شناسهٔ خبر: 49184 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سایه انتخابات ریاست‌جمهوری بر سر نمایشگاه کتاب

ناشران تحلیل خود را از برگزاری سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ارائه دادند.

فرهنگ امروز/ ندا آل‌طیب:

هرچند در کشور ما سرانه مطالعه عدد غم‌انگیزی است و کتاب و کتابخوانی مهجور و فراموش شده است، اما نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران یکی از پر رفت و آمدترین نمایشگاه‌هاست به‌طوری که گاه همزمان با ازدحام جمعیت در نمایشگاه کتاب، عده‌ای به طنز می‌گویند اگر در کشور ما این همه کتابخوان وجود دارد، چگونه است که تیراژ کتاب هر روز وضعیت بدتری پیدا می‌کند و حالا به ٥٠٠ و حتی رقم باورنکردنی ٢٠٠ هم رسیده است؟
با وجود همه گلایه‌هایی که از وضعیت کتاب و کتابخوانی وجود دارد اما جای شکرش باقی است که نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران هر سال در زمان همیشگی خود یعنی ماه اردیبهشت برگزار می‌شود و شاید فرصت ١٠ روزه برگزاری این رویداد فرهنگی زمینه‌ای باشد برای توجهی بیشتر به کتاب تا این کالای مظلوم برای چند روزی هم که شده، بتواند از کنج عزلت بیرون بیاید، کمی نفس تازه کند، جان بگیرد و حتی اندکی خودنمایی کند. به هر حال با وجود همه بی‌توجهی‌ها، عمر نمایشگاه کتاب به ٣٠ رسیده است و این رویداد فرهنگی همچنان با سخت‌جانی هر چه تمام‌تر، راه خود را ادامه می‌دهد.
اما نمایشگاه سی‌ام کتاب شرایط خاصی دارد؛ این نمایشگاه برای دومین سال پیاپی در مجموعه شهر آفتاب برگزار می‌شود. این در حالی است که سال گذشته انتقادات بسیاری به این مجموعه وارد شد. از سوی دیگر برگزارکنندگان این دوره از نمایشگاه عنوان کرده‌اند که تلاش می‌کنند تا نمایشگاه کتاب را از حالت فروشگاهی برای فروش کتاب دور کنند و در پی آن هستند تا نمایشگاهی به معنای واقعی نمایشگاه برگزار کنند، یعنی مکانی برای نمایش صرف کتاب و نه خرید و فروش آن. اما شاید مهم‌ترین ویژگی این دوره از نمایشگاه کتاب، برگزاری آن در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری باشد. انتخابات ریاست‌جمهوری همواره در خردادماه برگزار می‌شود که امسال به دلیل همزمانی این ماه، با ماه رمضان، تقویم رویدادهای سیاسی کشور یک ماهی به جلو افتاده است تا انتخابات برای تشکیل دولت دوازدهم در آخرین روزهای ماه اردیبهشت برگزار شود.
هرچند هنوز تا آغاز به کار نمایشگاه کتاب، بیش از دو هفته‌ زمان باقی است اما مجموعه این شرایط و به‌ویژه داغ شدن تنور انتخابات ریاست‌جمهوری به دلیل ثبت نام نامزدها، ما را بر آن داشت تا نگاهی گذرا به شرایط این دوره از نمایشگاه کتاب داشته باشیم. در این گزارش چند محور کلی همچون رویکرد این دوره از نمایشگاه را مبنی بر دور شدن از حالت فروشگاهی و نزدیک شدن به نمایشگاه، نبود مکانی ثابت برای برگزاری نمایشگاه کتاب، ارزیابی مجموعه شهر آفتاب به عنوان مکان برگزاری دو دوره اخیر نمایشگاه و نزدیکی تاریخ برگزاری نمایشگاه با انتخابات ریاست‌جمهوری را با چند تن از ناشران بررسی و مرور کرده‌ایم.
مهمانان نمایشگاه کتاب از بهشت زهرا سر در آوردند!
انتظاری طبیعی و معقول است که نمایشگاه کتاب نیز همچون هر نمایشگاه بین‌المللی معتبری، در مکانی ثابت برگزار شود، مکانی که نه تنها ثبات داشته باشد بلکه از استانداردهای لازم نیز برخوردار باشد، اما نمایشگاه کتاب تهران در عمر ٣٠ ساله خود بارها تغییر مکان داشته است و شرکت‌کنندگان و بازدیدکنندگان آن هر بار در شرایط آزمون و خطا قرار گرفته‌اند. این نمایشگاه از محل دایمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران به مصلی و از سال گذشته به مجموعه شهر آفتاب کوچ داده شده است.
