شناسهٔ خبر: 48623 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

هاشمی: کربن با تاریخ و تاریخمندی دشمن است

هاشمی، نویسنده و پژوهشگر گفت: کربن با اینکه روی تاریخ اندیشه ها کار کرده ولی رویکردش رویکرد تاریخی نبوده و دشمن تاریخ و مفهوم تاریخ مندی هم دشمن است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ اولین روز از همایش هانری کربن عصر روز گذشته با حضور اساتید برجسته فلسفه در سالن دکتر شهیدی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. محمد منصور هاشمی نویسنده و پژوهشگر فلسفه یکی  از سخنرانان این همایش بود.

وی گفت: کربن یک شرق شناس معمولی نیست او یک استثنا است که یک موضع فلسفی خاص دارد و از موضع اش پائین هم نمی آید. کربن درباره تاریخ یک موضع خاص دارد و نوعی لحن مهاجمی نیز دارد ولی تمام موضع گیری هایش بنیان فلسفی دارد. او با اینکه روی تاریخ اندیشه ها کار کرده ولی رویکردش رویکرد تاریخی نبوده و دشمن تاریخ است. کربن با مفهوم تاریخ مندی هم دشمن و روش او مقابل سایر روش ها است. او یک روش پدیدارشناسی و هرمنوتیک دارد. موضع کربن این است که پدیدارشناسی یعنی کشف المحجوب و کاری که همه عرفا می کنند. او برای هرمنوتیک معنای تاویل را به کار می برد.

هاشمی افزود: فلسفه کربن مفاهیمی مثل فراتاریخ و تاریخ قدسی می سازد. برای او فلسفه تطبیقی جنبه مقایسه ای ندارد بلکه معنای تطبیقی می دهد یعنی اینکه چه تشابهات و تطابقاتی در عالم اندیشه بشری وجود دارد. علاوه براین کربن تحت تاثیر هیچ کدام از فیلسوفان نیست. اینکه او سنت ما را برده و به سایر کشورها وافراد معروف معرفی کرده مدیون روابطی است که با افراد مختلف داشته است و از این جهت ما مدیون او هستیم. می توان گفت کربن تنها شرق شناسی است که تاریخ و اندیشه ایرانی را وارد جریان عمومی در اروپا کرده است. فلسفه تطبیقی به معنایی که کربن برای آن قائل است مقابل تاریخ قرار دارد حتی وقتی مسیحیت کاتولیک را نقد می کند نقدش جنبه تاریخی ندارد.

این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: کربن در  گروه جریان نوافلاطونی قرار دارد و در همه جا بدنبال نوافلاطونی ها می گردد و به شباهت های آنها با دیگران اشاره می کند و کاری هم با تاثیر و تاثرات ندارد. درست است که کربن از فرانسه  قرن بیستم اندیشه هایی را به ایرانی ها درس می دهد و کتابهایی را می نویسند اما الان که فکر می کنیم می بینیم بعضی از مفاهیم مثل روشنفکری دینی و تاریخی دیدن دین بعد از انقلاب اسلامی که کربن از دنیا رفته مطرح می‌شود. بنابراین به نظر می رسد به رغم تصور کربن ما موجودات تاریخی هستیم و فلسفه تاریخ دارد، تاریخ مند است و به اینجا و اکنون ربط دارد. تصور کربن این بود که تشیع مذهبی است که در تاریخ قدسی ماجرای خودش را دنبال می کند و خودش را آلوده به تاریخ نمی کند اما دقیقا در همان سال انقلاب اسلامی ایران فرایندی رقم می خورد که برخلاف گفته کربن است. لذا معلوم می‌شود تلقی کربن نادرست بوده و ما چیزی به نام تاریخ مندی داریم.

هاشمی در پایان اضافه کرد: کنار گذاشتن نگاه تاریخی ما را با مشکلاتی مواجه می کند. کربن با اینکه از شیعه زیاد حرف زده ولی با متکلمان شیعه مثل شیخ طوسی، علامه حلی و خواجه نصیر کاری ندارد و این از کاستی های دیدگاه اوست البته من بااین کاستی مشکلی ندارم چون نگاه همه ما نوعی کاستی دارد.  نکته آخر اینکه کربن نمی تواند اولین فیلسوف معاصر من ایرانی باشد در حالیکه فردید برای ما یک درک تاریخ مندی در تفکر را آورده است.

نظر شما