شناسهٔ خبر: 48222 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اخلاق؛ سرمایه هنر

متأسفانه عدم باور انجمن نقاشان در داشتن یک پتانسیل قوی به دلیل عضویت این تعداد هنرمند بزرگ در آن و نداشتن اراده کافی برای برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و بی‌میلی در استفاده از کسانی‌ که می‌توانند انجمن را در چنین پروژه‌هایی یاری کنند، نه‌فقط انجمن را عقیم کرده، بلکه توانایی‌های انجمن هم به عمل درنیامده و منفعل مانده‌اند.

فرهنگ امروز/ علی فرامرزی:

در نوسان بین جهان سرمایه‌داری و دنیای غیر آن، شاید یکی از راه‌حل‌ها برای آنکه بشر بتواند امن‌تر زندگی کند و همه انسان‌ها از یک زندگی قابل قبولی برخوردار شوند، سرمایه‌داری بااخلاق است؛ نوعی از سرمایه‌داری که کارآفرینان آن حوزه به قدر کافی از حس نوع‌دوستی و معرفت انسانی برخوردار باشند که طمع ثروت چشم محبت و احساس مسئولیتشان را نسبت به نوع بشر و انسانیت به‌طور کلی و اجتماع زیستشان به گونه اختصاصی‌تر، کور نکرده باشد و گوش‌هایشان صدای نیازهای زیست‌بومشان را بشنود و وجدانشان به آنان مدام یادآوری کند در قبال و به نسبت آنچه از جامعه دریافت می‌کنند، مسئولیت نیز دارند و داشتن استعداد کارآفرینی و تولید ثروت به همان میزان کفه مسئولیت‌های انسانی‌شان را نیز سنگین‌تر می‌کند، اینکه ثروت و سرمایه به همان نسبت که افزوده می‌شود، می‌تواند با قبول احساس مسئولیت‌های اجتماعی جمع شود یا خیر بحثی چندوجهی است که باید آن را به متخصصان حوزه‌های مختلف انسان‌شناسی، اقتصاد و... سپرد.
در جهان متکثر امروز گروهی از این‌گونه کارآفرینان این احساس مسئولیت خود را در بخش‌های فرهنگی و هنری وجهه همت قرار داده و برای خود تعریف کرده‌اند، چراکه به‌فراست دریافته‌اند جامعه‌ای که صاحب فرهنگ است درحقیقت همان صدی را دارد که بی‌شمار نودهایی را شامل می‌شود و در جامعه‌ای که از جهت تولید فرهنگی در رنج است، نه سرمایه در امنیت است و نه اخلاق جایی دارد و نه خشنودی درونی حاصل می‌شود. بسیاری از حرکت‌های فرهنگی و تولیدات هنری از دیرباز تاریخ بشری تا به امروز در جوامع مختلف با تعاریف متفاوت اعم از مذهبی یا اجتماعی از همین احساس مسئولیت کارآفرینان و سرمایه‌دارانش پدید آمده و شکل گرفته است.
هفته گذشته شاهد حرکتی فرهنگی - هنری بودیم که از سوی یکی از همین‌گونه کارآفرینان در برپایی و حمایت از نقاشان جوان اختتامیه ششمین دوره خود را برگزار می‌کرد.
در شرح تاکنون این فعالیت آمده بود ١٢ هزار نقاش جوان زیر ٢٥ سال در این دوره ١٢ساله حضور داشته‌اند. اولا در جامعه‌ای که اکثر فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها کوتاه‌مدت است برگزاری شش دوره دو سال یک بار یک برنامه فرهنگی در بخش خصوصی خود می‌تواند گویای احساس واقعی و بلندمدت مسئولیت‌پذیری برای برگزارکنندگان آن پروژه باشد، دوما از این تعداد نقاش جوان تقدیرکردن، مورد توجه قراردادن و برپایی افتتاحیه و اختتامیه برای آنها کاری است که از هر کارآفرینی سر نخواهد زد. اینکه این مؤسسه به گونه‌ای فرهنگی و عمیق معرفی می‌شود و بار تبلیغی نیز برایش دارد و درنتیجه سود اقتصادی خود را هم در بلندمدت خواهد برد، جای خود، ولی اینکه چنین روشی را برگزیده و برایش وقت و سرمایه هزینه می‌کند، چیزی نیست که بتوان از بار فرهنگی و هنری آن چشم‌پوشی کرد و برنامه‌ریزان آن را نستود.
امروز در بخش تجسمی به‌ویژه نقاشی که به لحاظ حجم سرمایه‌گذاری به نسبت حوزه‌هایی مانند سینما و موسیقی بسیار ضعیف است، آن‌قدر از این‌گونه زمینه‌ها برای کارآفرینانی که دغدغه‌های فرهنگی و هنری داشته باشند موارد فعالیت فراهم است که به‌خوبی می‌توان با مقداری سرمایه و برنامه‌ریزی فضای برد- بردی را شکل داد که خیر همه را شامل شود. یک نمونه آن برگزاری بی‌ینال نقاشی ایران است که چندسالی است با وجود بسیاری از گفته‌ها و نوشته‌ها همچنان به دلیل ضعف برنامه‌ریزی و نداشتن انگیزه‌های کافی بر زمین مانده است. اینکه نقاشی ما از پتانسیل خوبی برخوردار است و اینکه نداشتن برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و تدوین‌شده از طرف دولت و انجمن نقاشان به‌گونه‌ای واضح آن را در بخش‌های مهم کیفیتی به بن‌بست‌هایی دچار کرده است، دیگر بر کسی پوشیده نیست ولی این گرهی نیست که نتوان آن را با سرانگشت بخش خصوصی چه در زمینه هزینه یا برنامه‌ریزی حل نکرد.
متأسفانه عدم باور انجمن نقاشان در داشتن یک پتانسیل قوی به دلیل عضویت این تعداد هنرمند بزرگ در آن و نداشتن اراده کافی برای برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و بی‌میلی در استفاده از کسانی‌ که می‌توانند انجمن را در چنین پروژه‌هایی یاری کنند، نه‌فقط انجمن را عقیم کرده، بلکه توانایی‌های انجمن هم به عمل درنیامده و منفعل مانده‌اند. مدیریت، باور و پیگیری مؤلفه‌هایی هستند که تاکنون توانسته‌اند برنامه‌های بزرگی را به سرانجام برسانند؛ پروژه‌هایی که در ابتدا ممکن بود بسیار غامض‌تر و غیرممکن‌تر از برگزاری بی‌ینال در بخش خصوصی بوده و به نظر نیامده است. تاریخ بشر نشان داده کارهای بزرگ از رؤیاپردازان بزرگ سرچشمه گرفته است با این تفاوت که رؤیایشان به قدر کافی از پشتوانه عملی برخوردار بوده و درنتیجه با توهم فاصله خود را حفظ کرده است.

روزنامه شرق

نظر شما