شهلا لاهیجی، مدیر انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» درباره نبود مکانی ثابت برای نمایشگاه کتاب می‌گوید: «نمایشگاه کتاب و اتومبیل باید سرگردان باشند. چون متولیان فرهنگی خودشان هم فرهنگ را جدی نمی‌گیرند و متاسفانه هیچ کس به کتاب اهمیتی نمی‌دهد. چون اگر کتاب ارزش و اهمیتی داشت، فکری برایش می‌کردند. بسیاری از اوقات من خود به تنهایی در برابر سانسور می‌جنگم و تعجب می‌کنم چرا دیگران اعتراض نمی‌کنند و اینگونه است که من به عنوان چهره‌ای شلوغ کن و نق نقو قلمداد می‌شوم. جالب است که همکارانم می‌گویند ما با شما موافقیم ولی اهل عمل نیستند. سه هزار سال است که ما دچار ترسی بیهوده هستیم و از هر گونه احقاق حق و اعتراضی می‌هراسیم و هرگز به خودمان حق سوال از حکومت‌ها را نداده‌ایم.»
او کمی به گذشته بر می‌گردد و یادآوری می‌کند: «همان سالی که می‌خواستند نمایشگاه کتاب را در مصلی برگزار کنند، چهارصد ناشر درجه یک (هرگز انتشارات خود را درجه یک نمی‌دانم ولی ما با نوع کتاب‌های‌مان سعی کرده‌ایم تاثیرگذار باشیم) ایستادند و یکصدا گفتند به مصلی نمی‌آییم و آقای پرویز، معاون وقت فرهنگی وزارت ارشاد ناچار شد کوتاه بیاید و برنامه‌ریزی‌اش را تغییر داد و بهترین جا را به ناشران داد ولی امروزه حوزه نشر را دچار چنان فقری کرده‌اند که دیگر کسی اینگونه اعتراض نمی‌کند. سال گذشته ناشران ناچار شدند در سخت‌ترین شرایط، کتاب‌های خود را به شهر آفتاب بیاورند. برای گرفتن غذا و استفاده از سرویس بهداشتی، در صف‌های طولانی بمانند و... بعد هم که باران آمد و کتاب‌ها را آب گرفت و هیچ کس هم اعتراضی نکرد. متاسفانه مسوولان در تصمیم‌گیری‌های‌شان با ناشران مشورت نمی‌کنند.»
لاهیجی که چند سالی در نمایشگاه غایب بوده است، ادامه می‌دهد: «متاسفانه برگزارکنندگان نمایشگاه تجربه کافی ندارند. مانند سال گذشته که ما را تحویل کسی دادند که در عمرش چهار تا کتاب هم نخوانده بود. آنها نمی‌دانستند یک ناشر در غرفه‌اش چه کارهایی انجام می‌دهد و به چه امکاناتی نیاز دارد. اگر سال گذشته در نمایشگاه شرکت کردیم، به این دلیل بود که پیش‌تر گفته بودیم مصلی به لحاظ ساختمانی مکان مناسبی برای نمایشگاه کتاب نیست، سالن‌هایش امکانات و شرایط برگزاری نمایشگاه کتاب را ندارد و امکان نداشت بتوانیم در آن محل کار کنیم. غرفه‌های کتاب در مصلی امکان نفس کشیدن نداشتند و نمی‌شد کتاب‌ها را به راحتی وارد این مکان کرد. به همین دلیل چهار پنج سال در نمایشگاه شرکت نداشتیم اما قول داده بودیم وقتی مکان برگزاری نمایشگاه تغییر کرد، در مکان جدید حضور داشته باشیم. بنابراین وقتی سال گذشته بحث «شهر آفتاب» به میان آمد، دیدیم اگر باز هم اعتراض کنیم، گویی همیشه ناراضی هستیم و فقط نق می‌زنیم. به هر حال در نمایشگاه شرکت کردیم اما جالب است که بسیاری از مهمانان مهم ما به جای شهر آفتاب، از بهشت‌زهرا سر در آوردند! و هرچند از آنها خواستیم بعد از خواندن فاتحه و دعا بر مزار عزیزان‌شان، راهی برای ورود به نمایشگاه بیابند، بسیاری از آنها در شلوغی و ترافیک آن منطقه از خیر دیدن نمایشگاه کتاب گذشتند و بازگشتند.»
