شناسهٔ خبر: 46440 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

وصیت‌نامه گونترگراس در کتابفروشی‌های ایران

رمان «شهر فرنگ» نوشته گونتر گراس با ترجمه کامران جمالی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ رمان «شهر فرنگ» نوشته گونتر گراس به‌تازگی با ترجمه کامران جمالی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دویست و هشتمین داستان غیرفارسی مجموعه «جهان نو» است که این ناشر چاپ می‌کند.

بسیاری بعد از مرگ گونتر گراس، «شهر فرنگ» را که آخرین اثر بزرگ اوست، به مثابه وصیت نامه با شکوه او تلقی کردند. او در این کتاب، دست به اعترافاتی زده که با روایتی خاص ارائه میشوند.

گونترگراس خودش موضوع این رمان است و همچنین راوی پنهان آن. «شهر فرنگ» علاوه بر تاریخ‌نگاری خاصی که گراس از جهانی که در آن زندگی کرده دارد، پر از خرده روایت های تکان دهنده درباره جنگ جهانی، جنگ سرد، جادوی تصاویر و عکس‌ها و مهم تر از این‌ها، یک روایت منحصر به فرد است که در آن، فرزندان گراس از همسران مختلفش همگی دور یک میز می نشینند. در این گردهمایی هرکدام از فرزندان، با لحن خود از درک پدر نویسنده شان می گویند.

گونتر گراس از ۴ زن، دارای ۶ فرزند شد و چهارمین همسرش، ۲ فرزند خود را از ازدواج اولش با خود به خانه گراس آورد. فرزندان گراس که همیشه هم در یک خانه نبودند و اکنون هرکدام در شهر یا کشوری به سر می برند، روابط بسیار خوبی با یکدیگر دارند. برای مثال آن ها در جشن تولد ۸۰ سالگی پدرشان در سال ۲۰۰۷، همراه همسرانشان و نوه‌های گراس از هر شهر و خارج شهری که در آن به سر می بردند به شهر لوبک یعنی محل سکونت گراس آمدند.

این رمان، در قالب مجموعه داستانی به هم پیوسته نوشته شده که بخش‌ها یا داستان‌هایش به ترتیب عبارت اند از: بقایا، بدون فلاش، در خصوص معجزه، قاراشمیش، نیت کن!، از دیدِ واگشتی، عکس بی خبر، خلاف، از فراز آسمان.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

در خانه اسکلت چوبی حومه «کاسل» تیرها و شاه تیرها، پلکان و تخته‌های کف پوش غژغژ می‌کنند. اما کسی نیست که گذشته آن‌ها را با عکس نشان دهد. بیرون خانه، تابستان امسال عزم جزم کرده که بارانی باشد. کسی نمی‌خواهد در این باره صحبت کند، تنها درباره ۲ مرغ از ۵ مرغی گفت و گو می‌کنند که به تازگی سموری خدمت شان رسیده بود.

در خانه لارا گرد هم آمده‌اند. ۳ فرزند بزرگ ترش از نخستین ازدواج، اسباب کشی کرده‌اند، تلاش می‌کنند بزرگ سال شوند. دو فرزند خردسال خوابیده‌اند. شوهر لارا بر آن است که خود را از آن چه «گردگیری خانوادگی» می‌نامد دور نگاه دارد، به همین دلیل در اتاق مجاور نشسته و افکارش احتمالا معطوف به کندوهایش شده است: برای هدیه به خواهران و برادرانی که برای این گفت و گو به کاسل سفر کرده اند عسل شلغم روغنی در ظرف‌های شیشه‌ای با در حلبی پیچان تدارک دیده است.

این کتاب با ۲۴۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار ریال منتشر شده است.

نظر شما