شناسهٔ خبر: 44059 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ادبيات تنها رمان نيست/ روایت عبدالله کوثری از کریستوفر دومینگز فوئنتس و ادبیات آمریکای‌لاتین

کوثری هم‌صدا با فوئنتس معتقد است «آنچه را تاریخ ناگفته می‌گذارد، رمان بازمی‌گوید.» این باور در توجه کوثری به مقوله تاریخ و آثاری که در این زمینه ترجمه کرده نیز مشهود است. سرآخر اینکه این‌همه تنها بخشی از تلاشِ کوثری در شناساندن ادبیات آمریکای‌لاتین به مخاطب ایرانی بوده است.

فرهنگ امروز/ پارسا شهری: «دنیای گسترده و حیرت‌آور ادبیات آمریکای‌لاتین تنها به رمان‌هایی که تاکنون خوانده‌ایم و خواهیم خواند محدود نمی‌شود. در این منطقه از جهان داستان کوتاه از دیرباز جایگاهی والا و قابل‌قیاس با رمان داشته است.» نام عبدالله کوثری، مترجم بِنام معاصر با برترین‌های ادبیات آمریکای‌لاتین گره خورده و سالیانی است که ادبیات این خطه جهان را وجه مستمر اندیشه و ترجمه خود قرار داده است. او سالیانِ پیش با ترجمه «داستان‌های کوتاه آمریکای‌لاتین» گردآوری روبرتو گونسالس اچه‌وریا به مخاطب فارسی‌زبان نشان داد که ادبیات آمریکای‌لاتین برخلافِ تصور جاافتاده و مرسوم تنها «رمان» نیست، آنچه امروز کریستوفر دومینگز، نویسنده و منتقد ادبی سرشناسِ مکزیک به آن باور دارد و بر آن تأکید می‌کند. دومینگز معتقد است ادبیات جهان، خاصه ادبیات آمریکای‌لاتین را بیش از همه با رمان می‌شناسند. دومینگز البته این تلقیِ را به اقتضای بازار نسبت می‌دهد. و بر این باور است که رمان بخش مهمي از ادبيات جهان و آمریکای‌لاتین است، اما ادبیات جز رمان، فرم‌های دیگر هم دارد که در وضعیت معاصر ما نادیده گرفته شده‌اند. شعر، نقد ادبي، نمايشنامه و فرم‌های دیگر، که هر کدام این‌ها در نظر او اهمیتی به‌اندازه رمان دارند. جریان ادبی مسلط در ایران نیز، ادبیات آمریکای‌لاتین را تا حد بسیاری خلاصه‌شده در فرم رمان می‌داند و این‌طور وانمود می‌کند که مخاطب ایرانی به‌واسطه رمان‌های قطور و مهم است که ادبیات آمریکای‌لاتین را می‌شناسد. اما سیرِ ترجمه آثار ادبی آمریکای‌لاتین در اینجا، و همین ترجمه کوثری از داستان‌های کوتاه آمریکای‌لاتین، مثال نقضی برای تلقیِ اخیر است. عبدالله کوثری در چندین نشستی که در ایامِ حضور هیأت ادبی مکزیک، کانچولا سفیر مکزیک، دومینگز و شولتس، مدیر نمایشگاه کتاب مکزیک در ایران برگزار شد، تلاش کرد تا شمای واقعی و درستِ ادبیات آمریکای‌لاتین را نزد مخاطبان ایرانی بشناساند و هم‌چنین در شناختِ دومینگز به ما نیز سهم بسزایی داشت. کوثری کریستوفر دومینگز را از «پاز»شناسان طرازاول مکزیک خواند و گفت: «او اثری مهم در مورد اوکتاویو پاز دارد و به‌شدت طرفدار پاز و اندیشه او است و البته از دوستان و نزدیکان او نیز بوده است.» دومینگز گویا دو کتاب مهم دارد که با خود به ایران نیز آورده بود. یکی واژه‌نامه انتقادی ادبیات مکزیک که فرهنگ آثارِ بسیار حجیمی است درباره نویسندگان مکزیک و از سال ١٩٥٥ تا ٢٠١٠ را دربر می‌گیرد. کتاب دیگر دومینگز درباره اوکتاویو پاز است، کتابی در حدود پانصد صفحه که بیشتر شأنِ زندگینامه‌ای دارد. عبدالله کوثری، درباره وضعیت ادبیات آمریکای‌لاتین و نسبت آن با ما معتقد است که «ادبیات آمریکای‌لاتین چهره‌ تازه‌ای از رمان را به جهان معرفی کرد.» و وجه ممیزه ادبیات این خطه را بهره‌گیری از تاریخ و درآمیختن تاریخ با اسطوره‌ دانست. کوثری، مترجم هفت اثر مهم از کارلوس فوئنتس درباره این نویسنده مطرح مکزیکی نیز با دومینگز به بحث نشست. او اواخر دهه شصت با ترجمه «آئورا» از فوئنتس این نویسنده را به مخاطب ایرانی معرفی کرد و بعدها آثار دیگری نیز از او به فارسی برگرداند، با ترجمه‌هایی که علاوه‌بر معرفی این نویسنده و اثری از او، هرکدام چیزی به زبان فارسی می‌افزود. «گرینگوی پیر»، «پوست‌انداختن»، «خودم با دیگران» که بعدها با تغییراتی با عنوان «از چشم فوئنتس» بازنشر شد، «زندانی لاس‌لوماس»، «کنستانسیا»، «نبرد» ازجمله ترجمه‌های کوثری از فوئنتس است. بحثِ از ادبیات آمریکای‌لاتین با یک مکزیکی طبعا پای فوئنتس را به میان می‌آورد. ازاین‌رو بیشتر بحث‌های مترجمِ فارسی فوئنتس با دومینگز حول‌ محور این نویسنده بود. کوثری البته از تفاوت دیدگاه‌شان درباره این نویسنده می‌گوید: «فوئنتس به ‌نظر من نویسنده‌ای است در جست‌وجوی هویت مکزیک و بیان این هویت در قالب ادبیات. اما دیدگاه دومینگز تاحدی متفاوت است، نه‌اینکه با ادبیات و تفکر فوئنتس مخالف باشد اما معتقد است مکزیک صداهای دیگری نیز دارد. اما ما پیشاپیش سر این مسئله توافق داشتیم که ادبیات آمریکای‌لاتین چهره دیگری از رمان به دنیا معرفی کرد. بعد از واقعه بوم، ادبیات آمریکای‌لاتین به‌نوعی وارد جهان شد.» اما کوثری سال‌هاست جدا از ترجمه ادبیات آمریکای‌لاتین، بر نسبت آن با ادبیات ما تأکید می‌کند و حتی دلیل انتخاب این ادبیات را همین پیوند وضعیت آن‌ها با ما می‌داند. «آنچه در ادبیات آمریکای‌لاتین براستی برای من جالب‌توجه است، استفاده و بهره‌گیری از تاریخ است، چیزی که در ادبیات خودمان کمتر سراغ داریم، به‌خصوص در مورد تاریخ صد‌ساله اخیر. درحالی‌که مهم‌ترین دستمایه‌های ادبیات آمریکای‌لاتین و فوئنتس نیز همین تاریخ بوده است و در وهله بعد هم بعد درآمیختن این تاریخ با اسطوره. ما از آمریکای‌لاتین آموختیم که چطور می‌توان در ادبیات، از جامعه و سیاست نوشت. گفتگو در کاتدرالِ یوسا نمونه اعلای این رویکرد است. این داستان‌ها در عین سیاسی‌بودن، ادبیات محض است و این دستاورد مهمِ ادبیات آمریکای‌لاتین بود برای ما، که در دوره‌ای ادبیات محملی برای سیاست شده بود و بعد هم که به‌کلی از تاریخ و سیاست چشم پوشید.» او در زمان انتشار «باغ همسایه» و در گفت‌وگویی به همین مناسبت در سالنامه شرق گفته بود: «ما در دوران معاصر بیشتر در پی توجیه ناکامی‌ها و شکست‌هامان بوده‌ایم و هنوز چنان‌که بایست چهره خودمان را در آینه‌ای راست‌نما تماشا نکرد‌ه‌ایم.» کوثری در کارنامه پربار خود سه اثر از ماشادو د آسیسِ دارد: «روانکاو»، «خاطرات پس از مرگ براس کوباس» و «دن کاسمورو» و «کینکاس بوربا» که سه اثر اخیر سه‌گانه بزرگ دِآسیس نویسنده مطرح برزیلی است. از ماریو بارگاس یوسا نیز کوثری آثاری چون «مرگ در آند»، «گفتگو در کاتدرال»، «جنگ آخرالزمان»، «چرا ادبیات؟»، «سور بز» و «عیش مدام: فلوبر و مادام بواری» را ترجمه کرده است. اخیرا نیز کوثری با ترجمه دو اثر مهم از خوسه دونوسو، این نویسنده شیلیایی را به مخاطب فارسی‌زبان معرفی کرد، گرچه خود او پیش از این، از دونوسو داستان کوتاهِ «گردش» در همان مجموعه «داستان‌های کوتاه امریکای‌لاتین» را ترجمه کرده بود. رمان «باغ همسایه» سال گذشته در نشر آگاه منتشر شد و رمان «حکومت نظامی» نیز در نشر نی در دست انتشار است. کوثری هم‌صدا با فوئنتس معتقد است «آنچه را تاریخ ناگفته می‌گذارد، رمان بازمی‌گوید.» این باور در توجه کوثری به مقوله تاریخ و آثاری که در این زمینه ترجمه کرده نیز مشهود است. سرآخر اینکه این‌همه تنها بخشی از تلاشِ کوثری در شناساندن ادبیات آمریکای‌لاتین به مخاطب ایرانی بوده است.

روزنامه شرق

نظر شما