دیواری کوتاه‌تر از حوزه نشر وجود ندارد
اعظم کیان‌افراز، مدیر انتشارات «افراز» نیز نبود مکانی ثابت و مناسب را بزرگ‌ترین معضل نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران می‌داند: «جای تاسف است که دیواری کوتاه‌تر از صنعت نشر و اهالی‌اش وجود ندارد. چگونه است که دیگر نمایشگاه‌ها در محل نمایشگاه‌های بین‌المللی برگزار می‌شوند؟! باید این اتفاق برای نمایشگاه کتاب تهران هم بیفتد که مکانی مناسب و ثابت به برگزاری آن اختصاص داده شود.» به اعتقاد او، «شهر آفتاب» از نظر موقعیت مکانی، فضا و مساحت، مکان استانداردی برای نمایشگاه کتاب نیست. بلکه نمایشگاه کتاب باید در محلی برگزار شود که بازدیدکنندگان به راحتی امکان رفت‌وآمد داشته باشند که «شهر آفتاب» این ویژگی را ندارد و در محلی قرار گرفته است که مسافتی دور برای مخاطبانش دارد و آنان به‌سختی می‌توانند ایاب و ذهاب کنند.
کیان افراز با وجود همه این مشکلات امیدوار است مدیران و مسوولان، تدبیری برای این وضعیت بیندیشند: «امیدوارم معاونت فرهنگی، اتحادیه ناشران، شهرداری تهران و دیگر دست‌اندرکاران نمایشگاه کتاب، مکانی ثابت و استاندارد را برای برگزاری این رویداد انتخاب و از این تغییرات مداوم جلوگیری کنند. البته در انتخاب مکان تازه، باید به تمامی ابعادش فکر و سنجیده‌تر عمل شود.»
مدیر انتشارات «افراز» در پاسخ به این پرسش که مکان برگزاری نمایشگاه کتاب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ می‌گوید: «مسافت، موضوع بسیار مهمی است. همان‌گونه که توضیح دادم، مصلی معضلات بسیاری داشت و مناسب نمایشگاه کتاب نبود، اما دسترسی مردم به آن آسان بود. نمایشگاه بین‌المللی چمران هم محاسنی داشت. باید برای یافتن یک مکان مناسب، کار کارشناسی و اصولی انجام داد. شاید محلی مثل باغ کتاب واقع در تپه‌های عباس‌آباد گزینه بدی نباشد. اما «شهر آفتاب» خیلی دور و خارج از تهران به‌نظر می‌رسد.»
او بر این باور است که یک مکان استاندارد برای برگزاری نمایشگاه کتاب باید دسترسی آسان داشته باشد، مشکل پارکینگ نداشته باشد و سرویس‌هایی در نقاط مختلف شهر برای رفت‌وآمد بازدیدکنندگان مستقر باشند. همچنان‌که باید در نمایشگاه کتاب اطلاع‌رسانی درست و به‌روزی انجام شود و این رویداد فرهنگی از تبلیغات کارآمدی برخوردار باشد و... که همه اینها نیازمند کار کارشناسی است.
کیان‌افراز نیز همچون دیگر همکارانش تجربه خوشایندی از برگزاری نمایشگاه سال گذشته در مجموعه شهر آفتاب ندارد: «سال گذشته این مجموعه خیلی معضل داشت. انتشارات ما جای خیلی پرتی واقع شده بود. شنیده‌ام امسال حتی بخشی از فضای سال گذشته را هم نخواهیم داشت و این یعنی باز هم فضا کوچک‌تر خواهد شد. ضمن اینکه حتما در این یک سال ناشران جدیدتری اضافه شده‌اند. سال گذشته تا روز پنجم نمایشگاه، اسم ما در لیست ناشران شرکت‌کننده نبود؛ خیلی از مخاطبان نمایشگاهی کتاب‌های ما با شنیدن این جمله از مسوولان اطلاع‌رسانی که این ناشر شرکت نکرده، دست خالی برمی‌گشتند. یعنی علاوه بر مشکل مکان نمایشگاه، اطلاع‌رسانی هم دچار مشکلات بزرگی بود، به‌همین ‌دلیل سال گذشته با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو بودیم. اگر غرفه‌های ناشران براساس حوزه کاری‌شان چیده شود، کمتر چنین مشکلاتی پیش می‌آید. حتی اگر چینش غرفه‌ها براساس حروف الفباست، باز هم بهتر است ناشرانی که حوزه یکسانی دارند، در یک سالن باشند چون برای بازدیدکنندگان نیز مراجعه به این ناشران و بازدید و خرید آثارشان آسان‌تر خواهد بود.»
