شناسهٔ خبر: 48763 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

پیرمرد

فاکنر کتاب «پیرمرد» نوشته ویلیام فاکنر با ترجمه تورج یار احمدی به تازگی از سوی نشر کتاب‌سرای نیک روانه بازار کتاب شده است.

پیرمرد

ویلیام فاکنر

مترجم: تورج یاراحمدی

ناشر: کتاب‌سرای نیک

تعداد صفحات: ۱۴۰ صفحه

قیمت: ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان

رمان «پیرمرد» داستان دو زندانی است با نام‌های زندانی قدبلند و زندانی چاق، آنها که به مدت طولانی حبس محکوم شده‌اند، به طور ناخواسته با سیلاب بزرگی مواجه می‌شوند. یکی از زندانیان که طی اتفاقاتی جدا می‌شود در میانه سیلاب با زنی باردار روبرو می‌شود و سعی به نجات او و فرزندش دارد. در تمامی‌ داستان جدالی نفس‌گیر و سخت میان زندانی و رودخانه وجود دارد، به طوری که ترسیم فضای به وجود آمده در ذهن با وجود اتفاقات پر فراز و نشیب بر جذابیت داستان می‌افزاید.

در رمان«پیرمرد» همانظور که قبلا گفته شد اسم خاصی برای شخصیت‌های داستان برده نشده و ما افراد را با توصیفاتی از آنها می‌شناسیم که خود جای تامل دارد. در قسمت‌هایی از داستان، نویسنده با ظرافت خاصی و کاملا غیرمستقیم به زندگی‌ انسان‌ها اشاره می‌کند تا جایی که در صفحه۶۱ از کتاب می‌خوانیم: «آخر زندانی دلش هوای خانه و زندگی‌اش را می‌کرد، جایی که تقریبا از کودکی در آن زندگی کرده بود، و یاد دوستان قدیمی‌اش را می‌کرد که به خلق و خوی همدیگر خوب وارد بودند، و یاد کشتزارهای آشنا که روی آنها کار می‌کرد و آموخته بود که کارش را بی‌نقص انجام دهد و این‌که قاطرها را دوست بدارد، خلق و خوی قاطرها نزد او شناخته شده و محترم بود، همان‌طور که برای خلق و خوی چند آدم بخصوص هم حرمت قائل بود، دلش هوای شب‌های زندان را می‌کرد، تابستان‌ها پشت دری‌ها را می‌انداختند که ساس و پشه داخل نیاید، و در زمستان بخاری‌ها گرم بود و از بابت سوخت و غذا هم هیچ کم و کسری نبود؛ یاد یکشنبه‌ها و توپ بازی‌ و فیلم‌هایی که تماشا می‌کردند - یعنی یاد چیزهایی می‌کرد، که به استثنای توپ‌بازی، پیش از آن‌که به زندان بیفتد روحش هم از آن‌ها بی‌خبر بود.»

نظر شما