شناسهٔ خبر: 47908 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سعید زیباکلام تاکید کرد؛ ارزیابی نظریه‌ها براساس روش علمی

سعید زیباکلام معتقد است دین می‌تواند در عرصه‌ وضع نظریه‌های علم حضور داشته باشد، ولی نقد و ارزیابی نظریه‌ها تنها براساس روش علمی انجام می‌گیرد. با همین رویکرد سعید زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، سخنرانی خود را در مدرسه آزاد فکری ایراد کرد.

    
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فرهیختگان؛ سعید زیباکلام معتقد است دین می‌تواند در عرصه‌ وضع نظریه‌های علم حضور داشته باشد، ولی نقد و ارزیابی نظریه‌ها تنها براساس روش علمی انجام می‌گیرد. با همین رویکرد سعید زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، سخنرانی خود را در مدرسه آزاد فکری ایراد کرد.
او به دو مشکل در حوزه علم دینی می‌پردازد. بنا بر اعتقاد زیباکلام مشکل اول کارنپ است که نقش عقاید فرهنگی در «بعضی موارد» را موثر می‌داند؛ درحالی که از نظر ما همواره این‌گونه است.‌ مشکل دوم این است که عقاید فرهنگی، افزون بر این‌که در تشخیص عوامل دخیل موثرند، در طرد و غفلت نسبت به عوامل دیگر نیز حضور و نقشی جدی دارند.او توضیح می‌دهد که در آزمون نظریه‌ها، همچون در جمیع فعالیت‌های بشری، تعلقات و تمنیات انسان نقش تقویمی و سرنوشت‌ساز ایفا می‌کنند. آزمایش و تجربه، در هر حوزه‌ای از علوم، تنها به سوالاتی که می‌پرسیم پاسخ می‌دهند، نه به سوالاتی که مطرح نکرده‌ایم.زیباکلام توضیح می‌دهد که انسان‌ها در آزمایش‌های خود محدودیت‌هایی دارند. درواقع آنها نمی‌توانند از حیث زمانی و مالی و امکانات همه‌ عوامل ممکن در یک پدیدار را مورد تجربه و آزمون قرار دهند. درواقع در وضعیتی که می‌خواهیم یک نظریه را ابطال کنیم، نه منطق و نه تجربه هیچ‌کدام نمی‌گویند کدام‌ یک از طرفین تعارض، کاذب یا خطا یا نامقبول و ناصواب است. به زعم او کار منطق و تجربه هم این است که  دو دسته‌ از گزاره‌های مشاهده‌شده و مشاهده‌پذیر را در اختیار ما قرار دهد.زیباکلام با ارجاع به پوپر شرح می‌دهد که او ابطال‌پذیری را به منزله‌ قراردادی برای تمییز علم از غیرعلم یا شبه‌علم پیشنهاد می‌کند. معیار تمییز پوپر، به اعتراف خود وی، یک امر قراردادی است؛ قراردادی که همچون همه‌ قراردادهایی که انسان‌ها وضع و جعل می‌کنند، خادم و معطوف به هدف یا اهدافی است و این خود محصول تعلقات و تمنیات ما است. انتخاب و اخذ اهداف منوط به تصمیم افراد است و تصمیمات مولود مجموعه متکثر و ذوابعادی از تعلقات و تمنیات ما است.به عقیده زیباکلام‌ تمامی نظریه‌پردازی‌های خرد و کلان در علوم انسانی و اجتماعی، در تحلیل نهایی، بر دو رکن اساسی استوارند: یکی کیستی انسان و دیگری چیستی سعادت و کمال انسان. سخن من با کسانی است که سازنده‌ علوم انسانی و اجتماعی‌اند. اینها در قرون هجدهم و نوزدهم رابطه‌ خود را با وحی قطع کرده و پس از آن مجبور شده‌اند در نظریه‌پردازی خود، ارزش‌های جدید ابداع کنند مانند هیوم.
او در انتها می‌گوید که اگر کسی از نزدیک با هر یک از علوم اجتماعی و به ویژه با تاریخ علوم اجتماعی آشنا باشد و چگونگی ساختن و پرداختن و ارائه کردن نظریه‌ها را در علوم بررسی کند، با شفافیت شگفت‌انگیزی درخواهد یافت که تعلقات و تمنیات بنیانی فردی و اجتماعی چگونه علوم مختلف را تقویم و تاسیس کرده‌اند.

نظر شما