گویی جبهه است!
علی مدنی یکی از مسوولان فروش و بازاریابی نشر «مروارید» نیز درباره این موضوع می‌گوید: «پاسخ‌ها و ارزیابی‌های ما بر اساس اطلاعاتی است که از رسانه‌ها می‌گیریم و شاید همان پاسخ‌هایی باشد که سیاستگذاران خواهان شنیدن آن هستند. شاید تغییر مکان نمایشگاه به دلیل تعداد بالای متقاضیان و شرکت‌کنندگان و البته مراجعه‌کنندگان باشد. پیش از این ترافیک، نقل و انتقالات و مشکلات شهری، معضلاتی را ایجاد کرده بود. به هر حال ما بحث‌های مالی و مسائل پشت پرده را نمی‌دانیم اما آنچه مسلم است این است که در این مدت جایی را که درخور نمایشگاه بین‌المللی کتاب باشد، نداشته‌ایم.»
او به این نکته باور دارد که «شهر آفتاب هم خوبی‌ها و بدی‌های خود را داشت و انتخاب آن یا تغییرش دست کسی هم نیست اما مسلما مکانی دور از دسترس بود. ازدحام جمعیت، کمبود امکانات، ضعف اطلاع‌رسانی، تنظیم برنامه‌ها و... همه این مشکلات وجود داشت و همیشه هم همین بوده است. به یاد دارم در دوره‌های سال گذشته مصلی حتی برق نداشت و زمانی که این مساله را با مسوولان مطرح کردیم، گفتند خودتان درست کنید! گویی جبهه است. مسلما نمایشگاه کتاب مدیریت خاص خود را می‌خواهد اما هر یک از دوستان، مسائل را به گردن دیگری می‌اندازند.»
نمایشگاه یا بازار مکاره؟!
دنیادیدگان و کسانی که تجربه حضور در نمایشگاه‌های معتبر کتاب در کشورهای دیگر را دارند، خوب می‌دانند که نمایشگاه کتاب در کشورهای دیگر با آنچه در کشور ما برگزار می‌شود، تفاوت بسیاری دارد. در کشورهای پیشرفته، نمایشگاه کتاب محلی است برای گردهمایی ناشران و دست‌اندرکاران حوزه نشر تا حقوق آثار یکدیگر را خریداری کنند، درباره مسائل‌شان با هم تبادل‌نظر کنند و... اما در کشور ما نمایشگاه کتاب، بزرگ‌ترین فروشگاه کتاب است. در شرایطی که حوزه نشر همانند بسیاری از کالاهای فرهنگی دیگر، وضعیت نامطلوبی دارد، طبیعی است که حیات تعدادی از ناشران به دلیل کمک‌هایی که دریافت می‌کنند، به همین ١٠ روز برگزاری نمایشگاه وابسته است. ضمن اینکه نمایشگاه بهترین و تقریبا تنها فرصتی است که ناشران می‌توانند ویترینی از آثار خود را به خوانندگان کتاب ارایه دهند و با مخاطبان خود رویارویی مستقیمی داشته باشند. شهلا لاهیجی که تجربه حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی متعددی در حوزه کتاب را دارد معتقد است که اصلا بهتر است به جای نمایشگاه کتاب بگوییم بازار مکاره کتاب! چون هر کسی هر کتابی را به نمایشگاه کتاب ما می‌آورد و آن را می‌فروشد اما برگزاری صرف نمایشگاه در ایران، شدنی نیست. چون انگیزه یک ناشر این است که هزینه‌ای را که برای در اختیار گرفتن و طراحی یک غرفه می‌کند، به نوعی جبران کند و از آن نقدینگی به دست آورد تا بتواند در وضعیت بحرانی نشر، بخشی از مشکلات اقتصادی خود را حل کند. بنابراین اگر بخواهند بحث فروش را از نمایشگاه حذف کنند، نیمی از ناشران اصلا در این رویداد شرکت نمی‌کنند. اینگونه تصمیم‌گیری‌ها نباید از بالا اعمال شود بلکه باید با مشورت خود ناشران صورت بگیرد. اما چه کسانی برای ما تصمیم می‌گیرند؟ آیا مشکلات و مسائل اقتصادی نشر را می‌دانند؟!»
