شناسهٔ خبر: 44084 - سرویس مسائل علوم‌انسانی
نسخه قابل چاپ

گزارشی از اولین مجمع اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور (۱)؛

دعوا بر سر ...؟!!

جامعه شناسان اتحادیه‌ی سراسری دانشجویان می‌تواند به رشد علوم اجتماعی در کشور کمک کند. اما این اتحادیه سرتاسری از كجا آمده است؟ دانشجویانی كه در انجمن صنفی دانشجویان كار می‌كنند دو سال است كه به دنبال یك انجمن سراسری هستند كه نه تنها با تشكیل این اتحادیه سراسری موافقت نكردند، بلكه انواع اتهامات را هم به این دانشجویان پیگیر وارد كردند. چگونه این اتحادیه در چهار ماه توانست پا بگیرد؟

 

فرهنگ امروز/ معصومه آقاجانپور: اولین مجمع اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور با هدف دفاع از علوم اجتماعی و بسط گفتارهای علوم اجتماعی مستقل روز چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای این مراسم آرمان ذاكری دانشجوی دكترای علوم اجتماعی و از اعضای هیئت مؤسس اتحادیه محمدامین قانعی‌راد و اعتمادی‌فر سخنانی را جهت مقدمه و خوشامدگویی بیان داشتند؛ اما در میانه‌ی سخنان اعتمادی‌فر بود که صدای اعتراض برخی از دانشجویان معترض فضای جلسه را تغییر داد. بعد از اعتمادی‌فر قرار بود فراستخواه پشت تریبون قرار گیرد و به‌عنوان اولین مدعو سخنان خود را بیان کند، اما تریبون از آن یکی از دانشجویان معترض شد. اما این اعتراض‌ها بعد از سخنرانی ده دقیقه‌ای این دانشجوی معترض به پایان نرسید و بعد از سخنرانی مقصود فراستخواه و سیامك زندرضوی دانشجوی دیگری پشت تریبون قرار گرفت و بیانیه‌ای اعتراضی قرائت کرد. این اعتراض‌ها موضوع سخنرانی برخی از مدعوین را با تغییراتی همراه کرد. البته فراستخواه بدون اشاره به این اعتراض‌ها متن سخنرانی خود را که از پیش تهیه کرده بود ارائه داد. سپس زند رضوی با اشاره‌ی کوتاه به فضای پیش آمده و برخوردی نرم با این ماجرا، به اصل سخنرانی خود پرداخت اما با قرار گرفتن اباذری بعد از اعتراض دانشجوی دوم موضوع حول این اعتراض‌ها گذشت. اباذری انتقاد شدید از دانشجویان معترض را موضوع محوری سخنان خود قرار داد و سپس نقدهایی به سخنان دکتر فراستخواه بیان کرد. سخنان اباذری موجب شد ابراهیم توفیق هم مجبور شود جهت دیگری به سخنان خود دهد، او به جای بیان موضوع اصلی خود به نقد سخنان اباذری پرداخت. توفیق هوشمندانه «اتوپیا و سیاست» مقاله‌ی‌ مفصل اباذری را که در سال ١٣٨٧ در مجله آیین منتشر شده بود هدف قرار داد.

در گزارش پیش رو ابتدا سخنان ذاكری قانعی‌راد و اعتمادی‌فر ارائه می‌شود، سپس متن بیانیه‌ی اعتراضی دانشجویان می‌آید. پیش از این، سخنان یوسف اباذری به نقل از روزنامه اعتماد در سایت فرهنگ امروز منتشر شد. در گزارشات آتی سخنان دیگر مدعوین این برنامه یعنی مقصود فراستخواه، سیامك زندرضوی و ابراهیم توفیق به تفصیل ارائه می‌گردد.

