شناسهٔ خبر: 49962 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چاپ اثری از آلیس میلر روانکاوی ضد فروید

آلیس میلر، نویسنده کتاب «درام کودک با استعداد بودن»، روانکاوی است که با عدول از روانکاوی فرویدی، شیوه او را برای پاسخگویی به ترومای کودکی (روان زخم) ناکارآمد دانست و آن را کنار گذاشت. وی درپی پژوهش‌های گسترده‌اش دریافت که سرکوب احساسات و بدرفتاری با کودکان دلیل اصلی اختلالات روانی افراد است.

چاپ اثری از آلیس میلر روانکاوی ضد فروید

به گزارش فرهنگ امروز به نقل ازایبنا؛  کتاب «درام کودک با استعداد بودن»، اثر آلیس میلر، روانکاو شهیر لهستانی‌ ـ سوییسی، با ترجمه نیسان فروزین از سوی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر و در آغاز بهار سال جاری راهی بازار کتاب شده است. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان اهتمام ویژه‌ای به نشر آثاری در حوزه روانکاوی و روانشناسی دارد و پیش از این نیز عناوین متعددی در این زمینه منتشر کرده است.

نویسنده این کتاب، آلیس میلر، روانکاوی لهستانی است. او در بازل سوییس به تحصیل در رشته‌های فلسفه، جامعه‌شناسی و روانشناسی پرداخت و پس از چندی روانکاوی در سوییس، دیری نپایید که روانکاوی فرویدی را برای پاسخگویی به ترومای کودکی کنار گذاشت و به پژوهش و نوشتن مشغول شد. او بدرفتاری با کودک و سرکوب احساسات او را دلیل اصلی اختلالات می‌دانست. و این دقیقا بر خلاف نظریه فروید بود که لیبدو و غریزه ویرانگر را در کودک عامل اصلی تروما می‌دانست. مهمترین محور نظریات میلر بر «شنیدن صدای درونی کودک در بزرگسالی» استوار است. او برای رسیدن به نتایجی قابل دفاع، بیوگرافی شخصیت‌های مشهوری چون استالین و هیتلر را مورد مطالعه قرار داد و ریشه خشونت آنها را در خشونت و بی‌مهری دانست که در کودکی تجربه کرده‌اند.
 
این روانکاو برجسته، از طریق تحلیل و تعمق بر روی نقاشی توانست به «حقایق تحریف نشده کودکی‌» اش پی ببرد. او در مقدمه کتابش عنوان می‌کند  که از این طریق توانسته است خود را «از محدودیت‌های فکری، مفاهیم تربیتی و آموزش حرفه‌ای که به تأثیر فاجعه‌بار دروغ و فریبنده بودن آن» پی برده بوده است، آزاد کند. بی‌شک باید کتاب «درام کودک با استعداد بودن» میلر را، مهمترین اثر در کارنامه درخشان وی دانست. وی این کتاب را در سال 1979 نوشته است. اثری که در میان روانکاوان، روانشناسان، جامعه‌شناسان و متخصصان امور تربیتی ازمقبولیت و معروفیت ویژه‌ای برخوردار است و به اکثر زبان‌های مهم دنیا ترجمه شده‌ است. در ایران نیز، علاوه بر ترجمه نیسان فروزین، انتشارات دانژه، این کتاب را با عنوان «غمنامه کودک تیزهوش» و با ترجمه پریسا پورجهان، چاپ و منتشر کرده است.
 
نویسنده در سرآغاز مقدمه کتاب، ضمن اشاره به عدم توجه همگان به رنج خود و بی‌ارزش دانستن آن، به دو هدف و تلاش عمده‌اش اشاره می‌کند: اینکه می‌خواهد پرده از این موضوع بردارد که چرا افراد ضمن بی‌ارزش دانستن رنج درونی خود و نادیده گرفتن آن، چنین تلقی غلطی را به عنوان فضیلت می‌شناسند و به عدم حساسیت به سرنوشت خود و دیگران به‌عنوان کودک، احساس افتخار می‌کنند. از سوی دیگر، او در این اثر به دنبال این است که ضوابط و شرایط فاجعه‌باری که سعی در پنهان کردن این موضوع دارد را نمایان سازد. در نتیجه، خوانندگان بسیاری از سرتاسر جهان، پس از مطالعه این کتاب، ابراز احساس آسودگی کرده‌اند و طی مکاتبه با نویسنده، اظهار کرده‌اند که «برای اولین بار در زندگی‌شان چیزی شبیه هم‌دردی با کودک فراموش‌شده درونشان، که زمانی مورد بدرفتاری قرار گرفته و آزار دیده بود، احساس کرده‌اند واین‌که اکنون بیشتر از قبل برای خود ارزش قائل هستند و بهتر می‌توانند نیازها و احساسات خود را تشخیص دهند.» به طوری‌که اکثر خوانندگان این کتاب را داستان زندگی خود می‌پنداشتند!
 