او با مقایسه نمایشگاه کتاب تهران با نمایشگاه‌های کتاب جهان ادامه می‌دهد: «در کشورهای دیگر به جز دو روز آخر نمایشگاه، دیگر روزهای برگزاری آن به معامله و گفت‌وگو میان خود ناشران اختصاص دارد. یعنی آنها هستند که حقوق کتاب‌های یکدیگر را می‌خرند. در واقع نمایشگاه، ویژه عموم بازدیدکنندگان از عصر دو روز پایانی آغاز می‌شود. به این معنا که از عصر روز چهارم وقتی که ناشران در حال جمع‌آوری کتاب‌های‌شان هستند، بعضی از آثار خود را برای فروش به مخاطبان و بازدیدکنندگان ارایه می‌دهند. یعنی کسی برای کسب درآمد در نمایشگاه حضور ندارد. در کنار این رایزنی‌ها و مباحث تخصصی که میان ناشران وجود دارد، برنامه‌های فرعی بسیاری هم تدارک می‌بینند. برنامه‌هایی که اتفاقا بسیار متنوع و جذاب هستند و هرکسی با هر سلیقه‌ای می‌تواند از بخشی از این برنامه‌ها استفاده کند.»
غم نان اگر بگذارد...
لاهیجی به سال‌های حضورش در نمایشگاه کتاب فرانکفورت که یکی از معتبرترین نمایشگاه‌های جهانی است، اشاره می‌کند: « ١٠ سال است که مهمان افتخاری نمایشگاه فرانکفورت هستم. آخرین باری که در این نمایشگاه حضور داشتم، ٢٥٠٠ برنامه مختلف جذاب ترتیب داده بودند. اما همچنان این پرسش را دارم واقعا ما برای چه به نمایشگاه می‌رویم؟! چرا در نمایشگاه شرکت می‌کنیم؟! اصلا برای کتاب ارزشی قایل هستیم؟! اگر قایل بودیم که تیراژ کتاب‌های‌مان به ٥٠٠ و ٢٠٠ نسخه نمی‌رسید. موضوع این است که نمایشگاه کتاب ما چه فرقی با دیگر نمایشگاه‌های کتاب جهان دارد؟ نه اینکه با ارایه و فروش کتاب مخالف باشم، همیشه گفته‌ام نمایشگاه کتاب برای آگاهی مردم است اما وقتی مردم آنقدر درگیر سیب‌زمینی و پیاز هستند و برای تامین نیازهای اولیه‌شان گرفتاری دارند، چه انتظاری می‌توان از آنان داشت؟! وقتی کسی غم نان دارد، دیگر نمی‌تواند به کتاب فکر کند.»
لاهیجی که گلایه‌های بسیاری از تصمیم‌گیری پشت درهای بسته دارد، ادامه می‌دهد: «بسیاری از ما ناشران در چندین نمایشگاه معتبر بین‌المللی حضور داشته‌ایم چرا مدیران و تصمیم‌گیرندگان برای تصمیم‌گیری درباره چنین موارد مهمی، هرگز با ما مشورت نمی‌کنند و از ما نمی‌خواهند تجربیات‌مان را در اختیارشان بگذاریم. متاسفانه فکر می‌کنند اگر چنین کنند، روی ما زیاد می‌شود!»
نمایشگاه کتاب ما جزو استثناهاست
اعظم کیان‌افراز هم که نظرات مشابهی با همکارش دارد، می‌گوید: «تقریبا در تمام کشورهای جهان نمایشگاه کتاب به ‌معنای نمایش صرف آثار است و فروش ندارند. در واقع نمایشگاه، محلی است برای آشنایی و تبادل اطلاعات میان ناشران و دست‌اندرکاران حوزه کتاب و این شرایطی است که متاسفانه در کشور ما وجود ندارد. به‌طوری‌که نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران جزو استثناهایی است که فروش هم دارد، اما خیلی خوب است روزی این اتفاق بیفتد که نمایشگاه کتاب ما هم مانند نمایشگاه‌های کتاب دیگر کشورها، فقط جنبه نمایشگاهی داشته باشد ولی اول باید بسترش فراهم شود.»
