شناسهٔ خبر: 49316 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

شمایل «عباس کیارستمی» و دیگران

جشنواره جهانی فیلم فجر با یاد خالق «خانه دوست کجاست» افتتاح شد

فرهنگ امروز/ فرانک آرتا:  سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، یک روز زودتر برای اهالی رسانه در پردیس چارسو کارش را آغاز کرد. این جشنواره که مراسم افتتاحیه نداشت، با نمایش فیلم «معلم» از جمهوری چک برای اهالی رسانه کلید حرکت خود را روشن کرد.
با ورود به ساختمان برگزاری جشنواره در پردیس «چارسو» که در یکی از مناطق پرتردد تهران- خیابان جمهوری - جای دارد، ‌با چیدمان، گرافیک تصویری و پوسترهایی مواجه می‌شویم که فضای جشنواره را چشم‌نواز کرده‌اند. از همه مهم‌تر عینک معروف عباس کیارستمی در قالب ماکتی بزرگ به شمایل جشنواره امسال تبدیل شده و توجه‌ها را جلب می‌کند که ناخودآگاه و بدون هرگونه توضیحاتی برای مخاطبان ایرانی و غیرایرانی، یادآور این فیلم‌ساز بزرگ سینماست.
رضا میرکریمی، ‌دبیر این دوره جشنواره، ‌در دقایق ابتدایی جشنواره در حضور تعدادی از خبرنگاران در سالن شماره یک پردیس چارسو به ایراد سخنرانی پرداخت و عنوان کرد: «برای برپایی یک جشنواره استاندارد ‌و خوب، ‌لوازمی نیاز است. چون جشنواره کاخی می‌خواهد که دست‌کم ۱۵ سالن داشته باشد. به‌همین‌دلیل سال گذشته برخی‌ها ما را ترساندند که سالن‌های «چارسو» پر نمی‌شوند! ولی در عمل نشان داده شد که جشنواره فقط محل نمایش فیلم نیست، بلکه آیینی است که اگر آدابش درست اجرا شود برای مخاطبانش تشخص می‌آورد». سپس او درباره «بزرگداشت عباس کیارستمی» گفت: ‌«با حضور شخصیت‌های بین‌المللی، برای عباس کیارستمی بزرگداشتی برگزار می‌کنیم و در کنار آن، فیلمی که به سفارش جشنواره از سوی «عزیز ساعتی» ساخته شده هم نمایش داده می‌شود. این فیلم با پنج سال اختلاف تاریخی با اولین فیلمی که لومیرها ساختند، از مجموعه پلان‌های قدیمی سینما ساخته شده است. امسال خیلی از برنامه‌ریزی خود نسبت به سال قبل راضی هستیم و برنامه جشنواره به دلیل مفصل‌بودن به صورت کتابچه آماده شده که فعلا زیر چاپ است».
من برگ بودم و او ریشه
و اما در نخستین روز رسمی جشنواره – اول اردیبهشت‌ - بهمن فرمان‌آرا، ‌کارگردان و تهیه‌کننده سینما، جلسه آموزشی خود را در بخش «دارالفنون» برپا کرد.  بهمن فرمان‌آرا درباره سال‌های فعالیت خود  گفت: «٤٥ سال است که کار می‌کنم و در این مدت ٩ فیلم ساخته‌ام و دوره‌ای هم مدیریت را قبول کردم. البته فیلم‌هایی ساخته‌ام که دلم می‌خواسته و موضوع آنها برایم مهم بوده است و آن‌قدر انرژی داشته‌ام که تهیه‌کنندگی چند فیلم دیگر را نیز برعهده بگیرم. اصل برای من همیشه کارکردن در ایران بوده. چون حرفم درواقع با ملت ایران است، اما اگر مثلا یک منتقد فرانسوی هم فیلم من را دوست داشته باشد لذت آن برایم مثل خامه روی کیک است وگرنه خیلی به دنبال چنین چیزی نیستم».  