شناسهٔ خبر: 48997 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

درباره مجموعه شعر «روبان قرمز» احمدرضا احمدی

محسن بوالحسنی درباره احمدرضا احمدی می‌گوید: شعر او جهان ذاتی هر کلمه در کنار دیگر کلمات است و از آوردن هیچ کلمه‌ای در شعر هراسی ندارد.

درباره مجموعه  شعر «روبان قرمز» احمدرضا احمدی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محسن بوالحسنی شاعر، روزنامه‌نگار و منتقد شعر یادداشتی درباره مجموعه شعر «روبان قرمز» سروده احمدرضا احمدی در اختیار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) قرار داده است. متن یادداشت به شرح زیر است:
 
«پیش از من / چه کسی در این آپارتمان/ بوده است/ نامش بر دیوار بود /آپارتمان را که رنگ زدند / نامش گم شد / شاید هم مُرده باشد / هنگامی که باد/ بر ما بوزد / بعد از سال‌ها فراموشی / عشق را به یاد می‌آورم /که آن را کبوتران در باران / نوک زدند» این سطرها بخشی از یک شعر احمدرضا احمدی است در مجموعه ۱۱۰ شعری «روبان قرمز» است که نشر چشمه آن را منتشر کرد. این سطرها می‌تواند پیش درآمدی بر این نظریه در مورد شعر احمدی باشد که شعر او جهان ذاتی هر کلمه در کنار دیگر کلمات است. او از آوردن هیچ کلمه‌ای در شعر هراسی ندارد و شاید اگر زمان را در نظر نگیریم این احمدرضاست که چیزی را بر این سطر و آنچه خواست و پیشنهاد فروغ بود اضافه می‌کند. به‌عنوان مثال او در شعری قدیمی‌تر از انفجار این گونه استفاده می‌کند:« انفجار در میوه‌ها بود» و ناگفته پیداست که این سطر با سطر فروغ چه تفاوت‌های بنیادینی دارد:«تمام روز از پشت در صدای منفجر شدن و تکه تکه شدن می‌آید» شعر فروغ شعری است با رگه‌های رئالیستی که در بهترین وجه خود صورت می‌بندد و شعر احمدرضا وجهی کاملا سورئالیستی که در حقیقت شعر اتفاق می‌افتد. اما این حقیقت ریشه در واقعیت دارد و شکل رویا گونه‌ای به خود گرفته است. شعر احمدرضا احمدی در اکثر مصداق‌های بارزش شعری سطر محور نیست. کلیت واحدی است که هیچ سطری از شعر تمام بار آن را به دوش نمی‌کشد و سطرها پلان‌هایی از روایت هستند تا خلق یک اثر هنری در سینمایی ساخته شده از کلمه در کلیت به اتفاق برسد.
 
شاعر در اکثر شعرهای خود به‌عنوان من راوی حضور دارد و روایتی که او از پیرامون خود دارد روایتی سرراست اما نه طبع معمول است. او به ترکیب‌های دستمالی شده راضی نیست و در همان مثال انفجار در میوه قصد می‌کند که به ذات هم خونی کلمات در کنار هم، آن هم پیش از نوشته شدن حمله کند و کلمات دیگری را جای باور ذهنی مخاطب بگذارد و این حمله به باور ذهنی با چاشنی عاطفه، همان کاری است که خواب‌ها فقط از پسش بر می‌آیند. این چکیده‌ای است از شکل و جهان ذهنی احمدرضا احمدی.  
 
احمدرضا در تمام این سال‌ها مصرا کار کرد و نوشت؛ شعر، داستان، قصه کودکان، نمایشنامه و... گفت اگر ننویسم می‌میرم و می‌نویسد که نمیرد. بسیارند شاعرانی که با یک گوشه چشم مخاطب، عطای ادبیات را به لقایش بخشیدند و ظرف کوچکشان پر شد و اشباع؛ و رفتند پی کار خودشان و تجارتی راه انداختند و دوران شاعریشان مثل جوش‌های دوران نوجوانی به سر آمد. اما احمدرضا و چند نام دیگر، روزبه‌روز به نوشتن اصرار کردند. گویا ذات بعضی در نوشتن و در عشق‌بازی مدام با کلمات است که معنی می‌گیرد و همین است که نام احمدرضا احمدی در طول چند دهه حضورش همیشه نامی مهم در ادبیات ما بوده است.
محسن بوالحسنی
زمستان ۹۵»
 
«روبان قرمز» سروده احمدرضا احمدی شامل ۱۱۰ قطعه شعر سپید کوتاه، در ۲۳۰ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و به بهای ۱۶۰۰۰ تومان و توسط نشر چشمه منتشر شده است. این کتاب جزو نامزدهای دریافت جایزه شعر خبرنگاران بود که موفق به کسب این جایزه نشد.

نظر شما