شناسهٔ خبر: 47878 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

 گزارش‌های جهانگردان از رواج و گسترش رشوه‌خواری سیستماتیک در تاریخ ایران

مصداق‌های تاریخی رشوه در ایران رشوه برای چه نیت‌هایی در روزگاران گذشته، داده و گرفته می‌شده است

فرهنگ امروز/ مهدی یساولی: «هرگاه به منابع و امکاناتی که ایران در اختیار دارد می‌اندیشم و قبل از همه نژاد قوی و بیدار ملتش را در نظر می‌آورم، الزاما به این نتیجه می‌رسم که بار دیگر از خواب‌آلودگی و سستی فعلی نجات خواهد یافت و تجدید حیات خواهد کرد. هنگامی کشوری دچار زوال می‌شود که اهالی آن به فساد گرفتار شده باشند. چنین مطلبی در مورد ایران مصداق ندارد و به همین دلیل آینده‌ای خوش برایش قابل پیش‌بینی است». این آرزوی یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامه‌اش «ایران و ایرانیان» شاید در زمانه‌ای که او در ایران به سرمی‌برده است، رویایی شیرین و تخدیرکننده به شمار می‌آمده است. نشانه‌های تاریخی اما روایت‌هایی از گسترش جدی فساد در سرزمینی به دست می‌دهند که پزشک خوش‌بین اروپایی اهالی آن را از فساد به دور می‌دانسته است؛ میانه آن «رویای شیرین» و این «واقعیت تاریخی» فاصله‌ای دراز وجود داشته است.
روایت راویان دور از یک فساد همه‌گیر
رشوه‌خواری یکی از مهم‌ترین گونه‌های فساد مالی در تاریخ تمدن بشری به شمار می‌آید. رشوه یا ارتشا به پرداخت پول یا کالایی به فردی اشاره دارد که می‌تواند کاری عمدتا غیر قانونی را برای رشوه‌دهنده انجام دهد. رشوه در زمره قدیم‌ترین فسادهای سیستماتیک تاریخ حکومت‌ها و سرزمین‌ها بوده است؛ پیشینه آن را مشخصا به زمان تشکیل نخستین حکومت‌ها و پیدایش ساختار دیوان‌سالاری در تاریخ جهان می‌توان بازگرداند. رشوه از آن‌رو که هم نشانه‌ای از فساد بوده، هم بدان‌دلیل که خود گسترش‌دهنده فساد در سیستم اداری و حکومتی به شمار می‌آید، اهمیت فراوان تاریخی از روزگاران دیرینه تاکنون داشته است. در میان فسادهایی که می‌تواند در نظام حکومتی و لایه‌های گوناگون اجتماعی یک سرزمین بروز یابد و آن را زمین‌گیر کند، رشوه شاید در زمره مهم‌ترین‌ها جای گیرد، از آن‌رو که ریشه بسیاری فسادهای دیگر برشمرده می‌شود. پیوند میان این جلوه از فساد با دیوان‌سالاری و حکومت، یک ویژگی مهم بدان می‌بخشد که بر آن‌اساس می‌توان مسیر حرکتی این فساد را از حکومت به سوی جامعه تعبیر کرد؛ در واقع رشد و گسترش رشوه در تاریخ، بسیار به رفتارها و کنش‌های حاکمان بستگی داشته است و مساله آنجا اهمیت فراوان می‌یابد که این فساد در مسیر خود در جامعه، مردمان و اهالی یک سرزمین را از خود بسیار متاثر ساخته، آرام‌آرام بر ساختارهای اخلاقی آن جامعه اثر گذارده و پیامدهایی گوناگون برجای می‌نهد. رشوه‌خواری اما آنجا جنبه سیستماتیک و شبکه‌ای می‌یابد که در لایه‌های گوناگون حکومتی و دیوان‌سالاری نفوذ کرده، به پدیده‌ای رایج در مناسبات روزمره بدل شود؛ همان پدیده‌ای که بررسی تاریخ ایران در سده‌های گذشته می‌نمایاند؛ این مساله به ویژه در نوشته‌های جهانگردانی که در دوره‌های گوناگونِ پانصد سال اخیر به ایران سفر کرده‌اند، به روشنی بیان شده است. آن‌ها از چشم‌اندازی دیگر به جامعه ایران نگریسته‌اند و بی‌آن که نوشته‌هایشان در هماهنگی با یکدیگر بوده، نیز از نظر زمانی هم‌دوره باشند، تصویری از رشوه‌خواری در نظام حکومتی و جامعه ایران در تاریخ به دست داده‌اند که وجود چشم‌گیر و گسترش این پدیده را بازمی‌تاباند. نظام ارتش، دربار، سفرهای شاه و ملازمان، تجارت، نظام اداری و دیوان‌سالاری، نظام مالی و مالیات، آموزش، قراردادهای اقتصادی با دولت‌ها و شهروندان غیر ایرانی، ارتباطات و پست، گمرک، اداره شهرها، نظمیه، قضا، کشاورزی و تولید، از گستره‌هایی‌اند که آن روایت‌گران تاریخ اجتماعی ایران، به عمومیت رشوه‌خواری در آن‌ها گواهی داده‌اند.