 

آرمان ذاكری: دفاع از علوم اجتماعی مستقل و انتقادی

آرمان ذاكری دانشجوی دكترای علوم اجتماعی و از اعضای هیئت مؤسس اتحادیه در ابتدا گزارشی از روند تشكیل اتحادیه كه یك سال به طول انجامیده ارائه كرد و دستاورد آن را گرد آمدن ٣٥ انجمن علمی از سراسر كشور خواند و گفت ٣ محور اصلی این اتحادیه اولاً دفاع از علوم اجتماعی مستقل و انتقادی، ثانیاً بسط گفتارهای علوم اجتماعی و ثالثاً كم كردن فاصله‌ی فزاینده مركز و پیرامون است.

 

محمدامین قانعی‌راد: در برابر دوگانه‌ی تفسیر و تغییر

راه‌اندازی این انجمن با این اهدافی که اعلام کردند یعنی دسترسی به علوم اجتماعی پررونق و کارآمد اتفاق خوبی است، اهداف آن‌ها هم دقیقاً همان اهدافی است که انجمن جامعه‌شناسی هم در چشم‌انداز خود دارد و خوشحالیم که بتوانیم نسل جوانمان را که همان نسل چهارم هستند را در کنار خودمان داشته باشیم و بتوانند دغدغه‌های یکدیگر را بهتر بشناسیم. باید بدانیم که چطور باید قدرت تبیین و سیاستی را در جامعه‌شناسی افزایش دهیم؛ البته باید توجه داشت که نوعی انقطاع نسل‌ها در جامعه‌شناسی کشور اتفاق افتاده و آدم‌ها یکدیگر را به یک معنا گم کردند، استادان و دانشجویان باید یكدیگر را پیدا كنند و با هم ارتباط برقرار كنند و فكر كنند با دو موجودیت در خطر یعنی جامعه و دیگری علوم اجتماعی چه باید كرد و چگونه می‌توان نیازهای این دو را پاسخ داد؛ اینجاست كه با دوگانه‌ی تغییر و تفسیر مواجه هستیم. جامعه از یک نظر به تفسیر و از یک نظر به تغییر نیاز دارد و نسل جوان ما باید خیلی هوشمندانه نسبت با این مسئله برخورد کند و به اکتیویزم نسل ما که بیشتر بر روی تغییر تأکید داشتند دچار نشوند. عمدتاً بین دوستان این بحث مطرح می‌شد که برویم و کاری بکنیم، درحالی‌که طرف دیگر قضیه این است که بنشینیم و فکری بکنیم و این تعامل میان عمل‌گرایی (activism) و تفكر (intellectualism) باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد تا مشخص شود به کدام‌یک از این‌ها ما بیشتر نیاز داریم.

 البته نسل جوان به اكتیویزم گرایش دارد، اما باید بدانیم که دانشجویان فنی و علوم پایه عمل‌گرایی بیشتری نسبت به ما دارند و ما به طور خاص باید به نیازهای تولید مفهوم و تولید نظریه پاسخ دهیم و حتی به کردار سیاسی توجه کنیم. امیدوارم این اتحادیه در میان دوگانه تغییر و تفسیر راه میانه‌ای را برگزیند تا هم به نجات جامعه كمك كند و هم به ارتقاء علوم اجتماعی در کشور.

 

