شناسهٔ خبر: 47273 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

قائم‌مقامی: علوم انسانی اسلامی باید درست تعریف شود

قطعا باید تعریف ما از اسلامی‌سازی علوم انسانی به صورت دقیق مطرح شود و خیلی‌ها هم که شعاراسلامی‌سازی علوم را می‌دهند؛ حتی بعضا شاید ادعای عملیاتی کردنش را هم دارند. (همین) نشانه یا قرینه‌ای برای این است که یا تعریف درستی ندارند یا تعریف قسم اول و دوم را که پیشتر اشاره کردم مد نظر دارند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فرهیختگان؛ سیدعباس قائم‌مقامی، رئیس هیات‌موسس مجلس اعلای شیعیان آلمان و استاد واحد علوم و  تحقیقات در گفت‌وگو با «فرهیختگان» ضمن تجلیل از نقش موثر دانشگاه آزاد اسلامی در سیستم‌آموزش عالی کشور گفت: « از ابتدای تاسیس واحد علوم و تحقیقات در این واحد تدریس می‌کردم و هنوز هم این همکاری ادامه دارد. انصافا مدیریت عالی دانشگاه آزاد اسلامی با درکی که از مساله آموزش و مخصوصا نرم‌های جهانی آموزشی داشته و دارند، با حساسیت بالایی در این واحد مدیریت، برنامه‌ریزی و تدریس را هدایت می‌کنند.»

او در ادامه گفت:‌ «معمولا افراد و شخصیت‌های علمی و دانشگاهی در سطوح درجه اول در واحد علوم و تحقیقات حضور دارند و خیلی سخاوتمندانه از حضور آنها استفاده می‌شود.»
وی افزود: «همان‌گونه که می‌دانید یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در پیشرفت فضاهای آموزشی، برنامه‌ریزی و ساختار صحیح این نظام‌ها است و البته در کنار اینها حضور استادان مجرب دانشگاهی نیز خیلی مهم است.»  استاد واحد علوم و تحقیقات افزود: «دانشگاه‌های خارج کشور مثلا در اروپا، معمولا استادمحورند. خوشبختانه این امر درواحد علوم و تحقیقات نیز مد نظر است و به نظرم  این واحد دانشگاهی به شاخص‌های مطلوب خیلی نزدیک شده است.»  رئیس هیات‌موسس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ‌های شیعه در پاسخ به این سوال که آنچه امروز با عنوان علوم انسانی اسلامی مطرح می‌شود تاچه حد دارای مبنای علمی است، عنوان کرد: «علوم انسانی اسلامی ابتدا باید تعریف شود؛ یعنی اینکه منظور از اسلامی کردن این علوم چیست.»  او افزود: «یکی از بزرگ‌ترین اشکالاتی که متوجه فضای فکری جامعه ما است، این است که ما هر روزه انبوهی از مفاهیم و اصطلاحات را تولید می‌کنیم بدون اینکه برای آن تعریفی مشخص داشته باشیم.»  این مدرس حکمت و عرفان اسلامی در ادامه گفت: «می‌توانم چند تعریف فرضی را درباره علوم انسانی اسلامی در اینجا مطرح کنم، مثلا شاید منظور از اسلامی کردن علوم انسانی به این معنا است که نهادهای حکومت اسلامی بخواهند متولی اسلامی کردن علوم باشند. این مساله شاید به معنای تاثیرگذاری قدرت در معرفت و ساحت اندیشه باشد.»  او در بیان دومین تعریف فرضی خود از علوم انسانی اسلامی گفت: «تعریف دیگر ممکن است معطوف به گزاره‌های ایدئولوژیک باشد؛ یعنی منظورمان از اسلام، گزاره‌های ایدئولوژیک باشد. البته در اینجا باید توجه داشت که ایدئولوژی‌زدگی و گرایش‌های ایدئولوژیک به مثابه آفت در ساحت اندیشه به شمار می‌روند؛ برخلاف آن چیزی که خیلی‌ها به ایدئولوژی به صورت یک واژه و اصطلاح مقدس نگاه می‌کنند و هر کسی را که مخالف با ایدئولوژی و ایدئولوژی‌زدگی باشد،  متهم به لیبرال بودن می‌کنند.»  او تاکید کرد: «ایدئولوژی یک واژه صد درصد غربی است و من تعجب می‌کنم چطور کسانی که خیلی هم گاهی تسلط به سنت‌ها و اصول دارند، خیلی راحت و سخاوتمندانه و آزاد از این واژه استفاده می‌کنند و به آن قداست می‌بخشند؛ حال آنکه این واژه به نظر من هیچ قداستی ندارد.»  وی درباره پیشینه واژه ایدئولوژی گفت: «این واژه و ورودش به حوزه اسلامی ناظر به نقد و رویکردی است که ما نسبت به جریان چپ داشته‌ایم؛ یعنی از زمانی که جریان چپ مورد انتقاد قرار گرفت، (این اصطلاح) از آن زمان وارد شد و همان‌گونه که اشاره شد، ایدئولوژی‌زدگی و رویکردهای ایدئولوژیک باید معنا شود و بعد براساس تعریف صحیح، مشخص شود که منظور از اسلامی کردن علوم چیست.»  او در پایان تصریح کرد: «قطعا باید تعریف ما از اسلامی‌سازی علوم انسانی به صورت دقیق مطرح شود و خیلی‌ها هم که شعاراسلامی‌سازی علوم را می‌دهند؛ حتی بعضا شاید ادعای عملیاتی کردنش را هم دارند. (همین) نشانه یا قرینه‌ای برای این است که یا تعریف درستی ندارند یا تعریف قسم اول و دوم را که پیشتر اشاره کردم مد نظر دارند.»
 

نظر شما