شناسهٔ خبر: 49177 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

هرمنوتیک، از شلایر ماخر تا گادامر

انتشارات ققنوس کتابی با عنوان «درآمدی بر هرمنوتیک» نوشته لارنس کی. اشمیت را منتشر کرده است.

هرمنوتیک، از شلایر ماخر تا گادامر

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ هرمنوتیک به زبان ساده همان تفسیر است با کمی قیدهای بیشتر. درباره ریشه این واژه حرف‌هایی گفته شده مثلا اینکه از «هرمس» که خواست خدایان را به انسان‌ها می‌گفت، آمده است، اما همین هم سال‌های اخیر محل اشکال بوده است. با همه این‌ها می‌توان آن را به معنای عام، تفسیر خواند.

لارنس کی. اشمیت کتاب خود را با ارائه مفاهیم اولیه از هرمنوتیک آغاز کرده و با پرسش‌هایی که پشت سر هم درباره هرمنوتیک آورده، تلاش کرده ذهن مخاطب را بی‌آنکه در چارچوب خاصی از معنای هرمنوتیک قرار دهد یا بیش از حد معنای آن را گسترده کند، ذهنیت جامعی از این مفهوم به او ببخشد.

نویسنده پس از آن، ابتدا شِمای کلی کتاب را مختصر توضیحی می‌دهد؛ اینکه کار خود را با شلایر ماخر آغاز می‌کند، به خاطر حرف خود شلایر ماخر مبنی بر اینکه او خود را نخستین کسی می‌دانست که نظریه‌های هرمونتیکی رشته‌های گوناگون را وحدت بخشید. شلایر ماخر تعریف ساده و در عین حال نسبتا عامی از هرمنوتیک ارائه می دهد. به نظر او هرمنوتیک هنر فهم زبان گفتاری و نوشتاری است.

دیلتایی که نویسنده در ادامه کتاب از او حرف می‌زند و خود او به واسطه شلایر ماخر به هرمنوتیک آگاه شده، اما به دنبال صورتبندی یک روش شناسی منحصر به فرد برای علوم انسانی، از رهگذر هرمنوتیک است و هم او از این جهت اهمیت دارد که مارتین هایدگر پس از او ظهور می کند. سنت هرمنوتیکی، تبیین و فهم، فهم دیگران سه بخشی است که نویسنده آراء دیلتای را در زیر مجموعه آن‌ها توضیح داده است.

هایدگر، فیلسوف آلمانی و شاگرد پرغوغای هوسرل، روش پژوهش پدیدارشناسانه استاد خود را با نظریه فهم زندگی دیلتای درمی آمیزد؛ بررسی پدیدارشناسانه به معنای اینکه، بی‌قضاوت درباره دلالت تجربه‌ها، آن‌ها را توصیف کنیم. هایدگر دست از پرسش اساسی خود؛ یعنی معنای هستی برنمی‌دارد. همانطور که نویسنده کتاب نوشته؛ هایدگر معتقد است که پیش از آنکه بتوانیم از معرفتمان درباره هستندگان سخنی بگوییم، باید معنای هستی را بفهمیم.

هانس گئورگ گادامر، اندیشمند بعدی مورد توجه نویسنده کتاب است، او اصلی ترین متفکر هرمنوتیک در عصر ماست. نویسنده سه دلیل در مسئولیت گادامر در طرز تفکر ما درباره هرمنوتیک ارائه می‌کند؛ نخست اینکه هایدگر در اندیشه واپسین خود، یا به عبارتی هایدگر متاخر، هرمنوتیک را از قلم می‌اندازد. دوم، ژان پل سارتر که متاثر از هایدگر بود نیز در مقام دفاع از اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک را فراموش می‌کند و سوم اینکه گادامر، خود در مقام شاگرد هایدگر، تحلیل استادش از فهم را در اثر مهم خود؛ «حقیقت و روش» گسترش می دهد. هرمنوتیک برای گادامر، نظریه فلسفی معرفت است.

لارنس کی. اشمیت بخش عمده کتاب خود را به بررسی نظریات این چهار اندیشمند یعنی شلایر ماخر، دیلتای، و باز بیشتر هایدگر و گادامر اختصاص داده و پس از آن در فصلی با عنوان «مناقشات هرمنوتیکی»، آراء اندیشمندانی چون هِرش، هابرماس، ریکور و  دریدا را آورده است.

درآمدی بر فهم هرمنوتیک به قلم لارنس کی. اشمیت و برگردان بهنام خداپناه است که انتشارات ققنوس در 1650 نسخه منتشر کرده است. این کتاب به بهای 19 هزار تومان در دسترس است.

نظر شما