پیش از آن که نشانه‌های روشن رشوه‌خواری را در لایه‌های گوناگون حکومت و جامعه ایران بجوییم، گفت‌وگویی میان مسافری گمنام با یکی از کارگزاران رشوه‌خوار حکومتی در میانه‌های دوره قاجار که ارنست اورسل، جهانگرد بلژیکی در «سفرنامه قفقاز و ایران» روایت کرده است، ورودیه‌ای می‌تواند در شمار آید «مسافری که ناظر رشوه‌خواری یکی از بیگلربیگی‌ها بوده روزی به او می‌گوید: آیا از این بیمناک نیستی که با این همه زیاده‌روی در طمع‌ورزی و تحمیل به زیردستان، مرغی را که دایما برای تو تخم‌مرغ طلایی می‌آورد با دست خود ناگهان بکشی و این سرچشمه‌ی فیاض را یکدفعه بخشکانی؟ هر الاغی را اگر به طور معقول و به قدر توانایی‌اش بار کنند، سال‌ها کار می‌کند و بار می‌برد. اما اگر میزان بارش بیش از قدرت تحملش باشد، ناچار روزی زیر سنگینی بار سقط خواهد شد و برای همیشه از دست خواهد رفت. این مأمور عالی مقام- که مشتی است از خروار- در پاسخ آن مسافر می‌گوید: اگر تمامی الاغ‌ها عشقشان کشید بگذار در زیر بار سقط شوند. زیرا من برای دلخوشی و آسایش آنها بار گران مسولیت را به دوش نگرفته‌ام. من باید به ثروت و سرمایه دلخواه خود برسم حال اگر در این راه هر خری یا ماده خری و یا حتی کره‌هایشان هم بمیرند، ککم هم نخواهد گزید!».
تهی‌دستانی که در گمرک دولتمند می‌شدند
گمرک، یکی از حوزه‌های اقتصادی در تاریخ ایران به شمار می‌آمده که بسیاری از رشوه‌خواری‌ها در آنجا انجام می‌پذیرفته است. ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی دوره صفوی در «سفرنامه شاردن» از دغل‌کاری کمپانی هند شرقی هلند در تجارت با ایران در آن زمانه یاد می‌کند که جز با پرداخت رشوه به ماموران گمرک ایران صورت نمی‌گرفته است «هلندیها ... به جای یک میلیون کالا دو میلیون وارد می‌کردند و از طریق تطمیع و رشوه دادن به مأموران گمرک میخک را جای فلفل، پارچه‌های لطیف و ظریف را جای پارچه‌های خشن کم‌قیمت، و دو عدل را جای یک عدل جا می‌زدند، و این عمل در ایران ... بسیار آسان است». او در جایی دیگر به «کاروانیان و مسافران» اشاره می‌کند که «با دادن رشوه همواره امور گمرکی خود را به صورت رضایت‌بخشی انجام می‌دادند. ... بازرگانان ... همیشه هنگام رسیدن به مرز هدیه‌ای به رئیس مأموران گمرک می‌دادند، و او ده برابر بهای آن هدیه، بلکه بیشتر به آنان ارفاق می‌کرد؛ و به اصطلاح خود کاروانیان را در پرداخت عوارض گمرک مهمان خویش می‌کرد». او استناد روایت خود را در وضعیت ماموران گمرک پیش و پس از آغاز خدمت در آنجا می‌جوید «در آغاز خدمت تهی‌دست و بی‌نوایند، و پس از مدتی نه بسیار دراز، همه دارا و دولتمند می‌شوند». شاردن اینگونه رشوه‌خواری را در گمرک به اندازه‌ای مرسوم و محبوب