شناسهٔ خبر: 52773 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ضیا موحد: دیگر در هیچ جایزه‌ای داوری نمی‌کنم/هیچ کدام از ۱۱ کتاب مرحله نهایی را اثر شاخصی نمی‌دانم

ضیاء موحد داور مرحله پایانی جایزه شعر شاملو گفت: این آخرین فعالیت من در داوری یک جایزه بود و بعد از این در هیچ جایزه‌ای داوری نخواهم کرد.

دیگر در هیچ جایزه‌ای داوری نمی‌کنم/هیچ کدام از 11 کتاب مرحله نهایی را اثر شاخصی نمی‌دانم

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ جایزه‌های ادبی در دنیا همیشه با حاشیه‌های مختلفی روبه‌رو بوده‌است چراکه معمولا عده‌ای افراد منتخب را قبول داشته‌اند و عده‌ای هم آن‌ها را لایق دریافت جایزه نمی‌دانسته‌اند؛ این موضوع در برخی جوایز ادبی ایران نیز وجود دارد و علاوه بر این عده‌ای معتقدند در انتخاب برگزیدگان جوایز ادبی در ایران بیش از ملاک‌های ادبی، سلیقه و روابط دوستانه دخیل است؛ از دیدگاه این عده،  به همین دلیل است که جایزه‌های ادبی در کشور ما اعتبار لازم را ندارند و بعد از اعلام برگزیدگان اتفاق خاصی برای برگزیده رخ نمی‌دهد. بر اساس همین موضوع، با ضیاء موحد از داوران جایزه شعر شاملو، که نتایج مرحله نهایی آن هفته پیش اعلام شد، گفت‌وگو کرده‌ایم تا نظر او را درباره وضعیت جایزه‌های ادبی جویا شویم. 
 
شما به‌عنوان داور در آخرین مرحله داوری جایزه شعر شاملو حضور داشتید. از این جایزه برای مخاطبان ایبنا بگویید.
تصمیم داشتم که در داوری هیچ جایزه‌ای شرکت نکنم و اصرارهای حافظ موسوی دلیل حضورم در این جایزه بود؛ چراکه او اصرار کرد که حتما من حضور داشته باشم و به‌عنوان داور به تیم اصلی کمک کنم. در جواب به حافظ موسوی گفتم که چشمم اذیت می‌شود و نمی‌توانم چندین کتاب بخوانم به همین دلیل او گفت که در مرحله نهایی که تنها داوری میان ۱۱ عنوان کتاب انجام می‌شود، باشم که من نیز این پیشنهاد را پذیرفتم و آثار را بر اساس دیدگاه خودم داوری کردم.
 
از داوری‌ها راضی بودید؟
شرط من این بود که پیش از رای دادن، رای سایر دوستان داور را نیز مشاهده کنم که در بررسی نتایج داوران متوجه شدم که نظرات دو داور به نظرات من بسیار نزدیک است اما دو داور دیگر به شکل عجیب و غریبی نمره داده بودند.
 
از کیفیت آثار راضی بودید؟
از نظر من، هیچ کدام از ۱۱ کتاب مرحله نهایی، اثر شاخصی نبودند و هیچ کدام نتوانستند نمره بالایی را کسب کنند. ضمن اینکه چند کتاب اختلاف بسیار کمی در صدر جدول داشتند. من در بررسی نمره دیگر داوران متوجه شدم که تقریبا اکثر داوران به هیچ کتابی نمره بالا نداده‌اند. به طور مثال اگر نمره کل را از ۲۰ بگیریم، سه یا چهار اثر نمره ۱۴ کسب کردند و سایر آثار نمره زیر ۱۴ داشتند. به خاطر دارم یک بار دیگر نیز که من داور جایزه شعر جوان بودم، چنین اتفاقی رخ داد که من در آن دوره پیشنهاد کردم به همه آثار جایزه بدهند؛ زیرا کیفیت همه آثار در یک سطح بود و اثر شاخصی در آن جمع وجود نداشت.
 
پس به نظر شما این جایزه می‌توانست برگزیده نداشته باشد؟
من نظر مثبتی روی اثر برگزیده داشتم؛ چراکه به هیچ عنوان به اسم و رسم‌ها نگاه نکردم و تنها هدفم این بود که از این ۱۱ اثر به کتاب برتر جایزه دهم. به اعتقاد من قرار نیست که شاعر مطرح همیشه شعر خوب بنویسد و برگزیده شود. این روزها معیار و ملاک شاعران با گذشته تغییر کرده است؛ به خاطر دارم در گذشته وقتی شاملو شعری برای ما می‌خواند و مورد توجه و تایید قرار نمی‌گرفت، همان جا شعر را نابود می‌کرد؛ زیرا شعر خوب نوشتن اولویت او بود؛ اما امروز شاعران ما به اعتبار اسم و رسم‌شان، دست به انتشار هر آنچه که می‌نویسند، می‌زنند و این اصلا خوب نیست. در مجموع باید بگویم که دیگر در هیچ جایزه‌ای داوری نخواهم کرد.
 
