شناسهٔ خبر: 49118 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آیا اسلام زن را از کار کردن در اجتماع منع می‌کند؟

در بخشی از کتاب«جایگاه زن در اسلام» بنت الهدی صدر آمده است؛ زنان می توانند ضمن رعایت مسائل شرعی، در بسیاری از کارها و فعالیت‌های اجتماعی وارد شوند و اسلام جز رعایت حجاب انتظار دیگری ندارد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ بنت الهدی صدر بانوی اندیشمند و دلسوز خاندان صدر است که چندین قصه و روایت و سفرنامه و نامه و مقاله در دهه‌های پنجاه و شصت و هفتاد قرن بیستم نگاشته است. متنی که در ادامه می خوانید با عنوان «جان های گرامی» برگرفته از کتاب «جایگاه زن در اسلام» است. این کتاب نوشته شهید بنت الهدی صدر است که مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر آن را منتشر کرده است.

خواهرم،

بار دیگر در کنار تو هستم تا پاسخ نامه‌ای را که یکی از خواهران عزیزمان برایم فرستاده است، با هم مرور کنیم. زیرا برای من هیچ‌چیز خوشایندتر از آن نیست که زنان و دختران مسلمان در فضایی مناسب پندارها و نظرهایشان را مطرح کنند تا با پاسخ‌هایی که دریافت می‌کنند، شبهه‌ها و شائبه‌ها از ذهنشان دور شود

دوستمان در نامه‌اش، پس از ابراز احساسات نسبت به مجله الاضواء، چنین نوشته است: «شما در نوشته‌هایتان بارها به این نکته اشاره کرده‌اید که اسلام، راه ورود زن به عرصه‌های اجتماعی را باز گذاشته و به زنان اجازه داده است که به میدان کار و عمل وارد شوند. پرسش من آن است که آیا زن می‌تواند بدون مخالفت با قوانین و احکام اسلام در خارج از منزل کار کند؟ مگر نه اینکه زن برای حضور در محل کار باید در کنار مردان قرار بگیرد و مانند مردان، دکتر یا مهندس یا کارمند و... شود؟ با نگاهی به احکام اسلام در می‌یابیم که قوانین و آموزه‌های شرع، زن را از پرداختن به این امور باز می‌دارد. گویی از نظر اسلام زن فقط برای کار در خانه و به دنیا آوردن فرزندان و پختن غذا و ... آفریده شده است

برای ارائه پاسخ کامل و کافی به این خواهر عزیز و دیگر خواهران گرامی لازم است ابتدا پرسشی را مطرح کنم: چرا زن را «جنس لطیف» نامیده‌اند، در حالی که برخی زنان قوی بنیه‌تر و درشت هیکل‌تر از مردان هستند؟

به احتمال زیاد، پاسخ این پرسش به ذهن تو نیز رسیده است: زیرا زن در وجودش، لطافت و طراوتی دارد و اگر این لطافت و رقت قلب در وجود زن نبود، کشتی زندگی به گِل می‌نشست و همه افراد جامعه همچون کودکان آواره و بی‌سرپرست در خیابان رها می‌شدند. آری، اگر این احساس لطیف در زن وجود نداشت، او نمی‌توانست به وظیفه مقدسش عمل کند. در این صورت دیگر هیچ زنی مشقت‌ها و سختی‌های دوران بارداری و پس از آن را تحمل نمی‌کرد؛ شب‌ها برای آسایش نوزادش بیداری نمی‌کشید، برای او از آزادی و راحتی خود صرف‌نظر نمی‌کرد، از شیره جانش فرزندش را غذا نمی‌داد و هنگام بیماری و ناخوشی از او مراقبت و پرستاری نمی‌کرد و آن همه‌ سختی و دشواری را با کمال خشنودی و رضایت به جان نمی‌خرید. همین عاطفه و احساس لطیف و صادقانه زن موجب می‌شود که او این‌گونه فداکاری کند

از طرفی، احساس محبت و عشق به فرزند، در پدر و مادر به یک اندازه وجود دارد. پس چه چیز باعث می‌شود که مادر سهم بیشتری در رسیدگی به فرزند و فداکاری برای او داشته باشد؟ علت را باید در همان عاطفه و احساس لطیف زن جستجو کرد. بدین معنا که خداوند متعال، ساختار وجودی زن را به‌گونه‌ای آفریده است که اداره منزل و مراقبت دلسوزانه از فرزندان را به عهده گیرد و ابزار لازم برای انجام این وظیفه را نیز در وجود زن قرار داده و او را به سلاحی مجهز کرده است که در برابر سختی‌های ناشی از انجام وظایف سنگین خود، مقاومت کند. چه ابزاری بالاتر و مؤثرتر از عشق و محبت؟