برمی‌شمرد که شاهان صفوی را نیز در آن سهیم می‌داند «شاه ... گاهی اداره گمرک مرزها را به افراد مورد نظر خود که از مال دنیا نصیبی ندارند می‌سپارد تا از درآمد آنها متنعم شوند». این آفت‌زدگی نظام گمرکی در برابر رشوه‌خواری را در دوره‌های پس از صفویه نیز به تماشا می‌توان نشست. نوبویوشی فوروکاوا، فرستاده دولت ژاپن به ایران عصر ناصری، یکی از نمونه‌های آن را در سفرنامه‌اش توصیف می‌کند «کرم ابریشم ایران و مصر تا به حال همواره از بیماری «موسکاردین» مصون مانده است ... سالها نمایندگان کشورهای سوییس و میلان در گیلان بسر می‌بردند تا تخم نوغان بخرند و از طریق تفلیس به اروپا بفرستند. اما دولت صدور تخم نوغان را شدیدا منع کرد. منتها مأمورین با گرفتن رشوه این منع را نادیده می‌گرفتند». پس از اشاره‌ای گذرا به کوشش صاحبان کالا در شیراز برای رشوه‌دادن به ماموران گمرک‌خانه برای قیمت‌گذاری پایین کالاهای کاروان‌ها، که در کتاب «ده سفرنامه، یا، سیری در سفرنامه‌های جهانگردان خارجی راجع به ایران» آمده است، با هانری رونه دالمانی، جهانگرد فرانسوی دوره قاجار در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» همراه می‌شویم «مسافت بین رشت تا انزلی تقریبا ٤٠ کیلومتر است، در زمان قدیم تجار در حمل‌ونقل مال‌التجاره به اشکالاتی برمیخوردند ... بعد از تشریفات لازم که در آن‌زمان معمول بود و با دادن رشوه، با کارمندان گمرک سازشی بعمل میآمد».
رشوه‌های زارع دولتمند به ماموران دولت
نظام مالی و مالیات، گستره‌ای مهم به شمار می‌آید که از فساد نظام اداری بر اثر رشوه‌خواری متاثر می‌شده است. فوروکاوای ژاپنی از رشوه هزار قرانی سالانه «زارع دولتمند» به «ماموران دولت» نام می‌برد که برای گریز از تحمیل مالیات‌های سنگین و برون از قاعده می‌پرداخته است. بی‌نظمی‌ها و بی‌قاعدگی‌های مالیاتی، خود زمینه‌ای مناسب برای گسترش رشوه‌خواری به شمار می‌آمده است. هانری رونه دالمانی، جهانگرد فرانسوی با اشاره به این مساله در کتاب «سفرنامه از خراسان تا بختیاری» به «رشوه کسبه و تجار و صنعتگران» اشاره می‌کند که برای معافیت از مالیات‌های بدون ترتیب، به تحصیلداران داده می‌شده است. اینگونه رشوه‌دادن‌ها آنگونه که این جهانگرد تاکید می‌کند، دل‌بخواهی نبوده است «سابقا قرار بر این بوده که صدی بیست عایدات از تجار و کسبه و صنعتگران گرفته شود ولی امروز قانون معینی در کار نیست و حکام هم بانواع حیل متوسل میگردند تا کمبود مالیات را جبران کنند مثلا در بازار نزاعی براه میاندازند و مأمورین حکومت اشخاص ثروتمند را دستگیر میکنند و با گرفتن مبالغ زیادی آنها را آزاد مینمایند و اگر در دادن پول تعلل نشان دهند با چوب و فلک از آنها میگیرند».