دلیل این تصمیم چیست؟ 
این آخرین فعالیت من در داوری یک جایزه بود و بعد از این در هیچ جایزه‌ای داوری نخواهم کرد؛ چراکه چشمانم هنگام مطالعه اذیت می‌شود و ترجیح می‌دهم به‌جای خواندن کتاب‌های سطح متوسط، وقتم را صرف خواندن کتاب‌های مهم و مفید کنم. از طرفی داوری شعر کار بسیار مشکلی است و داوران باید کتاب‌های دیگران را بخوانند و بر اساس سلیقه و معیارهای خود به آثار جایزه دهند. به اعتقاد من جوایز مهم نیستند و شعر خوب، خوب است و هر کسی که آن‌ را بخواند، به راحتی متوجه آن می‌شود. البته در میان این ۱۱ اثر چنین ویژگی وجود نداشت و اثر شاخصی نبود.
 
طی روزهای گذشته اعتراضاتی به جوایز ادبی شده‌است و انتقاداتی مطرح می‌شود. نظر شما درباره این انتقادات چیست؟ 
من توجه‌ای به شایعات و حرف‌های مطرح شده ندارم؛ چراکه بر خلاف بسیاری از دوستان من با رسانه‌ها کاری ندارم؛ یعنی پیگیر این نیستم که فلان شاعر یا نویسنده در کدام رسانه فعالیت می‌کند و معمولا آدم رسانه‌ای هم نیستم. تمام کسانی که من را می‌شناسند، می‌دانند که ضیاء موحد در شعر و در نظر دادن شعر بسیار بی‌رحم است و  سر همین موضوع دوستان زیادی را از خود رنجانده است. فرهادپور نیز از دوستان بسیار قدیمی من است و مطمئنم که او تحت تاثیر کسی نمره نمی‌دهد و با کسی تعارف ندارد. با همه این تفاسیر باید بگویم که زیاد نباید به برگزیده‌ها توجه کرد و ملاک انتخاب، مردم هستند و با استقبال خود نشان می دهند که چه کتابی را می‌پسندند.
 
پس با این حساب برگزیده شدن در یک جایزه تضمینی برای چاپ مجدد اثر و افزایش فروش آن نیست؟
همین طور است. به‌خاطر دارم که در سال‌های گذشته دفتر شعری برنده جایزه کتاب سال شد اما مردم از آن استقبال نکردند. مردم شعر خوب را متوجه می‌شوند و آن را دنبال می کنند؛ بنابراین اگر کتابی چندین جایزه نیز بگیرد اما مردم آن را دوست نداشته باشند، اتفاق خوب و مهمی برای آن رقم نمی‌خورد.
 
عده‌ای می‌گویند ما جایزه ادبی نداریم؛ بلکه جایزه سلیقه‌ای داریم. شما موفق این نظر هستید؟
من نه موافق و نه مخالف این صحبت هستم؛ چراکه همه‌ چیز به هیات داوران بستگی دارد. برای مثال در همین دوره نیز چند داور حضور داشتند که نمره‌های عجیب و غریبی داده بودند. البته نه به این شکل اما در جوایز خارجی نیز گاهی اختلاف سلیقه وجود دارد.
 
عده‌ای دیگر معتقد که ادبیات باندبازی شده است. شما عضو باند یا گروهی هستید؟
خوشبختانه من عضو هیچ دار و دسته‌ای نیستم و در هیچ گروهی حضور ندارم؛ به همین دلیل روابط خصوصی با کسی ندارم؛ اما با این حال نمی‌توانم منکر این شوم که در ادبیات تیم و باند وجود دارد.
 
سالانه چند هزار کتاب شعر و داستان منتشر می‌شود اما در اکثر مسابقات داوران رضایت کافی از کیفیت آثار منتشر شده ندارند. دلیل این اتفاق چیست؟
به اعتقاد من سیستم داوری جوایز باید تغییر کند؛ چراکه همان‌طور که شما گفتید، سالانه چند هزار کتاب شعر و داستان منتشر می‌شود و در داوری‌ مرحله نخست جوایز، آثار زیادی از چشم داوران و برگزارکنندگان جوایز پنهان می‌ماند. بنابراین باید نهادی را تاسیس کنیم که آثار را غربال کند و به سطح کیفی آنها نمره دهد. به نظر من این کار ضروری است و در غیر این صورت، بدون شک حق عده‌ای نادیده گرفته می‌شود. در نهایت باید بگویم که من موافق برگزاری جوایز هستم و معتقدم که برگزاری جوایز می‌تواند به پویایی ادبیات کمک کند؛ بنابراین برگزاری یک جایزه با چند ایراد بهتر از برگزار نشدن آن است.

نظر شما