می‌کنیم یک کتاب برای چه کسی و چرا منتشر شده است.

اگر شما الان تصمیم بگیرید راجع به یکی از کتاب‌های ما ویژه نامه‌ای مطبوعاتی منتشر کنید با یک سرچ ساده می‌توانید به مجموعه‌ای از دیتا درباره اثر برسید که تا پیش از این ندیده‌اید. امروز ناشر ما محصولش را بی‌پناه وارد بازار می‌کند انگار کسی منتظر تولید این فرزند نبوده  حاصلش می‌شود اینکه در اجتماع وقتی چند خبر برای کتاب تولید شد دیگر کسی از آن سراغی نمی‌گیرد.

موضوع دیگر در بحث مشتریان است. ما مدتها بود که می‌شنیدیم محتوای تولیدی ما در حوزه هنری مشتری ندارد. کسانی که بازار را می‌شناسند اذعان دارند که بخشی از این ادعا درست بوده است. اما ادبیات انقلاب و تاریخ شفاهی با نحوه فرآوری ما برای اولین بار مشتری خودش را پیدا کرده و هر که از سفره آن چشیده باز هم آن را می‌خواهد. البته باید اذعان کنم متشری محصول ما به طور عمده مشتریان غالب بازار کتاب نبوده‌اند.

منظورتان این است که فروش نسخه‌ای و عادی ندارید و معمولا یکجا و به اصطلاح گروهی کتاب می‌فروشید؟

گاهی دوستان ناشر به من می‌گویند شما چه کلکی سوار می‌کنید که این همه کتاب می‌فروشید. پاسخم این است که هیچ کلکی. شاید یکی دو کتاب را بشود با کلک فروخت اما ۸۰۰ عنوان کتاب را نمی‌شود با کلک و دغل فروخت. ما به بازاری دست پیدا کرده‌ایم که قبل از این بخش خاموش بازار خرید کتاب بوده است. این کشف در کنار ارزش محتوا و منحصر به فرد بودنش و رعایت استاندارد تولید و ترویج و توزیع ما را موفق کرده است.

شما الان در حوزه کتابهای کمک درسی این روزها افتی می‌بینید؟ نه. چرا؟ چون مشتری و بازارشان را به دست آورده‌اند. ما هم اگر با استاندارد برای مشتریمان کار کنیم بدون شک نظر و علاقه او را به خود جلب و وادارش می‌کنیم برای محصول ما هزینه صرف کند.

مشخصات بازار تازه کشف شده توسط خوتان را می‌فرمایید؟

از جنگ ما تا امروز ۲۵ سال می‌گذرد و خود جنگ هم بیش از هشت سال طول کشیده که مجموع این دو می‌شود سی سال. این زمان بیشتر از یک نسل به حساب می‌آید. و معنیش این است که ما حداقل نسبت به اول انقلاب یک نسل عوض کرده‌ایم پس کاری هم که برای نسل امروزمان باید بکنیم متفاوت با نسل سابق خواهد بود. دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری سال ۶۸ تأسیس شده. برخی از کتاب‌هایی که این دفتر در همان سالها تولید کرده را من امروز تجدید چاپ می‌کنم. این یعنی آن کتابها تازه امروز مشتری خودش را پیدا کرده است.

ما امروزه با نسلی روبرو هستیم که نسبت به مهمترین وقایع روز دنیا و جنگ سوال دارد. هر ناشر عاقلی باشد به این بازار بی‌اعتنا نمی‌شود و برایش سرمایه‌گذاری می‌کند.  بیشترین مشتریان ما امروز نسل ۱۵ تا ۲۵ ساله هستند. این نسل درآمد مستقلی هم ندارند چون دانش آموز و دانش‌جویند. این نسل مهمترین سوالش به هویت خودش بر می‌گردد، اینکه که هست و کجا هست و مرز میان منحصر به فرد بودن و متعلق به یک جمع بودنش کجاست. وقتی این فاصله زمانی را با سوال هایی که گفتم کنار هم می‌گذارید و تولیدات ما را می‌بینید آن وقت می‌فهمید که چرا بلیت انتشارات سوره مهر برنده شده است.

من از سوی دیگر به استاندارسازی خیلی اعتقاد دارم. شما از هر جایی امروز کتاب‌های قطع رقعی ما را بیاورید- با هر سال انتشاری- می‌بنید که قطعشان به هیچ وجه تغییر نکرده است. این را در سایر ناشران می‌توانید گاهی تا دوسانت اختلاف برای یک قطع ببیند. ما به صورت خاص روی فونت چاپ کتابهایمان کار کرده‌ایم. فونت‌های ما معمول و مرسوم نیست. اصلاح شده است. فونت رمان با داستان کوتاه و تاریخ شفاهی و کتابهای علمی ما فرق دارد.

نقطعه ضعفی هم شناسایی کرده‌اید؟

بله. بحث کاغذ. البته موضوع کاغذی موضوعی داخلی نیست و به واردات وابسته است و ما نمی‌توانیم برویم به دنبال واردات کاغذ.