تعارفی برای میرغضب
اشاره‌های جهانگردان به رواج فساد و رشوه‌خواری در ساختار امنیتی و قضایی در دوره‌هایی از تاریخ ایران به اندازه‌ای است که می‌توان سرفصلی جدا برای بررسی آن گشود؛ تا آنجا که حتی با پرداخت رشوه، تعیین چگونگی اجرای مجازات فرد محکوم نیز می‌توانسته است ممکن آید. چارلز ادوارد ییت، نظامی انگلیسی که در دوره ناصرالدین شاه قاجار به ایران آمد، در کتاب «سفرنامه خراسان و سیستان» چنین ماجرایی را به یاد می‌آورد «یک بار در مشهد خانواده مقتولی به میرغضب رشوه داده بودند تا قاتل فرزندشان را به بدترین و شدیدترین وجه ممکن اعدام نماید». پدیده رشوه‌خواری آنگاه که به حوزه‌های محاکم قضا راه می‌یابد، بسیار مورد توجه جهانگردان می‌شود. دالمانی با تاکید بر رواج و قطعیت حکم‌های محاکم، به هراس طرفین دعوا از بردن شکایت خویش به محاکم عرفی اشاره می‌کند «میترسند که اگر بمحاکم عرف رجوع نمایند باب رشوه و تعارف باز شود و بالاخره بجای اینکه کارشان اصلاح شود منجر به خرابی اوضاع مالی آنها گردد و دارائی آنها بتدریج از دستشان برود». او اینگونه محاکم عرفی قضائی را در برابر فساد به ویژه رشوه‌خواری نفوذپذیر می‌داند «قوانین عادی یا عرفی بر اخبار شفاهی و عادی و قضاوتهای قبلی تکیه دارند و عملا مطابق طمع مأمورین رفع دعوا، انجام میگیرند و خلاصه آنکه هرکس بیشتر رشوه دهد و رضایت خاطر آنانرا فراهم کند فاتح برمیگردد ... و کمتر اتفاق میافتد که بدون رشوه و تعارف کاری صورت دهند». این جهانگرد فرانسوی، جایی دیگر از سفرنامه‌اش به شکایت‌های بی‌پاسخ «زارعین از تعدیات مالک بحکومت» یاد می‌کند که چون «حکومت از مالکین رشوه گرفته» به حال خود رها شده‌اند و آنان نیز چون راهی دیگر ندارند «غالبا کوچ کرده بدهکده دیگری میروند و دهکده خالی از سکنه میشود».
امتیازها قراردادهای خارجی که آمد، رشوه‌ها به آسمان سرکشید
پدیده رشوه‌خواری در روزگار قاجار، در پی پیوندهای بیش‌تر بازرگانی و اقتصادی میان ایران و اروپا به ویژه در حوزه امتیازهای بهره‌برداری، گسترشی شگفت می‌یابد. منابع ایرانی هرچند درباره رشوه‌گیری صاحب‌منصبان و کارگزاران حکومتی در فرآیند انعقاد قرارداد آن امتیازها بسیار سخن رانده‌اند اما گزارش‌های آن‌ها گاه با نیت‌های پنهان و با هدف برچسب‌زنی سیاسی آمیخته بوده است؛ از این‌رو با حساسیتی بیش‌تر بدان‌ها نگریسته می‌شود. جهانگردان نیز هرچند از اینگونه دسته‌بندی‌ها، به ویژه برای پشتیبانی از منابع ملی کشور متبوع‌شان در ایران، برکنار نبوده‌اند اما اشاره‌هایی جالب در این‌باره دارند که می‌تواند از منظری دیگر، حتی رقابت‌های نزدیک برای دست‌یابی به رشوه‌های بیش‌تر را بیانگر باشد. دکتر فووریه پزشک ویژه ناصرالدین شاه قاجار در کتاب خاطرات خود «سه سال در دربار ایران» در توصیف فساد میان طرف‌های درگیر امتیاز دخانیات چنین می‌نویسد «شرکت انگلیسی این امتیاز را با دادن رشوه‌هایی گزاف که به دو میلیون لیره بالغ می‌شود گرفته و حق این است که تحصیل آن به این خرج می‌ارزیده است». او سپس یک گفت‌وگوی جالب میان خود و اعتمادالسلطنه، کارگزار درباری را بیان می‌کند که به ویژه به دلیل ارتباط آن دو و محرم‌شدن‌شان در یک سفر، می‌تواند