او سپس درباره آشنایی خود با عباس کیارستمی گفت: «اصلا آشنایی من با عباس کیارستمی به‌همین‌دلیل اتفاق افتاد. من فیلم اول او؛ یعنی «گزارش» را تهیه کردم. یادم می‌آید برای فیلم «خانه دوست کجاست» یک ساک پر از پول را با خود سر صحنه می‌برد. به او گفتم این برای چیست که گفت بازیگران من مثل کارگران ساختمانی برخورد می‌کنند. اگر عصر بعد از حضور در فیلم پولشان را ندهم ممکن است فردا نیایند! گفتم من اگر جای تو بودم سکته می‌کردم و او هم جواب داد، من هم اگر جای تو بودم و می‌دانستم قرار است در آخرین صحنه دقیقا چه اتفاقی بیفتد و همه‌چیز این‌قدر روی برنامه بود حتما سکته می‌کردم! یادم می‌آید گاهی به من می‌گفت این سکانس از فیلمت را می‌دهی من با آن یک فیلم بسازم؟ درواقع انگار من برگ بودم و او ریشه. من تحصیل‌کرده سینما در خارج از ایران بودم و انضباط در آن فضا اولین چیزی است که می‌آموزیم. به‌هرحال وقتی فیلمی در یک روز در هزارو ٤٠٠ سینمای جهان نمایش داده می‌شود نمی‌توان بهانه‌های معمول در اینجا را آورد».
فرمان‌آرا همچنین درباره چگونگی هدایت بازیگران گفت: «وقتی من با فیلم‌برداری کار می‌کنم، از ابتدا با او درباره قابلیت‌ها و نگاهمان، چهره‌ها و رنگ فیلم صحبت می‌کنیم؛ مثلا برای «خانه‌ای روی آب» از محمود کلاری خواسته بودم رنگ فیلم به سمت طیف آبی نزدیک شود تا فضای فیلم آن‌طور که باید از کار دربیاید. البته سر کارگردانی من بیشتر مراقب بازیگران هستم. چون صحبت‌هایم را از قبل با فیلم‌بردار کردم. ما یک گروه هستیم و برای یک هدف کار می‌کنیم. دستیارها به‌راحتی می‌توانند نظر بدهند. وودی آلن حرف جالبی می‌زند و می‌گوید هرچیز جالب و جدیدی در تاریخ سینما را که دیدید، بدزدید چون به‌هرحال آن نگاه شما به زندگی و مرگ و... خواهد بود».
او در ادامه به شوخی به این موضوع اشاره کرد که همه او را به هیچکاک تشبیه می‌کنند که درواقع هیچ‌چیز جز فیزیکش به هیچکاک شباهت ندارد. فرمان‌آرا در ادامه به فیلم «عشق»، ساخته میشائیل هانکه نیز اشاره کرد و گفت: «بدون رودربایستی من با این فیلم گریه کردم چون حرف آن را به‌خوبی می‌فهمم. الان ٤٩ سال است که با همسرم زندگی می‌کنم و می‌دانم که می‌شود به ریتم نفس کسی عادت کرد. او در این‌ فیلم درباره ازدست‌دادن عشق صحبت می‌کرد». سازنده فیلم «بوی کافور، عطر یاس» همچنین در پاسخ به سؤالی درباره اقتباس فیلم‌نامه از آثار ادبی نیز گفت: «اثر ادبی برای یک مخاطب نوشته می‌شود و خیلی چیزها به تخیل شما بستگی دارد، اما در سینما مسئله متفاوت است و بنابراین شما نمی‌توانید همه آن قانون‌ها را در آن به کار ببرید، اینجا اثر باید برای تعداد زیادی از مخاطبان ساخته شود».  