میلر، ضمن اشاره به عدم موفقیت انجام روانکاوی با دو روانکاو مختلف برای حل رنج کودک درونش، آزمودن روش «نقاشی خودجوش» را راهی برای رسیدن به حقیقت تحریف نشده کودکی‌اش می‌داند. راهی که در این کتاب، به تفضیل به چندوچون آن پرداخته و نتایجش را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته است. او در این اثر، و برخی دیگر از آثارش، به دنبال این است که با ارائه اطلاعاتی به شاهدان بالقوه، به آنان کمک کند تا به یاری کودک آسیب دیده درون خود برخیزند. زیرا طبق تجریبیات چند ساله‌اش، معتقد است که تغییر در تفکرات والدین و معلم‌ها، در پی مطالعه و خودآگاهی، ممکن نیست. البته او درصدد است که به والدین جوان امروزی، خطرات سوء‌استفاده از قدرت را نشان دهد و آنها را نسبت به این خطر حساس کند و «دیدن علائم کودک درون در آنها و نیز همه کودکان در همه جا را» آسان‌تر کند.
 
این روانکاو، که تجربه چندین سال روانکاوی را با پژوهش و تحقیق گسترده همراه ساخته است، معتقد است که «این به ما بزرگترها بستگی دارد که با روش تربیتی خود نوزادان را به دیو تبدیل کنیم یا به آنها مجال دهیم تا به انسان‌هایی تبدیل شوند که احساسات خود را تجربه کنند و بنابراین، مسئولیت احساساتشان را نیز بپذیرند.» تمامی تلاش میلر در این کتاب نیز، یافتن راهی مناسب برای یافتن احساسات از دست رفته و شناختن رنج‌های انسان‌های بالغ و دادن نگاه و شناختی وسیع و کارآمد به والدین در رابطه با مواجهه با احساسات و معضلات روانی کودک خود است.
 
بر همین اساس، وی در سه فصل کتاب «درام کودک بااستعداد بودن»، سعی دارد روش خود را برای معالجه اختلالات نارسیستی (خودشیفتگی) نشان دهد. او ضمن اینکه تاکید می‌کند که به دنبال جایگزینی برای روانکاوی کلاسیک نیست، هدفش را از نگارش این کتاب این‌گونه تشریح می‌کند: «در جستجوی راهی در چارچوب روانکاوی هستم تا بیمار بتواند آن احساس اصیل زنده بودن واقعی را که مدت‌ها پیش از دست داده بود، دوباره به‌دست آورد.»
 
فصل اول کتاب «درام کودک حساس/ بااستعداد بودن و اختلال نارسیستی روانکاو» نام دارد. نویسنده در این فصل به مباحثی با عناوینی چون: کودک ثروتمند بی‌بضاعت، دنیای گمشده احساسات، در جستجوی خودِ واقعی و موقعیت روانکاو می‌پردازد و در ملاحظات پایانی فصل، بار دیگر به اهمیت کار روی «مشکلات نارسیستی و جنبه‌های گسیخته شده» تاکید می‌کند و نقش والدین، خصوصا مادر، را در روند شکل‌گیری احساسات کودک نمایان می‌کند.
 
«افسردگی و احساس خودبزرگ‌بینی مرتبط با اختلال نارسیستی» عنوان فصل دوم کتاب است. میلر در این فصل، ضمن تشریح روند تجربه روانکاوی و درمان بیماران خود در سال‌های گذشته، مباحث و موضوعات کلیدی چون: فراز و نشیب‌های نیازهای نارسیستی، نارسیسم سالم، اختلال نارسیستی، خودبزرگ‌پنداری و افسردگی، مراحل مشخص کننده افسردگی در طی روان‌درمانی، انکار خود، جمع شدن احساسات قوی و پنهانی، مبارزه با درونی‌سازی ناخودآگاه،  زندان درونی و کار روانکاوی، جنبه اجتماعی افسردگی و... را تبیین و نگاه عمدتا متفاوت خود را درباره این مباحث ارائه می‌کند.
 
عنوان فصل پایانی کتاب «دوره باطل نفرت» است. این فصل با نقل‌قولی از هرمان هسه آغاز می‌شود؛ همان نویسنده‌ای که میلر، با استناد به نوشته‌هایش درباره تحقیر نیازهای غریزی هسه در کودکی از سوی والدینش، بخشی از این فصل را به او اختصاص داده است: «محرومیت در کودکی هرمان هسه». این فصل پاسخی به این سوال است: «تحقیر برای کودک و نفرت به شخص ضعیف به کجا می‌رسد؟» میلر برای پاسخ به این پرسش، تمرکز طولانی بر موضوع تنفر داشته و از تحلیل و مطالعه‌اش درباره نمونه‌های روزمره بهره برده است. تحقیر درونی‌سازی شده در آیینه روانکاوی، تداوم نفرت در انحراف و نروس وسواس‌گونه، مادر در نخستین سال‌های زندگی به مثابه نماینده جامعه، تنهایی آدم بیزار و به‌دست آوردن آزادی از درونی‌سازی‌های تحقیرآمیز عمده مباحث و عناوین بخش‌های این فصل را شامل می‌شود.

کتاب «درام کودک بااستعداد بودن»، اثر آلیس میلر، توسط  نیسان فروزین ترجمه و با شمارگان 500نسخه، بهای 15هزار تومان و در 180صفحه از سوی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر و راهی بازار نشر شده است.
 

نظر شما