گوشه‌هایی از فساد رشوه‌خواری را در تاریخ معاصر ایران بازتاباند «اعتمادالسلطنه... بعد از شام در باب امتیازاتی که به خارجیان داده شده مخصوصا امتیاز بانک و مشروبات الکلی با من مفصل گفت‌وگو کرد. اعطای امتیاز بانک و استخراج معادن به انگلیس‌ها به بانک رویتر برای زمامداران عالی‌مقام مملکتی و نزدیکان ایشان موجب جلب منافعی عظیم شده مثلا دو نفر از آنها رشوه‌ای در حدود یک میلیون و بعضی دیگر رشوه‌های چندصد هزار فرانکی گرفته‌اند. امتیاز مشروبات الکلی را به شخصی به نام فیلی‌پار که از شرکای بانک‌های کوچه لافیت در پاریس است داده‌اند، اما فیلی‌پار به علت آن که بانک‌های شریک او آن رونق اولی را ندارند نتوانسته است مثل رویتر رشوه‌های گزافی بدهد. امری که اعتماد السلطنه را عصبانی کرده سهم کمی است که از این خوان یغما به او رسیده زیرا که به او فقط ٥٠٠٠ فرانک داده‌اند در صورتی که دیگران بعضی ٤٠٠٠٠ بعضی ١٠٠٠٠٠ و یکی دو نفر هم ٢٥٠٠٠٠ فرانک پول نقد بی‌غل‌وغش گرفته‌اند».
همه جزء‌به‌جزء می‌گیرند اعلی‌حضرت یکجا!
پیگیری سرنخ پدیده رشوه‌خواری در تاریخ ایران، خواه‌ناخواه ما را به دربار می‌رساند که وجه مشترک و مرکز ثقل بسیاری از نمودهای رشوه‌خواری در بسیاری از روایت‌های جهانگردان از این فساد به شمار می‌آید؛ تا آنجا که ارنست اورسل می‌نویسد «تمام مبالغی را که دیگران جزء‌به‌جزء و به زور از رعایا و افراد ملت خود گرفته بودند، اعلیحضرت یکجا دریافت می‌نمود». برخی سفرنامه‌نویسان، یک سلسله‌مراتب برای پدیده رشوه‌خواری تعریف کرده‌اند که شاه یا حکمران در صدر آن می‌نشسته است. آنگونه که آدام اولئاریوس در سفرنامه‌اش «ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی» روایت می‌کند «تمام درباریان با کمال میل هدیه قبول می‌کنند و رشوه می‌پذیرند، البته بیش از همه همین صدراعظم ... چنین عملی مسلما با موافقت شاه انجام می‌گیرد». این کشیش آلمانی سپس شاه را دارای «گاوی شیرده» برمی‌شمرد «که این گاو تمام دارائی و هستی مملکت را ظالمانه می‌خورد و شاه او را می‌دوشد». وجود و نمود روشن این سلسله‌مراتب در زمینه رشوه‌خواری موجب شده بود برخی جهانگردان به نتیجه‌هایی تلخ درباره کلیت اداره ایران در روزگار مورد نظر خود برسند. فوروکاوا پس از اشاره به چگونگی ارتقای «یکی از این مردان حقیر [امین‌السلطان] که به مقام رفیع رسیده» یعنی از آبدارباشی به مقام عالی صدارت، آن را نمایی از وضعیت کلی کشور قلمداد می‌کند «در این وضع کسانی که در مقام بالا یا پایینی هستند، تا بتوانند رشوه می‌گیرند؛ و پیداست که زیان و آثار سوء این امر بی‌شمار است. احوال دولت و ملت ایران را که بنگریم رفتار حکومت با مردم بر روی هم مانند رفتار دشمن با مملکت تسخیرشده‌ای است». شاردن نیز گوشه‌هایی از رواج همین پدیده در دوره صفوی را بیان می‌دارد. او شغلی به نام «ناظر» یاد می‌کند که «در رشوه‌خواری و آزار کردن مردم چنان دلیرند که خلق سراسر ولایات از ستمگریهاشان دست بر آسمان دارند ... برای گرفتن شغل ناظری از سر ناچاری باید هدایای زیاد و گرانبها به وزیران و خواجه‌های دربار و معشوقه‌های شاه و مخصوصا به مادرش بدهند. همچنین متعهد می‌شوند که به هر