این ناشر درباره فراهم شدن این بستر توضیح می‌دهد: «پیش‌نیاز این اتفاق این است که هر ناشری در طول سال ویترین مناسب خود را برای عرضه آثارش داشته باشد تا بتواند به‌راحتی کتاب‌هایش را عرضه کند. در حال حاضر به سیستم فعلی عرضه کتاب، نقدهای بسیاری وارد است. سیستم عرضه و پخش ما سنتی است و لازم است که مدرن شود. برای این منظور اول باید بسترسازی کنیم و بعید می‌دانم این اتفاق در سال‌های اخیر رخ بدهد چون اول باید شرایط مورد نیاز آن را فراهم کنیم. اما همان‌گونه که اشاره کردم، در وهله اول ناشری باید بتواند در طول سال، به‌راحتی کتاب‌هایش را عرضه کند و امکان رویارویی مستقیم با مخاطب خود را داشته باشد نه اینکه منتظر برگزاری نمایشگاه باشد تا از این راه، قدری نقدینگی به دست آورد.»
علی مدنی از انتشارات «مروارید» هم با اعتقاد بر اینکه چنین شرایطی فعلا در ایران وجود ندارد، موضوع را از زاویه‌ای دیگر بررسی می‌کند: «در ایران چنین امکانی وجود ندارد چون در وهله اول ما حق کپی‌رایت نداریم. در این وضعیت، چندین ناشر کتاب‌های تکراری را چاپ می‌کنند و می‌خواهند مشکلات مالی‌شان را حل کنند. در نمایشگاه کتاب است که به ناشران کمک هزینه می‌دهند و در طول سال چنین امکاناتی را ارایه نمی‌دهند. هرچند با همان کمک‌های مالی هم نمی‌توان غرفه خوبی در نمایشگاه دایر کرد اما به هر حال فرصتی است برای ناشران. تا بخشی از مسائل اقتصادی‌شان را حل کنند. در شرایط فعلی، یک ناشر نمی‌تواند فقط برای آنکه غرفه‌سازی کرده باشد، هزینه بالایی متقبل شود. او به دلیل هزینه‌ای که پرداخت کرده، خواهان عرضه و فروش آثارش است اما اگر این شرایط فراهم بود که نمایشگاه کتاب ما صرفا جنبه نمایشگاهی داشته باشد، کیفیت برگزاری آن خیلی بالا می‌رفت. اما در حال حاضر تنها در نمایشگاه‌های خارجی کتاب این شرایط و بستر فراهم است که فقط محصولات جدید خود را رونمایی کنند.»
مدنی که باور دارد فراهم شدن این شرایط در کشور ما پروسه‌ای زمانبر است، ادامه می‌دهد: «کار فرهنگی خیلی زمانبر است. در حال حاضر ارایه بن بر آمار شرکت‌کنندگان در نمایشگاه تاثیرگذار است. اگر این کمک‌ها در طول سال انجام شود، شرایط قدری بهتر خواهد شد. اما همچنان معتقدم تا کپی‌رایت درست نشود، چنین چیزی در کشور ما شدنی نیست. زیرا مگر در کشور ما چند کتاب جدید چاپ می‌شود که ناشران بخواهند آنها را در نمایشگاه رونمایی کنند؟! البته می‌توان برای سنجش این وضعیت، زمان دیگری را برای برگزاری نمایشگاهی که صرفا برای رونمایی کتاب‌های جدید برپا می‌شود، در نظر بگیرند و به صورت موازی و آزمایشی چنین نمایشگاهی را برگزار کنند و ارزیابی که جواب می‌دهد یا نه. اما با اقتصاد ضعیف نشر نمی‌توان چنین کرد. همچنان‌که می‌بینیم نمایشگاه‌های استانی کتاب هر سال ضعیف‌تر می‌شود و هیچ دور نیست که این نمایشگاه‌ها رو به تعطیلی برود.»