این قاعده در مورد مردان نیز صدق می‌کند و خداوند متعال آنان را نیز به ابزار لازم برای انجام وظایفشان مجهز کرده است. ساختار وجودی مرد به‌گونه‌ای است که بتواند با مشکلات موجود در بیرون از محیط خانه روبه‌رو شود، طبیعت را تحت سیطره خویش در آورد و آن را در راه تأمین نیازهای جامعه بشری به خدمت گیرد. بدین ترتیب، خداوند متعال همه آنچه را برای استمرار حیات بشر مورد نیاز بوده، در وجود انسان‌ها قرار داده است. اگر زن موجودی عاطفی و احساساتی نبود، چه‌بسا در رویارویی با مشکلات از وظایف مادرانه‌اش شانه خالی می‌کرد و نوزادش را رها و بی‌سرپرست می‌گذاشت و این موجب از هم گسیختگی نظام خانواده و از هم پاشیدن ساختار جامعه می‌شد. اما از آنجا که زن موجودی فرشته‌خو و دارای روحیه والای آسمانی است و هاله‌ای از پاکی و محبت و عشق و عاطفه او را در خود گرفته است، می‌توان نتیجه گرفت که ساختار طبیعی و وجودی زن برای انجام کارهایی که در سؤال خود ذکر کرده‌اید، آفریده نشده است و چه‌بسا اگر به انجام چنین کارهایی بپردازد، نتیجه کارش با کاستی‌ها و اشکالاتی نیز همراه باشد و او نتواند برخی از کارها را به‌طور کامل به انجام برساند.

اکنون که پذیرفتیم زن پدیدآورنده نسل‌ها و مربی جامعه است و عاطفی بودن او یکی از عوامل مهم در استمرار زندگی و بقای بشر به شمار می‌آید، باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که یک پزشک زن، در محیط کار خود همواره با افراد بیماری روبه‌رو می‌شود که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند یا زنی که شغل او وکالت یا قضاوت باشد و بخواهد از مجرمان دفاع یا برضد آنان حکمی صادر کند، ممکن است بر اثر احساس لطیف و زنانه‌اش، با شنیدن اظهارات متهم تحت تأثیر قرار بگیرد. آیا زنی که آفریده شده است تا موجب استمرار زندگی و حیات باشد، به آسانی می‌تواند کسی را به چنگال مرگ یا زندان بسپارد؟ اگر زنی هم پیدا شود و چنین کند، این کار نشانه دور شدن او از هویت حقیقی و ماهیت زنانه‌اش است که وی را از انجام صحیح وظایف اصلی خود در مقام زن باز می‌دارد و این امر خطراتی را در بر دارد که تمام جامعه بشری را تهدید می‌کند

برای مثالی دیگر، زنی را در نظر بگیرید که به حرفه مهندسی اشتغال دارد و برای احداث یک پل یا نظارت بر یک پروژه راه‌سازی، عازم بیابان‌های خشک و سوزان شده است و باید تابش بی‌امان خورشید یا سرمای سخت زمستان را تحمل کند. بسیاری از کارهای سخت و خشن، با ظرافت و لطافت زن هماهنگی ندارد و علاوه بر آن، او را از انجام وظایف اصلی‌اش نیز باز می‌دارد، چراکه او پیوسته از این سو به آن سو می‌رود و فرصتی برای انجام وظایف خود در خانه نمی‌یابد. البته ممکن است کارهای خانه او را یک خدمتکار به خوبی انجام دهد و در این زمینه مشکل خاصی پیش نیاید، ولی وای به حال فرزندانی که به دور از دامان مادر و تحت نظر مربی و خدمتکار پرورش یابند

دیگر زنان کارمند نیز کم و بیش چنین وضعیتی دارند و ناگزیرند بیش از دو سوم ساعات روز را خارج از خانه به سر برند و برای انجام وظایفی که در محل کار به عهده آنان گذاشته می‌شود، خانه و خانواده خود را رها کنند و فرزندان عزیزشان را تنها و بی‌پناه بگذارند که در این حالت، احتمال فساد و انحراف در آنان افزایش می‌یابد، چنان‌که در کشورهای غربی و جوامعی که مقلد و دنباله‌رو آن‌ها شده‌اند، آمار و ارقام بیانگر این حقیقت است. زیرا دامان مادر نخستین مدرسه‌ای است که کودک در آن پرورش می‌یابد و افرادی که در کودکی از محبت مادر بی‌بهره بوده‌اند و تحت نظارت مادر رشد نکرده‌اند، نوجوانی و جوانیِ خوب و متعادلی نخواهند داشت

امیدوارم با ذکر این مثال‌ها، تو و دیگر خواهران عزیزم به این نکته پی برده باشید که اشتغال زن با رعایت حجاب و دیگر احکام شرع مقدس جایز است اما «اشتغال» ضرورتاً به معنای پرداختن به کارهایی که ذکر کرده‌اید، نیست. البته اسلام پرداختن به این قبیل کارها (مانند مهندسی و...) را بر زن حرام نکرده است و زنان می‌توانند در جوامع اسلامی با حفظ ضوابط شرعی در این عرصه‌ها وارد شوند. اما هرچه باشد، این موارد یک «استثنا» هستند و قرار نیست که شمار زیادی از زنان در این عرصه‌ها فعالیت کنند. بدیهی است که زنان می‌توانند ضمن رعایت مسائل شرعی، در بسیاری از کارها و فعالیت‌های اجتماعی وارد شوند و اسلام جز رعایت حجاب و احکام شرعی، انتظار دیگری از زنان ندارد. زیرا پوشش و حجاب است که می‌تواند زن را از درافتادن به گرداب انحراف و تباهی مصون بدارد و همچون سپری در برابر هجوم درندگان گرسنه از او محافظت کند. در سایر موارد، زن نیز همچون مرد آزادی دارد و از همان حقوق و تکالیف برخوردار است

امیدوارم نکته‌ای را که از آن غفلت کرده بودی، به یاد آورده باشی. درود بر تو و همه خواهران مسلمان

نظر شما