صورت بر درآمد و عایدات شاه بیفزایند، و وقتی به مراد و آرزوی خود رسیدند باید به عهد و پیمان خود وفا کنند». فراوانی روایت‌های جهانگردان از آگاهی شاه و دیگر درباریان از وجود پدیده رشوه‌خواری سیستماتیک به اندازه‌ای است که هرگونه تردید را از حضور جدی شاه در این فرآیند از میان برمی‌دارد. هانری دالمانی به یکی از سنت‌های رایج در این زمینه در دربار می‌پردازد که حتی نسل‌به‌نسل جابه‌جا می‌شده است. به روایت او، شاهزادگان و اعیان و اشراف مملکت و حتی فرزندان آن‌ها «درصدد هستند که دستخطی از شاه بگیرند و بتاراج خزانه دولت بپردازند ... و چون یکی از آنها بمیرد وراث او فعالیت میکنند و بمستوفیان رشوه میدهند تا فرمان گرفتن آن مواجب بنام آنها از شاه صادر گردد، حتی گاهی هم مبلغی بخود شاه بعنوان پیشکش تقدیم می‌کنند تا دستور صدور فرمان را بدهد».
مشروطه هم رشوه‌خواری را نزدود
رشوه‌خواری در دوره‌های گوناگون تاریخ ایران با وجود دگرگونی‌های سیاسی و اجتماعی، آنگونه که منابع سفرنامه‌ای نشان می‌دهند، تداوم یافته و در لایه‌های گوناگون اجتماعی نفوذ کرده است؛ به روایت نوبویوشی فوروکاوا، فرستاده ژاپنی به دربار قاجار «گویا در ایران این عادت بد و ناپسند گسترده است که حتی مدرسه و معلّم از آن برکنار نیست، و این‌ها هم به رشوه گرفتن مبتلا هستند». پیوستگی حضور و گسترش این جلوه از فساد سیستماتیک را در حکومت و اجتماع در تاریخ معاصر ایران و ماندگاری‌اش را در فرهنگ رایج زمانه با وجود دگرگونی‌های فراوان سیاسی و اجتماعی، در توصیفی کوتاه در «سفرنامه فرد ریچاردز»، نوشته جهانگرد و نقاش انگلیسی می‌توان بازجست «نارضاییها و تحریکات سرانجام موجب برقراری حکومت مشروطه شد. ولی با وجود این رشوه‌خواری و فساد هنوز ادامه داشت».
مصداق‌هایی از وجود و گسترش رشوه‌خواری در تاریخ ایران که در این نوشتار اشاره شد، تنها گزیده‌هایی بود که در یک نوشتار محدود جای می‌توانست گیرد؛ بیان و نقل همه آن‌ها کتابی پربرگ خواهد شد.

دیوان‌سالاریِ خوگرفته به رشوه

گزارش‌ها و روایت‌های سفرنامه‌ها، از فساد نظام اداری و دیوان‌سالاری حکومت بر اثر خوگرفتن به رشوه‌خواری در دوره‌های گوناگون تاریخ ایران پرده برمی‌دارند. ارنست اورسل با تاکید بر کمبود «افراد بی‌غرض در ادارات» می‌نویسد «ماموران دولتی با تقدیم هدیه‌یی درخور، بر اسب مراد سوار می‌شوند». او از انگاره‌ای همیشگی در میان «افکار عمومی» یاد می‌کند که «کلیه‌ مأموران دولت را به طور قطع رشوه‌خوار و متجاوز به حقوق دیگران می‌داند». وی برای اثبات مدعای خویش ماجرای استخدام یک اتریشی را روایت می‌کند «که برای سر و سامان دادن به سازمان جدید مالیه به ایران دعوتش کرده بودند. ... در پایان سال نایب‌السلطنه دستور داد که از وی پیشکشی در حدود ده هزار فرانک تحت عنوان کشدار «صادر» مطالبه کنند. مدیر جدید صورت‌حساب مالی خود را برای مسؤلان امر ارسال نمود. طبق این صورت نسبت به سال‌های گذشته مالیات بیش‌تری از قصبات عاید خزانه‌  دولت شده بود. ولی وصول آنچه که با نام صادر عنوان می‌شد، روستاییان را تماما از هستی ساقط می‌کرد. در جواب این صورت‌حساب، فرمان عزل اتریشی از [راه] پیک بعدی به دستش رسید».

