شناسهٔ خبر: 50079 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

شاهکارهایی که اسم‌شان به گوش‌تان نخورده

نویسندگان مشهور کتاب‌های بزرگی را معرفی کرده‌اند که شاید تا حالا اسم‌شان هم به گوش‌تان نخورده باشد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ «تلگراف» نوشت: طراحان یک اپلیکیشن جدید در اقدامی جالب سعی دارند ثابت کنند مطالعه خوب و مفید لزوما به معنای خواندن آثار کلاسیک قدیمی - از «ترولوپ» گرفته تا «تولستوی» - نیست.

اپلیکیشن «الکسی» هر هفته یک باشگاه کتاب‌خوانی دیجیتالی برگزار می‌کند و از نویسندگان مطرح می‌خواهد گنج‌های مخفی خود را زیرورو کنند و پیشنهادی نو اما ارزنده به خوانندگان کتاب‌های دیجیتالی ارائه دهند. نتیجه فعالیت‌های اخیر این باشگاه، فهرستی از کتاب‌های جذاب است که در این گزارش به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

«تریسی شوالیه» پیشنهاد می‌کند:

«استخوان سفید» نوشته «باربارا گودی»

فهمیده‌ام که من همیشه یک نوع کتاب می‌خوانم: معمولا رمانی با ساختار خطی، قهرمانی ترحم‌برانگیز، مشکلی که باید حل شود و یک پایان مشخص. با این حال بد نیست هرازچندگاهی تغییری ایجاد شود. رمان سال ۱۹۹۹ «باربارا گودی» تو را بین یک گله فیل قرار می‌دهد و تا وقتی که مثل آن‌ها فکر و احساس نکنی، آن‌جا نگهت می‌دارد. این واقعا کار بزرگی است که خواننده را وارد واقعیتی این‌چنین غریب قرار دهی و این وضعیت را حفظ کنی.

«اِستر فروید» پیشنهاد می‌کند:

«سفر در تاریکی» نوشته «جین رایز»

این کتابی است که من را تغییر داد. باعث شد درباره امکان نوشتن رمان خودم فکر کنم و روزنه امیدی شد که بفهمم رمانی درباره خاطرات و آرزو، درباره تنهایی و تعلق می‌تواند جذاب و خواندنی شود.

«کیتی رنزنبرینک» پیشنهاد می‌کند:

«سه‌گانه بالکان» نوشته «اولیویا مانینگ»

درست نمی‌دانم چرا به سمت داستان‌هایی که در زمان جنگ روایت می‌شوند، جذب می‌شوم اما گمان می‌کنم با به تعویق افتادن رفتارهای معمولی ارتباطی داشته باشد. در زمان جنگ، مردم قوانین را می‌شکنند چون شواهدی که دورشان را گرفته می‌گوید زندگی کوتاه است. کمتر به مسائل نظامی علاقه‌مندم و بیشتر تحت تأثیر قرار گرفتن روابط، برایم جالب است. این‌که آدم‌ها چطور از پس ترس‌های مختلف برمی‌آیند یا نمی‌آیند.

«فرانسیس اسپوفورد» پیشنهاد می‌کند:

«بیداری» نوشته «الیزابت ناکس»

۱۴ نیوزیلندی از یک حمله دیوانه‌وار و خشونت‌آمیز جان سالم به در می‌برند. همان‌طور که همه تلاش‌شان را برای دفن مرده‌ها می‌کنند و مراقب هم هستند، متوجه می‌شوند که هنوز در دام علت این جنون ناگهانی قرار دارند و این جریان به آن‌ها ختم نمی‌شود. این کتاب ترسناک و عالی توسط رمان‌نویسی با تخیلی نابغه‌وار نوشته شده. «بیداری» از وحشت برای نشان دادن مرز وحشتناک تجربه‌ای شخصی سود می‌برد. وقتی آدرنالین کاهش پیدا می‌کند، تازه متوجه می‌شوید که شاید عقل‌تان به کار افتاده است.

«جی مک‌اینرنی» پیشنهاد می‌کند:

«قلعه تنهایی» نوشته «جاناتان لتم»

این یک رمان عالی نیویورکی است. داستانی که از تاریخ عبور کرده و در بروکلین دهه ۷۰ روایت می‌شود. حین بازسازی چند دهه قبل، قصه غرق‌شده در فرهنگ پاپِ «لتم»، با مفاهیمی چون نژاد، طبقه و خانواده دست به گریبان است، و این در حالی است که به رئالیسم جادویی الهام‌گرفته از کتاب‌های کمیک هم خوش‌آمد می‌گوید.

«تسا هادلی» پیشنهاد می‌کند:

«دردسرها» نوشته «جی.جی. فارل»

همیشه فکر می‌کردم رمان مثل یک خانه می‌ماند: این‌که می‌توانی از اتاقی به اتاق دیگرش بروی، گذشته و حال در کنار هم وجود دارند، شخصیت‌های مختلف در آن زندگی می‌کنند و عوض می‌شوند، تمام این‌ها در قالب رمان قرار دارند. «مجستیک» یک هتل بزرگ رو به خرابی در سال ۱۹۲۰ ایرلند است. هنوز چند میهمان به این هتل می‌آیند، اما گربه‌ها در اتاق‌های طبقه بالا بچه کرده‌اند و حروف تابلو «مجستیک» یکی یکی دارد می‌افتد. رمان به طور شگفت‌انگیزی خنده‌دار است.

«جین اسمایلی» پیشنهاد می‌کند:

«سه‌گانه ترانسیلوانیایی» نوشته «میکلوس بانفی»

چند سال پیش دوستی گفت که «سه‌گانه ترانسیلوانیایی» را دوست داشته. من هم این اثر را خریدم و حدود سه سال پیش آن را خواندم. به کندی پیش می‌رفتم و کاملا شیفته ترکیب‌ بی‌پروای مناظر، سیاست، عاشقانه‌ها و حس دنیایی برای همیشه از دست‌رفته شده بودم.

«آدام فولدز» پیشنهاد می‌کند:

«نام جهان» نوشته «دنیس جانسون»

کتاب‌هایی هست که من بارها و بارها به خاطر انرژی و قدرت‌شان، برای تخیلات کلامی و تازگی مفاهیم‌شان به آن‌ها بازمی‌گردم. آن‌ها مبهم یا دور از دسترس نیستند، زندگی را در یک فاصله نگه نمی‌دارند. همه آن را به تو تقدیم می‌کنند. این رمان کوتاه خیلی شناخته‌شده نیست، اما باید باشد. اثری بی‌همتا و کاملا قانع‌کننده است. از لحاظ زبانی و تصویری، غیرقابل پیش‌بینی و مسخ‌کننده است.

«ریک مودی» پیشنهاد می‌کند:

«دو بانوی جدی» نوشته «جین بولز»

خروجی «جین بولز» خیلی ناچیز بود؛ یک نمایشنامه و چند داستان کوتاه و این رمان: پدیده‌ای عجیب که در سال ۱۹۴۳ درباره زوجی بیگانه که با هم شدیدا متحد شده و به خارج از کشور سفر می‌کنند، نوشته شده. روابط علی و معلولی به صورت معمولی در این اثر کار نمی‌کند و دیالوگ از انحراف خود متحیر می‌ماند. اما کل ماجرا خنده‌دار و فوق‌العاده اوریجینال است.

نظر شما