شناسهٔ خبر: 51241 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سرنوشت دین در دنیای مدرن

کتاب «درآمدی به فلسفه دین»، مفاهیم و موضوعات اساسی این شاخه از فلسفه را، از مناقشات سنتی تا مفاهیم نوین مطرح می‌کند و در کنار طرح بسیاری از سرفصل‌های سنتی مرتبط با ادیان الهی، با دیدگاهی بینافرهنگی برخی رویکردهای غیرالهی جدید را نیز بررسی می‌کند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق؛ فلسفه دین، ارزیابی مفاهیم و باورهای بنیادین سنت‌های دینی در جوامع مختلف است. موضوعات اصلی فلسفه دین، استدلال پیرامون طبیعت، وجود یا عدم وجود خدا، زبان دین، معجزه، دعا، مساله شر، صفات خدا، پلورالیسم دینی، معرفت‌شناسی دینی و رابطه بین دین و دیگر نظام‌های ارزشی مانند اخلاق و علم تجربی است. اصطلاح فلسفه دین از اواخر قرن هجدهم تحت‌تاثیر هگل رواج یافت. در غرب عمده آثار فلسفی مرتبط با دین تا پیش از سال‌های اخیر اساسا به سنت‌های الهی یهودیت، مسیحیت و اسلام معطوف بوده است بااین‌حال ضمن حضور روزافزون ادیان غیرالهی شرقی در غرب و آگاهی از این سنت‌ها، اهمیت ورود آنها به گفتمان فلسفی نیز رو به افزایش است.
کتاب «درآمدی به فلسفه دین»، با این رویکرد، مفاهیم و موضوعات اساسی این شاخه از فلسفه را، از مناقشات سنتی تا مفاهیم نوین مطرح می‌کند و در کنار طرح بسیاری از سرفصل‌های سنتی مرتبط با ادیان الهی، با دیدگاهی بینافرهنگی برخی رویکردهای غیرالهی جدید را نیز بررسی می‌کند. نویسنده درعین‌حال که تقسیم‌بندی سنتی «تحلیلی/ قاره‌ای» را آنچنان قاطع نمی‌داند اما بیشتر از سبک و روش سنت تحلیلی پیروی می‌کند. رویکردی که شامل ارائه مواضع است و براهین صوری در دفاع از آن مواضع، ‌و اعتراض‌ها یا ردیه‌هایی بر آن براهین بعضا بدون درنظرگرفتن تاریخ، سیاق یا محیط فرهنگی آن مواضع.
فصل اول کتاب با بررسی معنای عبارات فلسفه و فلسفه دین آغاز می‌شود و به این پرسش مهم می‌پردازد که باورها و اعمال دینی درباره دین چه هستند. همچنین در این فصل جدول سیر تاریخی درازمدت فلسفه دین نیز آمده است. فصل دوم این بررسی را با کنکاش در پدیده روبه‌رشد تنوع دینی ادامه می‌دهد و به طور خاص بر پنج دین بزرگ جهانی متمرکز است: ادیان هندویی، بودایی، یهودیت، مسیحیت و اسلام. هر یک از این ادیان درباره مسائل بنیادین، از قبیل معنای رستگاری یا نجات و ذات واقعیت غایی، مدعاهایی دارند و به علاوه هر یک از این ادیان جهانی و نیز فیلسوفان مهم تاریخی آنها باور دارند که مدعاهای اصلی آنها صادق است. از آنجا که برخی از این مدعاها با یکدیگر در تعارض‌اند، سوال بعدی که در کتاب بررسی شده این است که از نظر فلسفی باید چه رویکردی را در قبال این تعارض‌ها اتخاذ کرد. فصل دوم همچنین به ارزیابی نظام‌های دینی،‌ معیارهای ممکن برای انجام این ارزیابی‌ها و لزوم تساهل دینی می‌پردازد. فیلسوفان دین درباره مفاهیم دینی مختلفی فکر می‌کنند اما احتمالا به هیچ‌یک از این مفاهیم به اندازه مفهوم خدا یا واقعیت توجه نکرده‌اند بنابراین بررسی سرفصل‌های اصلی در بحث ذات و وجود خداوند اهمیت بالایی دارد. فصل سوم دو راه منحصربه‌فرد برای تصور خدا یا واقعیت غایی را بررسی می‌کند: ١- به‌منزله حالتی مطلق از بودن (تصور موجود در برخی مکاتب دین بودایی و دین هندویی) ٢- خدایی شخص‌وار چنانچه در سه سنت بزرگ الهی معرفی شده است. یکی از بحث‌های مهم درباره مفهوم خداوند در سال‌های اخیر این است که آیا صفاتی که به طور سنتی به خدا نسبت داده می‌شوند منطقا سازگار و منسجم‌اند یا خیر؛ بنابراین بخشی از این فصل به این بحث اختصاص داده شده است.