تعلیلی بر یک فساد ویرانگر

جهانگردان و ماموران سیاسی و اقتصادی که در دوره‌های گوناگون تاریخ ایران به این سرزمین سفر کرده و در جریان روایت‌های خود از وجود فساد گسترده رشوه‌خواری در لایه‌های حکومتی و اجتماعی زندگی ایرانیان پرده برداشته‌اند، بیش از تعلیل و تحلیل درباره این پدیده، مصداق‌ها و نمونه‌هایش را توصیف کرده‌اند. تنها رگه‌هایی باریک از علت‌یابی در پیدایش و گسترش این پدیده ویرانگر را در نوشته‌های آنان می‌توان سراغ گرفت. دالمانی، جهانگرد فرانسوی، سبک زندگی ایرانی را، دست‌کم در زمانه حضور خودش در ایران یعنی میانه‌های دوره قاجار، در خوگرفتن به رشوه‌خواری موثر برمی‌شمرد «تجمل‌پرستی عمال دولتی آنها را مجبور میکند که بِرشوه‌گیری عادت کنند و ببدترین انواع آن تن دردهند، یکی از تجملات عمال عالیمقام دولتی داشتن نوکر زیاد است که حداقل آن ٥٠ و حداکثر ٥٠٠ نفر میباشد». نکته‌ای نیز در کتاب «ده سفرنامه، یا، سیری در سفرنامه‌های جهانگردان خارجی راجع به ایران» در بیان رشوه‌خواری‌های ماموران دروازه‌های شهرها آمده است که می‌تواند تعلیلی بر این پدیده یا دست‌کم در علت‌یابی چگونگی گسترش آن باشد «مردم ایران مانند مردم اروپا در مقابل چنین قوانین جابرانه‌ای [رشوه‌گیری مرسوم و قاعده‌مند] مقاومت نمی‌کنند».

رشوه‌های زندانیان به داورغه برای کاهش شکنجه

وجود و گسترش پدیده رشوه‌خواری در حوزه‌های برقراری امنیت در جامعه نیز از جمله مسایلی است که نگاه جهانگردان را به خود کشانده است. این پدیده، در زمینه‌هایی چون تامین امنیت شهروندان و رسیدگی به امور زندانیان به چشم می‌آمده است. فوروکاوا از تاثیر رشوه بر تعیین میزان شکنجه زندانیان سخن گفته است «چون نظر حکومت به هیچ‌وجه آن نیست که با اعمال شکنجه کسی را بکشند، پس کار شکنجه تا آن اندازه پیش می‌رود که محکوم به پرداختن مبلغی معین تن دردهد. باز چندین روز دیگر چنین عملی تکرار می‌شود تا مجددا مبلغی دیگر تحصیل گردد». او به برخی پیچیدگی‌ها در این زمینه نیز اشاره می‌کند «نه حکومت عادت دارد که همه پول زندانی را یک‌جا مطالبه کند و نه زندانی به پرداخت همه نقدینه‌اش در وهله اول تن درمی‌دهد ... اگر زندانی همه دارائی خود را یک‌باره از دست می‌داد دیگر وسیله‌ای برای رشوه دادن و رها شدن در دست نمی‌داشت و مسلما در شکنجه بعد جان به جان‌آفرین تسلیم می‌کرد». در کتاب «ده سفرنامه» به هدیه‌ها و پیشکش‌هایی اشاره شده است که کاسبان بازار «برای ثبات نظم و امنیت» به داروغه باید می‌پرداخته‌اند. نویسندگان این سفرنامه‌ها همچنین از رشوه‌خواری مامورانی یاد می‌کنند که «وظیفه دارند تا از خروج افرادی که بدون اجازه حاکم می‌خواهند از شهر خارج شوند جلوگیری نمایند».

منبع: شهروند

نظر شما