اعتمادی‌فر: بازگشت به امر اجتماعی ناب

بنده من باب مقدمه دعوت می‌کنم همه را -البته نه دعوت پیامبرانه بلکه دعوت آکادمیک- که شاید ضرورت داشته باشد به امر اجتماعی ناب بازگردیم. این امر میسر نخواهد شد مگر با احیای بازاندیشی‌های اندیشه‌ی خودمان؛ آنچه که مانع ایجاد می‌کند جلوی رویكردهای انتقادی به امر اجتماعی بگیرد، سطحی از این موانع به حکومت برمی‌گردد. بسیار طبیعی است که حاکمان کاملاً یک‌سونگر به دنبال منافع صنفی خودشان هستند از طرف دیگر مردم هستند؛ چراکه مردم در زندگی روزمره مسائلی را که بسیار طبیعی فرض می‌کنند، از تاریخ تهی می‌کنند. جامعه‌شناس وظیفه دارد این موقعیت‌ها را در زمینه‌ی تاریخی خود مستمر ببیند تا بتواند آن را بازاندیشی کند. مانع سوم خود ما هستیم که خود را هم در سطح اساتید هم دانشجویان و هم پژوهشگران نشان می‌دهیم. فرمالیستی که در سطح آکادمیک باب شده، باعث شده که فرایند آموزش به قهقرا برود و بسیار تهی شود. ما با یک بروکراسی عجیبی روبه‌رو هستیم که استاد باید در آن دست‌وپا بزند؛ این در مورد دانشجو هم صادق است، اینکه دانشجو خود را تنها موظف به «پاس کردن» می‌داند بدون هیچ آینده‌ی روشن و انگیزه‌ای. این اتحادیه‌ها اگر به وضعیتی فرمال و صوری بدل نشود، می‌تواند ازاین‌حیث بسیار مفید باشد. باید از فرمالیسم نمایشی و صوری فاصله بگیریم. هرقدر ما موانع آکادمیک خود را افزایش دهیم، موانع حکومتی هم خودبه‌خود بیشتر می‌شود، آن‌ها به خود اجازه‌ی ایجاد این موانع را می‌دهند؛ بنابراین، محصول این انجمن‌ها باید این باشد که از آن فرمالیسم فاصله بگیریم و به امر اجتماعی ناب بازگردیم.

 

صدای مخالفان

 بعد از سخنرانی اعتمادی‌فر قرار شد سخنرانان نشست به ترتیب بحث خود را مطرح كنند، اما از همان آغاز برنامه در حالی شروع شد كه مشخص بود تعدادی از دانشجویان با نفس این انجمن و انجمن‌های مشابه مخالف هستند.

من از طرف دانشجویانی سخن می‌گویم که مستقل هستند و به جایی وابسته نیستند، نسبت به نحوه‌ی برگزاری این جلسات شک و تردیدهایی داشتیم و به حرف‌هایی که می‌زنند. اتحادیه‌ی سراسری دانشجویان چیز خوبی است و می‌تواند به رشد علوم اجتماعی در کشور کمک کند. شما به پوستر این انجمن نگاه کنید، یک ید قدرت بیرون آمده و گویی دانشجویان و مردم قرار است به طفیلی این ید قدرت بدل شوند. واقعیت‌ها را نگاه كنیم؛ این اتحادیه سرتاسری از كجا آمده است؟ دانشجویانی كه در انجمن صنفی دانشجویان كار می‌كنند دو سال است كه به دنبال یك انجمن سراسری هستند تا از این طریق بتوانند مسائل صنفی خود مانند مسائل آموزشی، خوابگاه غذا و... را حل كنند كه نه تنها با تشكیل این اتحادیه سراسری موافقت نكردند، بلكه انواع اتهامات را هم به این دانشجویان پیگیر وارد كردند. چگونه این اتحادیه در چهار ماه توانست پا بگیرد؟ یكی از مسئولان دانشگاه در سخنرانی در دانشگاه علامه گفته بود دانشکده‌های علوم اجتماعی باید مستقل باشد؛ این حرف قشنگی است اما این به چه معناست؟ به این معناست که دانشکده‌های علوم اجتماعی بتواند خرج خود را دربیاورد، یعنی بتواند با صنعت و تجارت قرارداد ببندد تا سود آن‌ها افزایش پیدا کند و یک درصد از سود آن‌ها وارد جیب علوم اجتماعی شود. این‌گونه دانشکده‌های جامعه‌شناسی می‌توانند وظیفه‌ی خود را در قبال جامعه ادا کنند، اما در واقع در قبال سرمایه‌دارها ادا می‌کنند.