نمایشگاه کتاب با چاشنی انتخابات
اما همه این شرایط به جای خود، موضوعی که امسال نمایشگاه کتاب را بیش از پیش تحت تاثیر خود قرار می‌دهد، انتخابات ریاست‌جمهوری و حتی شورای شهر است. با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، به‌ویژه در روزهای اخیر که هر روز خبرهای تازه‌ای از ثبت نام نامزدهای مختلف منتشر می‌شود، هر موضوع دیگری تحت‌الشعاع انتخابات و اخبار آن قرار می‌گیرد. چندی پیش برگزارکنندگان نمایشگاه در گفت‌وگویی با ایلنا اعلام کردند، تصمیم دارند بعد از تایید صلاحیت نامزدها و زمانی که ترکیب نهایی آنان مشخص شد، جلساتی را برای مناظره بین نامزدهای مختلف برگزار کنند و این افراد بتوانند در نمایشگاه کتاب هم تبلیغاتی داشته باشند ضمن اینکه نمایشگاه نیز در فضای انتخابات قرار بگیرد.
نباید مردم را دلسرد کرد!
طرح همین موضوع سبب شد تا سر درددل شهلا لاهیجی باز شود و او نگرانی‌های خود را از انتخابات پیش رو مطرح کند: «واقعا هیچ چیزی معلوم نیست. برنامه‌ها نامشخص و وضعیت آینده این کشور کاملا مبهم است. متاسفانه آنقدر علیه روحانی ضدتبلیغ در رسانه‌های رسمی و در فضای مجازی وجود دارد که مردم را از شرکت در انتخابات مایوس می‌کند. اما امیدوارم مردم متوجه شوند تنها راه‌حل تحول کشور، شرکت در انتخابات و رای دادن به کسی است که سیاست‌ها و برنامه‌هایش نیمه‌کاره مانده و هیچ‌کس نمی‌تواند برنامه‌های او را که تا حدودی به صلاح همه ما است، ادامه دهد. البته متاسفانه خود من زمان برگزاری انتخابات در تهران نیستم اما اگر بودم، حتما به آقای روحانی رای می‌دادم چون جز او امید دیگری نداریم. البته نمی‌دانم در مناظره‌های نامزدها چگونه می‌خواهد از خودش دفاع کند. کاش مشاورانی مثل ما داشت تا به او یادآوری می‌کردیم چگونه از خود دفاع و نقاط مثبت کارنامه خود را تشریح کند. مثلا در حال حاضر موضوعی مانند اقتصاد مقاومتی برای خود من هم مبهم است و ای کاش همین موضوعات را در مناظره‌ها برای مردم توضیح دهند.»
او در ارزیابی‌اش از برگزاری مناظره کاندیداهای ریاست‌جمهوری در نمایشگاه کتاب می‌گوید: «اگر بگذارند ما و مردم نیز حرف خود را بزنیم، برگزاری مناظره در نمایشگاه خیلی خوب است. ولی این نکته را هم فراموش نکنیم که شهر آفتاب متعلق به شهرداری است و شاید مصلحت‌های خودش را در نظر بگیرد. در صورتی که برگزاری مناظره زمانی خوب است که همه تفکرات و جناح‌ها، امکانات و تریبون برابر داشته باشند تا بتوانند از آرا و عقاید خود دفاع کنند اما متاسفانه این تجربه را داشته‌ایم که یک سال به دلیل صحبت‌های کاملا مجاز و قانونی‌ای که داشتیم، دچار دردسر بسیاری شدیم. در حالی که در فرانکفورت وزیر امور خارجه سبزها با اینکه برکنار شده بود به دلیل حقوق مردمی و شهروندی اجازه ابراز هر گونه انتقادی را داشت و دولت مرکل که یکی از بهترین سیاستمداران حال حاضر دنیاست، تحمل این انتقادات را داشت. در چنین کشوری شما می‌توانید سوابق تمام کاندیداها را داشته باشید. اما در کشور ما قشر بزرگی از مردم از سوابق و پیشینه بسیاری از نامزدها اطلاعی ندارند و دیده‌ایم که همین موضوع چه پیامدهای وحشتناک و هزینه سنگینی برای ما داشته است.»
