شناسهٔ خبر: 50457 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چگونه درست استدلال‌ کنیم ؟

کتاب «درست استدلال‌ کردن» اثر جان شاند ترجمه تورج قانونی چاپ شد.

چگونه درست استدلال‌ کنیم ؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ چاپ دوم کتاب «درست استدلال کردن» در  ۱۶۲ صفحه به قیمت ‌یازده هزار تومان در نشر آگاه منتشر شد.
 
« مبنای عقلی»، «استدلال‌ها»، «چگونه استدلال عقیم می‌شود »، «تعاریف»، «منطق نمادین پایه»، «فهم استدلال کافی نیست»  عنوان‌ فصل‌های این کتاب هست.
 
پیش از آن‌که بدانیم استدلال درست چیست لازم است بدانیم استدلال چیست و اگر ندانیم استدلال چیست ممکن است از نتیجه‌ی هر بحثی ناخرسند شویم. اما برای دانستن چیستی استدلال لازم است بدانیم درستی چیست. این تردید را باید در نظر بگیریم که شاید به‌واقع نتوانیم بین درستی و چیستی استدلال تمایزی دقیق بگذاریم زیرا خود این امر گویی ما را ملزم به یک سیر عقلی می‌کند که همان استدلال‌کردن است که، به‌نوعی، بازگشتِ درستی به استدلال است.
 
 
مترجم در دیباچه‌ی این اثر نوشته است: «همه کم‌وبیش با استدلال‌کردن آشنایند و هرکس به‌نوعی آن را آزموده است، چه درست و چه نادرست. می‌توان خود را ملزم به استدلال ندانس، شاید بتوان بدون آن گذران کرد، اما نمی‌توان پرسید و استدلال نخواست. پرسش و استدلال رابطه‌ی تنگاتنگی با هم دارند. چیستی «پرسش» مهم نیست شاید از این رو که هرگز نمی‌توان ماهیت خودِ پرسش را دانست. پرسش از این که «پرسش چیست» پرسش از پرسش است. در چنین پرسشی از این که «پرسشی چیست» پرسش از پرسش است. در چنین پرسشی پرسش‌گر ناخواسته هم از پرسش و هم از خود پرسش می‌کند. به این ترتیب او در وضعی قرار می‌گیرد که نمی‌تواند خود را جدا از نفس پرسش و پرسش را جدا زا پرسش تصور کند. او به بیرون ناظر نیست بلکه به درون ناظر است. چنین پرسشی اگر خلاف عرف است به این دلیل است که پرسش همواره ناظر به چیز غیر از خود است. ما همواره به بیرون ناظر هستیم و پرسش ما چیری را نشانه می‌رود. اما وقتی به درون نظر می‌کنیم و از خود پرسش می‌کنیم دو چیز از پرسش روی می‌گرداند و استعلایی می‌شود یکی منی است که می‌پرسد، من استعلایی، و دیگری سوال از خود پرسش است، پرسش استعلایی. سوال از این‌که سوال چیست بی‌معنا به نظر می‌رسد، اما سوال از این‌که درباره‌ی چیست، این‌که پرسش درباره‌ی چیست و یا معطوف به چه چیزی است با معناست و شاید لزومی به بیان معنای آن، آنچه در این میان نقش واسطه دارد و شرط معنای سؤال است، نباشد. کسی که می‌پرسد از چه می‌پرسد و به دنبال چه می‌گردد؟ هر پاسخی که به این پرسش بدهیم مبتنی بر پیش‌فرضی است و همان پیش فرض است که پرسش و استدلال را هم‌سو می‌کند. این امر نشان از آن دارد که ساختار وجودی ما با آن سرشته شده است.»

نظر شما