او در ادامه گفت: «البته نویسنده‌ها فکر می‌کنند هر ویرگول و نقطه‌ای هم که نوشته‌اند باید در فیلم باشد، درحالی‌که این اصلا یک مدیوم دیگر است؛ مثلا مسعود کیمیایی فیلم «خاک» را براساس نوشته‌ای از محمود دولت‌آبادی که یکی از بهترین نویسنده‌هاست، ساخته و الان ٤٠ سال است که این دعوا ادامه دارد. آنها نگاه مختلفی دارند و همچنان دولت‌آبادی می‌گوید داستان مرا خراب کرده‌ای و...، اما درواقع خط داستانی مهم است». فرمان‌آرا همچنین درباره تهیه‌کنندگی خود گفت:  «بهرام بیضایی قرار بود متنی به نام «لیلا فرزند ادریس» را کار کند. داستان آن درباره دختر ١٨ساله‌ای بود که شناسنامه‌اش را گم می‌کند. او به دنبال بازیگر می‌گشت. یک روز رفت و پروانه معصومی ٣٥ ساله را برای این نقش آورد. گفتم این یک دختر ١٨ ساله نیست و نظر من با او یکی نبود و پروژه را تعطیل کردم. کیهان همان‌موقع به من کلی ناسزا گفت، حالا هم البته می‌گوید».
فیلم هنری؛ غریب افتاده
همچنین، «ویت هایدوشکا»، تهیه‌کننده آثار میشائیل هانکه، کارگردان مشهور اتریشی برنده جایزه اسکار، ‌در کارگاه «تولید و تهیه‌کنندگی» حضور یافت و درباره همکاری‌هایش با هانکه مسائل جالبی را مطرح کرد. او درباره وضعیت فیلم‌های هنری گفت: «امروز فیلم‌های هنری بسیار غریب افتاده‌اند و پولی برای ساخت آنها داده نمی‌شود. هنرپیشگان حضور در فیلم‌هایی با بودجه کمتر از ٢٠ میلیون دلار را برای خود افتخار نمی‌دانند و به‌همین‌دلیل تولیدکنندگان با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند».
او موضوع ساخت فیلم‌های هنری را یکی از بزرگ‌ترین اختلافات بین اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها دانست و گفت: «البته وسایل و روش‌های کار یکی است، اما فرقی که بین آمریکا و اروپا هست در این‌ است که ابزار کمتری در اروپا وجود دارد. خود هانکه زمانی که در آمریکا فیلم تولید می‌کرد («بازی‌های مسخره») می‌گفت اگر فقط ٣٤ عضو از گروه تولید را به من بدهند، من فیلم را راحت‌تر در اروپا می‌سازم. جالب است وقتی یک میهمانی برای فیلم برگزار کردیم دیدیم ٢٠٠، ٣٠٠ نفر هستند که ما حتی اسمشان را هم نشنیده‌ایم و جزء گروه فیلم هستند».
«ویت هایدوشکا» ادامه داد: «زمانی که فیلم «قاره هفتم» را با هانکه می‌ساختم، چهار هفته از فیلم‌برداری گذشته بود که یک روز پنجشنبه هانکه با من تماس گرفت و گفت فیلم‌بردار اصلا چیزی را که من می‌خواهم، انجام نمی‌دهد. کارهایی می‌کند که در فیلم‌های تبلیغاتی انجام می‌دهند و رنگ و نور و... را بر این اساس تغییر می‌دهد و آن چیزی که من می‌خواهم نیست. به او گفتم آرام باش، من فردا سر صحنه می‌آیم، اما نمی‌آیم که ببینم حق با چه کسی است. فردا به صحنه رفتم و گفتم خواهشم این است امروز که اینجا هستم هر دو پیشنهاد کارگردان و فیلم‌بردار اجرا شود و آن‌روز به دو روش فیلم‌برداری شد». هایدوشکا در ادامه درباره فیلم‌های ملی و هنری این‌طور اظهارنظر کرد: «همیشه گفته‌ام و می‌گویم فیلم به بهترین شکل هویت فرهنگی یک کشور را به تصویر می‌کشد. فیلم، کارت فرهنگی و هنری یک کشور است. به خاطر این مطلب است که بسیاری اعتقاد دارند که دولت‌های کشورها باید از فیلم‌های هنری کشورشان حمایت کنند».
همچنین در روز اول جشنواره، مستند «سفر زمان» ساخته «ترنس مالیک» و فیلم «فارغ‌التحصیلی» از «کریستین مونجیو» به نمایش درآمدند.
سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، از اول تا هشتم اردیبهشت‌ماه در تهران برگزار می‌شود.

نظر شما