شناسهٔ خبر: 52366 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

محمد دهقانی: شاهنامه چگونه بر شعر فرخی‌سیستانی تاثیر گذاشت؟

محمد دهقانی گفت: فرخی سیستانی غالبا قصیده می‌گفته و ویژگی بارز شعر او مدح و ستایش است. فرخی تأثیراتی از فردوسی پذیرفته چون شاهنامه به شدت بر شعر آن دوره تأثیر گذاشته است.

شاهنامه چگونه بر شعر فرخی‌سیستانی تاثیر گذاشت؟

به گزرش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمد دهقانی، پژوهشگر ادبیات فارسی و مترجم درباره معرفی شخصیت فرخی سیستانی در کتاب جدیدش گفت: در کتاب فرخی سیستانی از مجموعه کتاب‌های «تاریخ و ادبیات ایران»، شخصیت فرخی را از روی شعرهای او توصیف کرده‌ام. آن چیزی که در شعر او نمود پیدا کرده است، در این حدود است ولی اینکه دقیقا او چگونه شخصیتی بوده است، معلوم نیست. فقط می‌توانیم او را از روی شعرهایی که از او به ‌جای مانده است، توصیف کنیم.
 
 وی در پاسخ به این سوال که آیا فرخی صرفا یک مدیحه‌سراست، عنوان کرد: بین شاعری و مداحی تناقضی وجود ندارد. مدح موضوع شعر است. موضوع شعر می‌تواند وفا، سوگواری، هجو یا ستایش یا هرچیز دیگری باشد. بنابراین مدح‌گویی معیار و تعیین‌کننده شاعر بودن نیست، بلکه مهم این است که آن مدح را چطور بگوید. بنابراین فرخی سیستانی مسلما از شاعران بزرگ آن دوره و علی‌الاطلاق از بزرگان این هزار و صد سال شعر فارسی است.
 
نویسنده مجموعه کتاب‌های «تاریخ و ادبیات ایران» درباره شعر فرخی سیستانی گفت: فرخی سیستانی غالبا قصیده می‌گفته و ویژگی بارز شعر او مدح و ستایش است. فرخی تأثیراتی از شاهنامه گرفته چون شاهنامه به شدت بر شعر آن دوره تأثیر گذاشته است. البته من در کتاب هم ذکر کرده‌ام که آن شاهنامه نه لزوما شاهنامه و شعر فردوسی است بلکه منظور شاهنامه به معنی عام کلمه است، یعنی داستان‌ها و زبان شاهنامه به معنی عام کلمه و نه اختصاصا شاهنامه فردوسی، بر زبان، بیان، ذهن و ضمیر فرخی هم تأثیر گذاشته چون در آن دوره شاهنامه‌های دیگری هم وجود داشته است.

تاریخ به موازات ادبیات
عضو سابق هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران درباره هدف خود از نوشتن مجموعه کتاب‌های تاریخ و ادبیات ایران توضیح داد: همان‌گونه که در مقدمه کتاب مجموعه کتاب‌های تاریخ و ادبیات ایران شمه‌ای کلی از هدف تقریر کتاب بیان شده است، من اسم مجموعه را تاریخ و ادبیات انتخاب کرده‌ام و نه تاریخ ادبیات. من قصد ندارم تاریخ ادبیات را بیان کنم، بلکه در حقیقت تاریخ عمومی، سیاسی و اجتماعی ایران را بیان می‌کنم و این مقدمه‌ای است برای اینکه توضیح بدهم که این آثار ادبی در چه فضای تاریخی به وجود آمده‌اند. چون این آثار در خلأ که به وجود نیامده‌اند، بلکه زمینه‌هایی داشته‌اند و آن زمینه‌ها باید در تاریخ جست‌و جو شود که من درواقع در این مجموعه کتاب‌ها تاریخ را به موازات ادبیات توضیح و ارائه می‌دهم.

 

 وی درباره اینکه مجموعه تاریخ و ادبیات ایران را برای چه مخاطبی نگاشته‌ است؟ گفت: مخاطبان این مجموعه می‌توانند کسانی باشند که اصلا تخصصی در ادبیات ندارند، شاعر را نمی‌شناسند و هیچ یک از شعرهای او را نخوانده‌اند. به نظر خودم این کتاب را به‌گونه‌ای نوشته‌ام که چنین شخصی می‌تواند از آن استفاده کند، آن را بخواند و در مجموع بفهمد که کسی مثل فرخی چه شاعری بوده‌ است؟ چطور حرف می‌زده؟ چطور شعر می‌گفته و به چه می‌اندیشیده و در آن دوره از لحاظ تاریخی چه تحولاتی صورت گرفته است؟ بنابراین آدم‌های عادی که ممکن است چیزی در این مورد ندانند، در صورت علاقه‌مندی می‌توانند از این کتاب استفاده کنند. برای محققان و متخصصان هم این کتاب بی‌چیز نیست و احتمالا به کار آن‌ها هم می‌آید و نکته‌های سودمندی دارد.
 
دهقانی درباره تفاوت کتاب‌های خود با کتاب «تاریخ ادبیات در ایران» از ذبیح‌الله صفا عنوان کرد: خیلی افراد داخلی و خارجی تاریخ ادبیات ایران را نوشته‌اند و تاریخ ادبیات دکتر ذبیح‌الله صفا، یکی ازآن‌ها است. تاریخ ادبیات دکتر صفا در وهله اول، وضع و تاریخ عمومی را توضیح داده است و بعد سراغ تاریخ علوم رفته و توضیح داده ریاضیات، نجوم، علم کلام و... در آن زمان به چه صورت بوده است. در مرحله بعد شاعران و نویسندگان، یعنی آثار ادبی را مورد بررسی قرار داده است. که خواننده این‌ها را جدا از هم می‌بیند نه در هم تنیده و در هم تافته. اما من تاریخِ ادبیات ننوشته‌ام بلکه تاریخ و ادبیات نوشته‌ام که این دو مقوله را از هم جدا می‌کند.

نظر شما