شناسهٔ خبر: 49667 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مدارا و تسامح در متون عرفانی ما جایگاه بسیار رفیعی دارد

مدیرگروه جامعه شناسی دین انجمن جامعه شناسی ایران گفت: در متون عرفانی ما تساهل و تسامح جایگاه بسیار رفیعی دارد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ دفتر انجمن جامعه شناسی لرستان با همکاری دانشگاه علمی کاربردی استان، جلسه هم اندیشی دانشجویان و اساتید دانشگاه را با حضور سید محمود نجاتی حسینی مدیرگروه جامعه شناسی دین انجمن جامعه شناسی ایران با موضوع تحول مفهوم تساهل و مدارا در اندیشه های سیاسی و دینی در سالن همایش های جهاد دانشگاهی دانشگاه علمی کاربردی استان برگزار کرد.

محمود نجاتی که به دعوت انجمن جامعه شناسی لرستان در این جلسه حضور داشت پیرامون مقتضیات مدارا، پیامدهای تساهل برای جامعه، حدود تساهل و مدارا، نسبت بین تساهل و دین و چرایی داشتن تساهل و مدارا به بحث و گفتگو پرداخت.

در ابتدای این نشست مجتبی پورترکارانی، رییس دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی لرستان ضمن خیرمقدم به دکتر نجاتی و حاضران به معرفی انجمن جامعه شناسی لرستان به عنوان یکی از دفاتر انجمن جامعه شناسی ایران پرداخت و اظهار امیدواری کرد چنین ارتباطاتی تداوم داشته باشد. وی همچنین با بیان اینکه جامعه شناسی یک علم تغییر دهنده اجتماعی است که می‌تواند در خدمت توسعه قرار گیرد، گفت: یکی از ساختارهایی که می تواند ظرفیت جامعه شناسی را در لرستان بالفعل کند این انجمن و نهادهای شبیه این هستند.

سپس نجاتی به بیان سخنان خویش در باب تساهل و نسبت آن با دین و سیاست و فرهنگ پرداخت و گفت: قوام زندگی مدرن در جهان مدرن و حتی دموکراسی به جامعه مدنی پیوند خورده است و آزادی ودموکراسی و برابری از اجزا و عناصرمهم جامعه مدرن به شمار می روند. از طرفی تساهل، مدارا هم یکی از اجزای جامعه مدرن هستند که هم تاثیر گذار بر آن و تاثیر پذیر بر آن می‌باشند.

وی با بیان اینکه در ادبیات سیاسی که خاستگاه آن سیاست است، تعابیر گوناگونی از تساهل وجود دارد، بیان داشت: یکی از تعاریف تساهل این است؛ یعنی تحمل کردن عقیده مخالف علی رغم قبول نداشتن آن و علاوه بر اینکه باید تحمل کرد، بلکه نباید چیزی را به دیگران تحمیل کرد. این دو مولفه تحمل کردن و تحمیل نکردن عناصر کلیدی تساهل هستند. اما سوال اینجاست که چرا باید تساهل ورزید و مدارا کرد؟

وی در پاسخ به سه ضرورت اشاره کرد: اول اینکه؛ مبنای حقوق بشری و شهروندی ایجاب می کند که ما تساهل بورزیم و یکی از ضرورت های که چرا باید تساهل ورزید این است که جامعه بدون داشتن یک مبنای مهم حقوق شهروندی پابرجا نخواهد بود و آنجایی که از حقوق شهروندی صحبت به میان می آید و از تساهل خبری نباشد، باید بدانیم که یک جای کار می لنگد؟ یا مبنای فرد از حقوق شهروندی مبنای درستی نیست یا اینکه از تساهل در لابلای بحث ها صرف نظر شده است.

نجاتی افزود: ضرورت دوم اینکه چرا ما باید تساهل داشته باشیم، به خاطر این است که جامعه یک هویت متکثر و متنوع از هویت هایی است که با هم متفاوتند. البته گاهی مواقع این هویت ها متاسفانه متضاد هم هستند و چون جامعه متنوع است و آدم ها دیدگاه های متنوعی دارند، لازم است در اداره امور و مدیریت کردن جامعه به این تنوع و تکثر احترام گذاشته شود و لازمه اش این است که تسامح وجود داشته باشد.

وی در ادامه گفت: ضرورت سومی که در کنار حقوق بشر، شهروندی، تکثر و تنوع باید مورد توجه قرار گیرد حقیقت است. با وجود اینکه حقیقت واحد است، ولی برداشت ها از حقیقت متکثر است. بنابراین اگر جامعه ای بخواهد خوب زندگی کند و سامان اجتماعی اش بر اساس مبنای حقوق بشر و شهروندی تدارک دیده شود. باید به تمام تعابیری که سازنده آن حقیقت واحد هستند احترام بگذارد. چون از طریق تساهل و اجازه دادن به بیان تمامی آرا و افکار علمی و معرفتی است که حقیقت مشخص می شود. در غیر این صورت جامعه ای که به تساهل اهمیت ندهد همیشه توان شناختن قسمت کوچکی از حقیقت را دارد. این نکته ای است که همه فیلسوفان غرب در پیشرفت علوم انسانی در غرب بدان اشاره کرده اند.

این استاد جامعه شناسی با اشاره به سوالاتی نظیراینکه حدود تساهل و مدارا چه هستند؟ محدودیت های مدارا چیست؟ آیا تساهل را باید در سطح عام بکار برد؟ گفت: تساهل در همه جا کاربرد ندارد و جایز نیست.

