شناسهٔ خبر: 44341 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اصالت اراده در تفکر غرب با فلسفه اسلامی جور در نمی آید

اعوانی، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی گفت: اصالت اراده در تفکر غرب و دکارت با اصالت اراده در فلسفه اسلامی جور در نمی آید چون فلاسفه ما همواره تلاش می کردند از این موضوع فرار کنند.

 

همایش فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر

 

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  همایش « فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» صبح امروز در سالن شهید مطهری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

در نوبت صبح این همایش که مدیریت آن به عهده بیژن عبدالکریمی بود، افرادی چون رضا سلیمان حشمت، آندره اسمیرانف، غلامرضا اعوانی، روزانا پسخو، کریم مجتهدی و غلامحسین ابراهیمی دینانی سخنرانی کردند.

اعوانی، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی به عنوان اولین سخنران نوبت صبح درباره موضوع « اراده گروی در فلسفه غربی پس از دکارت» سخنرانی کرد.

وی گفت: اراده گروی باور به تقدم امر الهی یا اراده انسانی بر معرفت است. مطابق با دیدگاه اراده گراها، ماهیت معرفت و حقیقت از سوی اراده و اختیار تعین می یابد. اصالت اراده در تفکر غرب و دکارت با اصالت اراده در فلسفه اسلامی جور در نمی آید چون فلاسفه ما همواره تلاش می کردند از این موضوع فرار کنند.

استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: سوالی که در این میان مطرح می شود این است که حقیقت تابع اراده است یا علم؟ ابن عربی در پاسخ به این سوال می گوید حقیقت تابع علم است به بیان دیگر شیئیت شیء تابع علم است نه اراده. صحبت من در این ارائه مبنی بر این است که از زمان دکارت به بعد فلاسفه و اندیشمندان عقل را طوری تفسیر کردند که تابع اراده است. هگل فلسفه را تاریخ آزادی می داند یعنی عقل را در آزادی می بیند.

پیش از سخنرانی اعوانی، رضا سلیمان حشمت دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی و دبیر همایش «فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» گفت: شروع فلسفه اسلامی پیش از اسلام هم دیده می شود. فلسفه اسلامی در ایران با فارابی و ارسطو صورت پیدا کرده و البته در اندلس هم بزرگانی داشته است. فلسفه را اگر تفکری بدانیم که در یونان پدید امده یاسپرس گفته است: پایان مرز غرب ایران است و غیر از ایران سرزمین دیگری را نمی شناسم که فلسفه در آن نفوذ پیدا کرده باشد.

وی افزود: در فلسفه اسلامی وفاق بین عقل و محبت و عرفان و فلسفه وجود دارد و ما اوج این وفاق را در فلسفه صدرا می بینیم. در جهان معاصر و در قرن ۱۹ نویسندگانی چون تورگینف از امر نیهیلیست و نیست انگاری حرف زدند و این نیست انگاری به معنای از بین رفتن امر متعالی و ساحت قدسی است که زمینه را برای بروز کینه و عداوت فراهم می کند. مشکلی که جهان معاصر با آن دست و پنجه نرم می کند.

دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: چنین عالمی حتما با فلسفه ی اسلامی ضدیت پیدا می کند چون وضع فعلی خیلی مشتت است با این حال نباید ناامید بود چون فلسفه از همان ابتدا هم در یونان و در ایران به دنبال اصلاح امور و تحقق محبت و عقلانیت و حکمت بوده است بنابراین ما می توانیم از تجربه اسلام یکمک بگیریم، خودمان را نجات بدهیم و امید به خروج وضعیت فعلی داشته باشیم.

نظر شما