شناسهٔ خبر: 50784 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

خسروپناه: مهمترین دستاورد حکمت اشراق نظریه عشق است

عبدالحسین خسروپناه گفت: مهمترین دستاورد حکمت اشراق نظریه عشق است که می‌گوید نورالانوار زیباترین نور است و عشق و جمال با هم آمیخته است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ همایش بزرگداشت حکیم سهروردی دوشنبه (۹ مردادماه) باحضور غلامحسین ابراهیمی دینانی، آیت‌الله مصطفی محقق داماد، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه و غلامرضا اعوانی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

حجت‌الاسلام خسروپناه در این مراسم سخنرانی خود با موضوع «کاربست روش‌شناسی حکمت اشراق برای جلوگیری از انحطاط انسانی» را ارائه کرد و گفت: انحطاط به معنای پستی و انحطاط یک جامعه به معنای پستی آن جامعه در برابر رشد و تکامل آن مطرح می‌شود. انحطاط انواع مختلفی دارد گاهی به‌معنای انحطاط اخلاقی است به معنایی اینکه رذایل اخلاقی پدید می‌آید مانند غرور، تکبر و...وقتی می‌گوییم افراد گرفتار انحطاط اخلاقی هستند در نهایت منجر به انحطاط اجتماعی می‌شود. به نظر من مهمترین انحطاط اجتماعی انحطاط اخلاقی است. انحطاط اجتماعی نیز به معنای رذایل اجتماعی مانند رشوه‌خواری، حق‌گریزی، حق‌ستیزی و ... است گاهی هم انحطاط فلسفی است به این معنی که عقلانیت از جامعه رخت برمی‌بندد و تعصب کورکورانه جایگزین آن شود. به نظرم هرچقدر علت ها بر اندیشه ها تاثیر بگذارد و بیش از تاثیر دلایل باشد آن جامعه دچار انحطاط فلسفی است.

وی ادامه داد و گفت: اگر جامعه ای اندیشه‌ ها زاییده دلایل باشد آن جامعه عقلانی است. اما اگر اندیشه‌ها زاییده علت  باشد آن‌وقت جامعه دچار انحطاط شده است. بسیاری از فلاسفه برای وجود خدا دلایلی می‌آورند اما عده‌ای با مثال می‌خواهند وجود خدا را رد کنند.

رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه به انحطاط عرفانی اشاره کرد و افزود: حقیقت عرفان سلوک از کثرت به وحدت است و هرچه به لحاظ نگرش انسان کثرتش به وحدت تبدیل شود، این در واقع عرفان نظری است و اگر به لحاظ قلبی تبدیل شد عرفان عملی است. گاهی در جامعه گرفتار کثرت هستیم و وحدت را به لحاظ اندیشه درنمی‌یابیم که این انحطاط عرفانی است. انحطاط دیگر انحطاط علمی است و این انحطاط زمانی پدید می‌آید که علوم مهندسی و طبیعی بی‌اعتبار شناخته می‌شود به‌دلیل اینکه این علوم، علوم بنای آخور است و انسان را به آسمان هفتم نمی‌برد. اگر طبیعت باعث غفلت شود بی ارزش است اما اگر باعث توجه به خدا شود عین کمال است.

وی در ادامه گفت: جامعه ای که فقه اش مبتنی بر دگماتیسم باشد و براصول فقه عقلانی استوار نباشد این انحطاط فکری است. ما در طول تاریخ این انحطاطات را می بینیم مثلا متکلمانی را می بینیم که فلاسفه را تکفیر کرده اند.

خسروپناه  با اشاره به تاثیرات غزالی و کتاب «تهافت‌الفلاسفه» بر فقه اهل سنت گفت: غزالی با تهافت الفلاسفه چه کار کرد که تا این انداره تاثیر گذاشته است که متاسفانه هنوز بسیاری از علمای اهل سنت الفبای مباحث فلسفی را دنبال نمی‌کنند و به همین دلیل مباحث تکفیری در اندیشه ظهور یافته است.

وی در ادامه در قسمت دوم بحث خود افزود: حکمت سهروردی نشان می‌دهد شیخ اشراق از روش‌های عقلی، شهودی، نقلی و تجربی استفاده کرده است و آثار وی با وجود سن ۳۸ ساله‌اش نشان‌دهنده اوج نبوغ آن است. وی بیهوده روشی را استفاده نکرده بلکه یک فرایند متدولوژی را طی کرده بدین معنی که با یک روش‌شناختی عقلانی شروع به نفی شکاکیت مطلق می‌کند. سپس به سراغ معرفت‌های حصولی و ابزار می‌رود و در نهایت با روش عقلی آنها را تبیین می‌کند.

خسروپناه با بیان اینکه انحطاط فلسفی وقتی رخ می‌دهد که روش عقلانی رخ بربندد گفت: وقتی نگاه کثرت به وحدت فنا شد انحطاط عرفانی پدید می‌آید. سهروردی معتقد است متکلمی که تنها روش نقلی را دارد بخشی از راه را رفته و فیلسوفی که روش عقلی را به کار می‌گیرد نیز بخشی از راه را طی کرده و به همه آن اعتماد نداشته است در حالی که ما به همه روش‌ها نیاز داریم.

این استاد فلسفه با تاکید بر اینکه سهروردی با تالیف کتاب التنقیحات‌ فی‌ اصول‌ الفقه‌ کار مهمی کرده افزود: این کتاب مبتنی بر حکمت اشراقی است البته متاسفانه بسیاری از آثار سهروردی تصحیح و چاپ نشده که در غیر اینصورت می‌توانستیم ببینیم که چگونه سهروردی علم حضوری را برای حقیقت ابصال استفاده می‌کند.

خسروپناه در پایان یادآور شد: این روش‌های متنوع می‌تواند سیر تمدنی ما را تغییر دهد، چرا که اگر ما تنها به یک روش بسنده کنیم به مشکل  بر می‌خوریم و اینها هرکدام می‌تواند جلوی یکی از آسیب‌های معرفتی، اجتماعی و اخلاقی را بگیرد. آنگونه که روش‌شناسی سهروردی می‌تواند از انحطاط معرفتی و علمی جلوگیری کند. برای جلوگیری از انحطاط اخلاقی و اجتماعی هم مهمترین دستاورد حکمت اشراق نظریه عشق است که می‌گوید نورالنوار زیباترین نور است و عشق و جمال با هم آمیخته شده است. اگر جامعه ما جامعه ای باشد که عشق و محبت بر آن حاکم باشد بسیاری از این انحطاطات اخلاقی و اجتماعی و... از بین می روند.

نظر شما