این ناشر که از شرایط فعلی بسیار نگران است، تجربیات تلخ گذشته را یادآوری می‌کند: «متاسفانه در حال حاضر احمدی‌نژاد ظاهرا بازی خطرناکی را با مردم آغاز کرده است و این کار بسیار ناپسندی است چراکه مردم باید به حاکمان‌شان اعتماد کنند اما متاسفم که کسانی مانند احمدی‌نژاد آنان را دلسرد می‌کنند تا به خانه‌های‌شان برگردند در حالی که سال ٨٤ که مردم نومید و دلسرد به خانه‌های‌شان بازگشتند، نتیجه را دیدیم. امیدوارم این اتفاق در این دوره نیفتد چون با وجود همه مشکلات، شرکت مردم در انتخابات و حضور دوباره روحانی در ریاست‌جمهوری، یک گام رو به جلو است.»
لاهیجی امیدوار است خردی جمعی حکمفرما شود و اندیشمندان و نخبگان در کنار مردم قرار بگیرند تا شاهد اتفاقات بهتری باشیم. او در توضیح این نکته می‌گوید: «قشر نخبه باید در کنار مردم قرار بگیرد. کسانی که فقط در فضای مجازی حرف می‌زنند، شجاعت داشته باشند و سکوت خود را بشکنند چون سکوت و رکود، چاره کار نیست. امیدوارم این خرد جمعی حاکم شود تا مردم کسی را که به حرف‌ها و عقایدشان نزدیک‌تر است، کسی که سایه جنگ را برداشته، بحران‌ها را کم کرده، یکسری کارها را به نتیجه رسانده، توانسته صادرات نفت را کمی بالا ببرد، کمی توسعه اقتصادی فراهم کرده و... را انتخاب کنند. چون به هر حال هیچ کسی که نمی‌تواند جادو کند. کیست که بتواند این موضوعات را در یک رسانه مطرح کند. متاسفم که صدا و سیمای ما خود علیه دولت حاکم، ضد تبلیغ می‌کند. اگر از رسانه عمومی و ملی قطع امید شود، دیگر به چه کسی می‌توان امید بست؟! به هر حال همه‌مان را به خدا می‌سپارم!»  علی مدنی هم دیدگاه‌های خود را اینگونه مطرح کرد: «از آنجا که در کشور ما همه‌چیز سیاسی است و همه امور هم به سیاست مربوط می‌شود، برگزاری مناظره‌های کاندیداهای ریاست‌جمهوری هم می‌تواند کمک کند. اما باید دید آیا آمدن نامزدهای ریاست‌جمهوری باعث شلوغی بیشتر می‌شود یا اینکه بازدیدکنندگان را از کتاب دور می‌کند و آنها را جذب هیاهوی انتخابات می‌کند. آیا قرار است کاندیداها در تبلیغات‌شان کتاب بخوانند که اگر چنین کار کنند، باز هم به سود کتاب است چون اینگونه تبلیغات می‌تواند در ذهن مخاطبان بماند. اما به هر حال بار اول است که چنین اتفاقی می‌افتد و باید دید این مناظره‌ها به چنین شکلی برگزار می‌شود و چه نتیجه‌ای خواهد داشت. با این حال هر چه باعث شود اسم کتاب و نمایشگاه در رسانه‌ها مطرح شود، خوب است چون برای کتاب که کالای مهجوری است، به منزله نوعی تبلیغ به حساب می‌آید.»
تهدید یا فرصت؟
به هر حال آنچه پیش‌بینی می‌شود این است که سی‌امین نمایشگاه کتاب حال و هوای متفاوتی خواهد داشت؛ حال و هوایی شاید به رنگ انتخابات ریاست‌جمهوری. جالب است که گفت‌وگوهای ما با ناشران زمانی انجام شد که هنوز محمود احمدی‌نژاد نامزدی رسمی خود را اعلام نکرده بود و شاید اگر این موضوع مشخص شده بود، ناشرانی که در این گزارش حضور دارند، سخنان پر شورتری می‌داشتند. از سوی دیگر هنوز لیست مهمانان خارجی هم مشخص نشده است و دور از ذهن نیست که انتخابات ریاست‌جمهوری با کنجکاوی‌ها و هیجانی که ایجاد می‌کند، بر حضور میهمانان خارجی هم تاثیرگذار باشد. به هر حال باید دید برگزارکنندگان نمایشگاه چگونه می‌توانند از این همزمانی به سود کتاب استفاده کنند و انتخابات را به جای تهدیدی برای به حاشیه راندن کتاب، به فرصتی برای توجه و تبلیغ بیشتر برای آن تبدیل کنند و به «شهر آفتاب» رونقی دو چندان ببخشند.

روزنامه اعتماد

نظر شما