شناسهٔ خبر: 52334 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

معماری در جایگاه یک تعامل فرهنگی

آحاد ملت، فضا را به شیوه و با محتوای خاص خود درک می‌کنند؛ اشتراکات میان افراد، کنش اجتماعی را ممکن کرده، این اشتراکات مبنای ادراک یک فرهنگ یا خرده‌فرهنگ از فضاست.

فرهنگ امروز/ بهرام هوشیاریوسفی:

اگر نظری به اطراف خود داشته باشیم، به نکته‌ای دست می‌یابیم که شاید به دلیل شدت عادی‌بودن، غالبا فراموش می‌شود: ما در بیشتر موارد در فضایی مصنوع به‌سر می‌بریم؛ در یک کلام، معماری در یک جامعه در تعاملی نزدیک با فرهنگ آن جامعه است. اگر به واژه تعامل (interaction) دقت کنیم، در روح این واژه، مفهومی می‌یابیم حاکی از ارتباطی دوسویه و آنچه معمولا فراموش می‌شود، همین دوسویه‌بودن ارتباط بین معماری و فرهنگ است و درنهایت آنچه بیش از هر چیز مهم به‌نظر می‌رسد، از یک طرف، وظیفه اجتماعی سنگین معمار است در مقام شخصیتی خلاق که باید این روند را شکل دهد و از طرف دیگر، اعضای جامعه به‌عنوان کاربران هستند که باید مانند ساحت‌های دیگر فرهنگی -اجتماعی، در مقام مخاطب معماری، با نظارتی هوشمند جویای حق انسانی و شهروندی خود در محیط مصنوع باشند. در کتاب گای جولیر با عنوان فرهنگ طراحی، سه حوزه در فرهنگ طراحی شناسایی شدند که عبارت است از: طراحی، تولید و مصرف. حوزه طراحی وابسته به فراگرد و تجارب طراح است که به خلق ایده و طراحی کمک می‌کند؛ بنابراین، طراح، مسئول خلق و ایجاد فرهنگ از طریق تولید مادی فرهنگ است. طراحی با فرهنگ، انسان‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی و شناخت اجتماعی در جهت به‌دست‌آوردن نظریات جامع در طراحی همراه است. همچنین تعریف و توصیف عوامل فرهنگی- اجتماعی فرد مهم هستند؛ عواملی که در ایجاد یک مصنوع از سلایق و علایق اولیه در این کار تا تصمیم‌گیری‌های نهایی طراحی در مورد فرم ساخته‌شده، زیباشناسی، مواد و مصالح، ساخت و تجربه کاری دخالت دارند.
آحاد ملت، فضا را به شیوه و با محتوای خاص خود درک می‌کنند؛ اشتراکات میان افراد، کنش اجتماعی را ممکن کرده، این اشتراکات مبنای ادراک یک فرهنگ یا خرده‌فرهنگ از فضاست. منشأ اشتراکات افراد، فرهنگ یا فضای زیست مشترک آنهاست. بر اساس تحقیقات انجام‌شده ازسوی ایتلسون در سال ۱۹۷۳، محیط آن‌چنان احاطه‌کننده، دربرگیرنده و فراگیر است که هیچ‌چیز و هیچ‌کس را نمی‌توان از آن مجزا کرد. فضایی که در آن زندگی می‌کنیم زشت باشد یا زیبا، نمادی از معنویت باشد یا دنیاگرایی، اثر شگرفی بر روح و روان ما خواهد گذاشت و در انتخاب‌های ما و سبک زندگی‌مان، اثرگذار خواهد بود؛ صرف‌نظر از مباحث جنبه‌های تاریخی- اجتماعی هنر که دارای اهمیت ویژه در درک مفهوم سبک‌شناسانه معماری است، آنچه در معماری معاصر به‌وضوح قابل تشخیص است، نبود یک روند صحیح یا به عبارت دیگر روندی ناشی از بی‌روندی است! کیفیت یک اثر معماری بیش از هر چیز از ارزیابی شخصیت خالق آن اثر از قلمروهای تخصصی و اجتماعی مربوطه نشئت گرفته و تحت‌تأثیر وجدان حرفه‌ای وی قرار دارد. در این میان، در راستای رشد درازمدت و جامع فرهنگ معماری ملی، مسئولیت صاحبان اندیشه می‌بایستی از خرده‌گیری‌های متداول فراتر رفته، به نظامی هدفمند برای توسعه معیارهای نظری و عملی سنجش و در یک کلام تولید دانش قابل انتقال و تأثیرگذار در این وادی بدل شود. این امر میسر نمی‌شود، مگر با دانش‌افزایی جامعه در این راستا و نهادینه‌کردن مقوله نقد علمی در معماری و شهرسازی در کنار حس مسئولیت تک‌تک شهروندان نسبت به آنچه می‌بینند و آنچه در آن زندگی می‌کنند.

روزنامه شرق

نظر شما