 در سخنرانی دیگر در دانشگاه هرمزگان همین مسئول گفتند ما اگر بتوانیم شرکت‌های دانش‌بنیان را در علوم اجتماعی گسترش بدهیم و تجاری‌سازی کنیم پولی از علوم اجتماعی بیرون می‌آید حتی بیشتر از دریاها و چاه‌های نفت. این پول قرار است از چه طریقی به دست آید؟ حمایت از صنایع که بالاترین درجه‌ی استثمار در آن‌ها حاکم است؟ احتمالاً سخنرانان این برنامه در رابطه با این صحبت خواهند كرد كه می‌خواهند علوم اجتماعی را نابود كنند، نئولیبرال‌ها می‌خواهند به قدرت برسند، بعد ما از طریق این اتحادیه‌ها باید در برابر نئولیبرال‌ها بایستیم. اما در مقابل آن‌ها شعر برشت را خطاب به آن‌ها می‌خوانم که می‌گوید: بسیاری از کسانی که برای نبرد راه می‌افتند پیاده‌نظام جنگ می‌شوند، اما نمی‌دانند ژنرال‌هایی که به آن‌ها دستور می‌دهند دشمن اصلی آن‌ها هستند، این انجمن هم در فاسدترین شکل سرمایه‌داری در بالای آن نشسته است.

 

 

نظرات مخاطبان 0 2

  • ۱۳۹۵-۰۲-۲۸ ۱۵:۳۲ 1 0

    یک انجمن جامعه شناسی کافی است که بیشتر به استادان تغلق دارد  و این انجمن علمی  به دانشجویان تغلق دارد و باید دانشجویان دران فعال باشند البته این  با انجمن صنفی داشجویان که ضرورت ان از نان شب هم واجب است تفاوت دارد حالا چطور شده است که استادان را دغوت کرده اند ضمن اینکه باید چکار کنیم این انجمن به شرنوشت انجمن جامعه شناسی تبدیل نشود که فقط جلسه سخنرانی می گذارد و همایش برگزار می کندقبل از اینکه   که این انجمن غلمی بخواهد اتحادیه درست کند که وارد نظام بورکراتیک خود ساخته اش شود باید در جهت ارتقا علمی دانشجویان تلاش کند وتا  کم کم وارد مناسبات با  استادان در تمامی عرصه از جمله پایان نامه ها ، نحو درس دارن استاد ها و اینکه استاد راهنما باید بطور نوشتاری راجع به پایان نامه بطور مکتوب بدهد تا معلوم شود استاد راهنما بر چه اساسی و سنجه ای نمره می دهد تا بتواند قدرت استاد را در زمینه علمی محدود کرد  به چه دلیل استادان دغوت شده اند مگر انجمن جامعه شناسی بطور عمده و اساسی به استادان تغلق ندارد به چه دلیل اساتید  دغوت شده اند جز اینکه ذهن ستنی امثال ارمان ذاکری می خواهد همان سنت گذشته را بازسازی کند و از طریق ان بتواند روابط خود را با استادان ترمیم کند انجمن های غلمی سازمانهای پایه ای غلمی هستند که باید نخست بمثابه سازمان پایه قوام بگیرند و در یک برنامه دوربرد تبدیل به اتحادیه شوند پس شعار  این است پیش بسوی سازمانهای پایه غلمی در دانشگاه در جهت محدود کردن اتورتیه استادان اکنون باید فکری جدید از جهت غلمی داشت با فکرهای سنتی نمی شود فکر نو و جدید می خواهد که باید انرا خلق کرد وگرنه جمع کردن ادمها فی نفسه مثبت نیست بقولی پنج گیج که جمع می شوند گیجی پنج بار می شود پانصد گیج پانصد برابر برای هر عملی تئوری لازم است این  را باید ابازی می گفت و شاید از لنین می اورد نه این که جوک های ضد زن ژیژک را بلقور کند که برای جنبش انقلابی تئوری انقلابی نیارمند است 
                                
  • ۱۳۹۵-۰۳-۰۱ ۲۱:۴۲ 0 0

    دعوا بر سر هیچ!!! طبق معمول
                                

نظر شما