چاپخانه انحصاری هم ندارید؟

نه. ولی ما اگر با ده چاپخانه کار کنیم که می‌کنیم؛ آثارمان همه یک کیفیت و یک قطع را داشته و خواهند داشت.

اشاره‌ای به موضوع محتوا و انتخابی بودنش کردید. این یعنی شما از میان تولیدات حوزه هنری انتخاب می‌کنید و الزامی برای انتشار همه آنها ندارید؟

ما خودمان را ملزم می‌دانیم که آنچه در دفاتر حوزه تولید می‌شود را منتشر کنیم و از جای دیگری هم کار نمی‌گیریم. اما فاصله میان آنچه تولید می‌شود تا آنچه ما محصول می‌کنیم زیاد است. ما روی محتوا ورود نداریم بلکه روی مباحث شکلی صحبت می‌کنیم. گاهی مثلا می‌گوییم که یک کتاب باید ۱۰۰ صفحه‌اش کم شود. ما کاری به محتوا نداریم بلکه بر اساس ملاک‌های تخصصی خودمان می‌گوییم. یا اینکه فلان کتاب باید دو جلدی شود و یا اینکه فعلا منتشر نشود تا فصلش از راه برسد. اما محتوایی هم در حوزه داریم که ما برای چاپ انتخابش نمی‌کنیم. ما شورای تولیدی مرکب از نمایندگان دفاتر و بچه های انتشارات داریم هفتگی درباره انتشار کتاب با همدیگر بحث می‌کنند و بعد از سال‌ها ما به یک هماهنگی رسیدیم که بخش تولید محتوا چه تولید کند که ما بتوانیم منتشرش کنیم.

همین شورا تصمیم می‌گیرد به برخی آثار قدیمی حوزه نوبت تجدید چاپ داده نشود؟

نوبت چاپ با مساله کمبود سرمایه ما ارتباط برقرار می‌کند و الزاما مساله تقاضای بازار نیست. ما الان در بازار ۸۵۰ کتاب فعال از خودمان داریم. کتابی که از بازار تقاضا داشته باشد برای تجدید چاپ اصلا معطل کسی نمی‌ماند. خیلی از کتاب‌های  ما ۱۰ سال از انتشارش گذشته و هنوز مشتری دارد و ما هم چاپ می‌کنیم. اما کتاب‌هایی هستند و نویسندگانی که می‌گویند چون فلان کتاب ما در بازار نیست برایش سفارشی نمی‌آید و لذا شما هم چاپش نمی‌کنید. ما هفته‌ای شش تا ده پیشنهاد اینگونه داریم که بررسی می‌شود. برخی آثار تجدید چاپ می‌شود و برخی هم نه. اما این انتخاب به معنی انتشار فوری نیست. گاهی حاصل این انتخاب برای انتشار باید یکسال در نوبت بماند. در سال ۹۴ ما ۴۵۰ نوبت عنوان کتاب منتشر کردیم که برای یک انتشاراتی با سرمایه به نسبت محدود و بازار نشری مثل ما سقف کار است.

امسال سوره مهر دنبال رونمایی از فرآیند تازه‌ای در زمینه انتشار کتاب هست؟

کار تولید کتاب‌های صوتی و یا تعاملی و... همگی در سال جاری پیگیری خواهند شد. الان ما یکی از چند ناشری هستیم که در حوزه نشر الکترونیک کاری جدی کرده‌ایم. البته هنوز گردش مالی جدی ندارد اما برای آینده سرمایه‌گذاری کرده‌ایم. حتی امسال ما در شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب که به عنوان نماینده مجمع ناشران انقلاب اسلامی حاضر بودیم، پیشنهاد کردیم که سالن ویژه نشر الکترونیک به معنای واقعی آن ایجاد شود و با همه الزامات و اقتضائاتش ناشران الکترونیک غرفه داشته باشند. این چیزی جز آنی بود که تا به حال وجود داشته است. مثلا شاید شما در  این بخش تازه بخواهید تبلتی بفروشید که رویش صد جلد کتاب هست.

آقای حمزه‌زاده امسال نمایشگاه کتاب یک جابجایی عظیم را به خود دیده است. نظرتان راجع به این جابجایی فیزیکی چیست؟

می توانم بگویم که بحث انتقال نمایشگاه از دغدغه‌های جدی شورای سیاستگذاری بود. بعد از پیشنهادی که شهرداری در این زمینه به شورا داد به صورت جدی در این شورا درباره نمایشگاه بحث شد به ویژه اینکه برگزاری نمایشگاه در مصلی با مشکلاتی جدی مواجه بود که هر پیشنهادی را به صورتی جدی مورد توجه می‌کرد. به عنوان کسی که با تشکل‌های نشر سر و کار داشتم می‌گویم  که این جابجایی و دغدغه ریزش مخاطب مهمترین نگرانی این تشکل‌ها بوده و هست. برای این منظور کمیته‌هایی در سازمان برگزاری نمایشگاه دیده شده مثل کمیته بازدید‌کنندگان و جمعیت که تا پیش از این وجود نداشته است.شهرداری هم قول‌هایی داده برای حضور مردم. با این همه نمایشگاه هرچه برای تهرانی‌ها دور باشد و رسیدن به آن سخت، برای شهرستانی‌ها خوب و سهل الوصول تر شده است.