وی در پاسخ به اینکه با چه کسانی نباید مدارا کرد افزود: با مخالفان مدارا یا کسانی که از مدارا به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان استفاده می‌کنند، نباید مدارا کرد. همچنین با دشمنان مردم و کسانی که اندیشه های آنها جامعه را به سمت فروپاشی و ورطه سقوط می‌برد و اندیشه هایی که مخرب هستند نباید مدارا شود. بالاخره با کسانی که به باورها و مقدسات مردم توهین می کنند مدارا جایز نیست.

وی در ادامه به خطرات تساهل و مدارا برای جامعه اشاره کرد و گفت: رواج هرج و مرج و نسبی گرایی افراطی فرهنگی و معرفتی از جمله خطراتی است که تساهل و مدارا برای جامعه دارد. اما مهم ترین خطر مدارا رواج نسبی گرایی افراطی فرهنگی است. یعنی رواج این اندیشه که هر چیزی خوب است و هیچ حقیقتی وجود ندارد، که این نسبی گرایی افراطی متاسفانه از دل این تساهل غیر عقلانی و تساهل نااندیشیده شده بیرون می آید. دومین خطر مدارا رواج نوعی هرج و مرج گرایی و آنارشیسم است. یعنی اگر شما به هیچ نظمی اعتقاد نداشته باشید و بخواهید جامعه را دستخوش بحران کنید. نباید مورد مدارا قرار بگیرید.

وی در ادامه بحث به بحث نسبت تساهل و دین پرداخت و نسبت دین را از دو حیث باورها و معارف دینی و رفتارهای دینی با تساهل مورد بررسی قرار داد و گفت: با وجود اینکه در معارف و متون دینی تساهل با شرط و شروطی جایگاه مهمی دارد، ولی متاسفانه در رفتارهای دینداران و متولیان دینی و رفتار فقها تسامح کمتری دیده می شود. البته تحقیقات تجربی که نشان دهد تساهل دینداران در طول تاریخ چگونه بوده است، وجود ندارد. ولی داده های تاریخی وجود دارد که می‌توان بر حسب آنها به صورت تقریبی مشخص نمود، متولیان دینی با مخالفان خود چگونه مدارا و تسامح نموده اند. یکی از تجربه های تلخ عدم تساهل دینداران که اتفاقا در جامعه غرب اتفاق افتاده است، مخصوص دوره قرون وسطی است. جایی که کلیسا مخالفان فکری و عقیدتی خود را به شدت مجازات کرده است. تاریخ تمدن غرب در دوره قرون وسطی از این جهت تاریخ غرور آمیزی نیست. ولی تاریخ اسلام از این بابت سربلند است ولکه سیاهی ندارد. حتی در تاریخ باستان ایران هم تجربه های تلخی از عدم مدارا وجود دارد.

این استاد جامعه شناسی افزود: در مجموع در تاریخ نمونه های بسیار موفق و نمونه های تلخی از برخورد دین و مدارا وجود دارد و نشان می‌دهد که دین هم می‌تواند در وجه مثبت عاملی برای تقویت تساهل و مدارا باشد و هم در وجه منفی آن به ابزاری در خدمت تسلط یک اقلیت قرار گیرد و مخالفان را سرکوب کند. تا جاییکه بسیاری از فیلسوفان از دین دولتی و دولت دینی به عنوان عوامل تهدیدی کننده تساهل نام می برند.

وی در ادامه اشاره کرد: البته در کنار رفتار دینداران باید متون دینی هم مورد توجه قرار گیرند. ادبیات عرفانی و عرفان ما هیچگاه سکولار نبوده اند و ریشه های دینی عمیقی دارند. در متون عرفانی ما تساهل و تسامح جایگاه بسیار رفیعی دارد. گفته ها و عباراتی مانند هرکسی در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش نپرسید ویا شعر حافظ که می گوید آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا... ناظر بر وجود تساهل در ادبیات عرفانی ماست. اینچنین است که در طول تاریخ مسلمانان سازگاری و همزیستی بالایی با بسیاری از فرقه ها و گروههای اجتماعی داشته اند و از این طریق باعث گسترش اندیشه های اسلامی در سرزمین های دیگر شده اند، تا جاییکه هم اکنون مولانا در بین جوامع غربی نیز بسیار محبوبیت دارد.

نجاتی در پایان به نمونه های دیگری از این متون دینی مانند نهج الفصاحه و نهج البلاغه اشاره کرد و گفت: در این کتابهای دینی تساهل و تسامح بسیار ستایش و توصیه شده است. جملات قصاری در این کتب مانند «مدارا یک نعمت خدادادی است» یا «مدارا و آسانگیری نسبت به مردم مایه برکت است»...نشاندهنده تاکید بر مدارا در این نوع متون دینی است. از متون دیگر دینی مخصوصا متون شیعی که به نوعی تشویق به تساهل می کنند، می‌توان به مجموعه دعاهای موجود در کتاب مفاتیح الجنان اشاره کرد. این دعاها بر خلاف تصورساده انگارانه ای که این دعاها را بازتاب دهنده نیازهای مادی افراد می‌دانند، بیشتر به دنبال تعیین نسبت خود و دیگری است که به نحوی همان تساهل می‌باشد و در این دعاها توصیه شده که مومن هرچه برای خود می‌خواهد برای دیگران نیز بخواهد..

نظر شما