فیلسوفان دین علاوه بر علاقه به بررسی مفهوم خداوند مشتاق‌اند بدانند که آیا چنین مفهومی واقعیت نیز دارد و آیا خدایی وجود دارد یا خیر. در فصل‌های ٤ و ٥ و ٦، سه نوع عمده از براهین اثبات وجود خدا بررسی می‌شود: ‌براهین کیهان‌شناختی، غایت‌شناختی و هستی‌شناختی. البته همانطور که برهان‌های فلسفی برای اثبات خدا وجود دارد، ‌چالش‌های فلسفی نیز سر راه باور به خدا وجود دارد. فصل هفتم به یکی از این چالش‌ها می‌پردازد: ‌مساله شر. دین نوعا حوزه‌ای نیست که از دیگر وجوه جامعه و فرهنگ به تمامی مجزا باشد و تقریبا همه جنبه‌های زندگی انسان را دربر می‌گیرد. یکی از این حوزه‌ها علم تجربی است به‌طوری‌که تا قرن‌ها علم و دین رابطه غامضی با یکدیگر داشته‌اند و در برخی مواقع رقیب یکدیگر بوده و در مواردی نیز از یکدیگر حمایت کرده‌اند. فصل هشتم چندین مورد از گزینه‌های اساسی پیش‌رو برای فهم رابطه میان دین و علم را بررسی می‌کند. به نظر می‌رسد این رابطه به هر صورتی که باشد، علم و دین هر یک در زندگی و تفکر ما نقشی منحصر به فرد ایفا می‌کند. همچنین مشخص است که فعالیت علمی، حداقل در بعضی موارد پیامدهایی برای ایمان دینی دارد و همین‌طور باور دینی نیز همیشه با عقلانیت علمی بیگانه نیست. پس از آن در ادامه فصل گزینه‌های مختلف موجود در فهم رابطه میان عقل و ایمان بررسی خواهد شد. مولفه مشترک میان تمامی سنت‌های بزرگ دینی تجربه دینی است. فصل ٩ چندین نمونه از شکل‌های مختلف این پدیده را بررسی می‌کند. به علاوه در این فصل این سوال بررسی خواهد شد که آیا این نوع از پدیده‌ها می‌توانند توجیهی برای باور دینی به‌شمار آیند و آیا تبیین‌های علمی تجربه دینی ثابت می‌کنند که چنین تجربیاتی تنها نتیجه علل عصب‌شناختی هستند و بنابراین تمام موهوم‌ند.
در تمامی ادیان دیدگاهی درباره چیزی که مراد از آن نفس است وجود دارد. علاوه‌برآن، همه ادیان پیروان‌شان را به بقای هویت فردی امیدوار می‌کنند؛ ‌امید به این زندگی، ‌و خصوصا امید به حیات پس از مرگ. اینکه چه درکی از ذات خود داشته باشیم نقش مهمی بازی می‌کند در اینکه زندگی پس از مرگ متضمن چیست. سرفصل‌های مربوط به نفس، مرگ و جهان پس از مرگ موضوعات فصل ١٠ را تشکیل می‌دهند که فصل پایانی کتاب است.
نویسنده کتاب در مقدمه، هدف از نگارش کتاب را به‌دست‌دادن متنی درسی درباره مسائل اصلی می‌داند که در کتب فلسفه دین درباره آنها بحث و در واحدهای دانشگاهی این رشته به آنها پرداخته می‌شود اما علاوه‌براین در کتاب به برخی از مسائل فرعی در فلسفه دین نیز اشاره می‌شود که در مطالعات دانشگاهی روز در حال پیشرفت‌اند. به همین منظور در پایان هر فصل خلاصه‌سازی مطالب هر فصل، سؤالات بحث‌برانگیز و مفهومی برای مشخص‌کردن نکات مهم و تقویت فهم خواننده از موضوع، ‌جدول‌ها و قاب‌های مختلف برای توضیح و خلاصه‌سازی تعریف‌ها و استدلال‌ها و ‌واژه‌نامه‌ای برای توضیح عبارات مهم و ناآشنا برای خوانندگان و همچنین نمایه کامل آمده است. همچنین در پایان هر فصل، منابعی برای مطالعه بیشتر آمده و توضیحاتی برای هر منبع ذکر شده است.

نظر شما