من به عنوان یک ناشر با این انتقال یعنی رفتن به فضایی حرفه‌ای تر موافقم.

یعنی دغدغه فروش و یا ریزش مخاطب ندارید؟

من دو بحث دارم. یکی اینکه به عنوان کارشناس نشر می‌گویم هر عاملی که جذابیت فروشگاهی نمایشگاه را کم کند و منجر به توسعه شبکه توزیع شود به نفع صنعت نشر کشور است. من بر این باورم که نمایشگاه باید یک محل ترویجی تبلیغی باشد و مساله فروش در حال لطمه زدن به آن است. به باور من نمایشگاه کتاب اگر از نظر مشتری ریزش هم داشته باشد برای آینده نشر کشور خبر بدی نیست.

اما با تدابیر اتخاذ شده ظاهرا شاهد زیرش مشتری نخواهیم بود.

ریزش ناشر چطور؟ بر این باور هستید رفتن به شهرآفتاب به نوعی باعث غربال شدن ناشران و حضور ناشران واقعی در این مکان می‌شود.؟ اگر شهرآفتاب باعث شود که ناشران کوچک و ضعیف به خاطر مسافت و هزینه‌  نتوانند در این رویداد حاضر شوند، مثبت است یا منفی؟

من بعید می‌دانم چنین مضیقه‌هایی برای ناشران با تسهیلات اتخاذ شده به وجود آید. به نظرم باید قبل از هر چیز قوانین و آئین نامه‌ را محکم کنیم که اجازه ندهد شبکه ناشرانی که از نمایشگاه استفاده غیر قانونی می‌کنند در این مرکز حضور داشته باشند. البته ممکن است برخی ناشران خوب ضعیف مانده، نتوانند در نمایشگاه فعلی حاضر شوند و باید برای آنها فکر شود. این ناشران باید بتوانند مسیرشان را طی کنند. آنها آینده نشر کشور هستند. اگر من ناشر بزرگ احتیاج به کمک ارشاد ندارم ناشران کوچکتر به ویژه ناشران تولید کننده فکر انقلاب اسلامی این نیاز را دارند و باید برایش فکری شود.

نظرتان درباره واگذاری فعلی امور اجرایی نمایشگاه به تشکل‌های نشر چیست؟ تجربه موفقی بوده است یا خیر؟

پارسال برداشت ما این بود که این اتفاق به صورت جدی نیفتاده بود. امسال اما میان صنوف تقسیم کاری شده است. با این همه این تفکر که فکر کنیم نمایشگاه را صنوف در دست برگزاری دارند، اشتباه است. نمایشگاه را وزارت ارشاد برگزار می‌کند و سازمان نمایشگاه‌هایش. صنوف الان پیمانکار اجرای برخی بخش‌ها هستند. این تفاوت دارد با نمایشگاه چاپ که ارشاد تنها می‌رود در آن سری می‌زند و حداکثر نظارتی دارد و همه کار را صنف انجام می‌دهد. این وضعیت البته معنی‌اش این نیست که دولت نخواهد بلکه به معنی این است که تشکل‌های دارای آن انسجامی نیستند که از عهده این کار برآیند. امسال حتی ارشاد حاضر بود بخش‌های بیشتری را واگذار کند اما تشکل‌ها نپذیرفتند.

چرا؟ دلیل این مسئولیت ناپذیری چیست؟

واقعیت این است که هزینه تمام شده برای برگزاری نمایشگاه خیلی بالاتر از توان فعلی صنعت نشر کشور است. شما در مصلی سالی سه تا چهار میلیارد فقط باید اجاره می‌دادید. نمایشگاه ما با این ابعاد فعلی حاشیه سودی ندارد و بهای برگزاری‌اش خیلی بیشتر از سودش است پس همیشه وابسته به دولت باقی می‌ماند.

و خیلی رویایی است اگر بخواهیم دولت هم هزینه کند و هم اجازه دهد صنوف نمایشگاه را برگزارکنند؟

بله. چرا باید این کار را بکند؟. چرا باید برای فعالیتی که به هیچ عنوان نتواند در آن دخالت کند، هزینه کند. بعید است چنین روزی را ببنیم. البته اگر نمایشگاه ما رژیم لاغری بگیرد و عضلات در آن شکل بگیرد شاید بتوانیم این آرزو را محقق شده ببینیم.

گفتگو: حمید نورشمسی

نظر شما