شناسهٔ خبر: 52775 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در کتاب «فروپاشی» ترجمه فریدون مجلسی مطرح شد: چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمی‌گزینند؟

کتاب «فروپاشی: چگونه جوامع راه فنا یا بقا را بر می‌گزینند» نوشته جرد دایومند به ترجمه فریدون مجلسی منتشر شد.

چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمی‌گزینند؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «فروپاشی: چگونه جوامع راه فنا یا بقا را بر می‌گزینند» نوشته جرد دایومند با ترجمه فریدون مجلسی منتشر شده است.

فریدون مجلسی درباره این کتاب می‌نویسد: «کتاب حاضر نوشته جَرِد دایموند، که در حال حاضر استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لس‌آنجلس است و به علاوه پرنده‌شناسی پژوهشگر و از دوستداران جدی محیط زیست به‌شمار می‌رود، به شیوه هشدار دهنده دیگری و با قلمی در شأن برنده جایزه ارزشمند پولیتزر، حساس‌ترین و مهم‌ترین مسائل زیست‌محیطی دنیای کنونی را به صورتی داستان‌گونه شرح داده است. داستانی که آیینه‌ای برای بازتاب گذشته است و آینده‌ای سخت را می‌نمایاند؛ با هشداری جدی بر خطر فروپاشی که داستان گذشته و آینده ماست! همه ما!‌

کتاب صرفاً دانشگاهی نیست، بلکه عمومی است و داستان‌وار و جذاب خواننده را دنبال خود می‌کشاند. با این حال، به کسانی که در جست‌وجوی افسانه و قصه هستند توصیه می‌کنم از خیر این کتاب بگذرند! باری خودم که کم‌تجربه و کتاب نخوانده هم نیستم، این کتاب بسیار آموزنده بود؛ یعنی همان انتظاری که از کتابی فوق‌العاده داشتم، که پس از خواندنش با پیش از خواندنش فرق کرده باشم؛ کتابی آگاهی‌دهنده در زمینه‌های تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی، مردم‌شناسی و البته زیست‌محیطی ... نامش را کتاب سواد گذاشتم! خواننده پس از خواندن آن دارای سواد بیشتری در مقولاتی می‌شود که زندگی امروز ما به آن‌ها گره خورده است و آینده ما و فرزندانمان در گرو شناخت بیشتر و عملکرد جدی‌تر در زمینه‌های مختلف آن است.

کشور ما در بیشتر زمینه‌های مطرح شده در این داستان بشری شریک و سهیم است. بزرگ‌ترین مسئله ما آب است، شور شدن است، بیابان‌زایی و جنگل‌زدایی است، و بالاتر از همه عبور از خط قرمز جمعیت و بدتر از آن جمعیت مهارناپذیر همسایگان و بیم جنگ! جمعیتی که طبیعت و منابع قابل اتکا در ایران و در جهان پاسخ‌گوی تأمین نیازهای آن نیست، تا چه رسد به رفاه و آسایش در معیار امروزی! در این کتاب نامی از ایران نیامده اما در حیرتم که چگونه سطر سطر آن را مرتبط با این سرزمین کهن و مسائل دیرپای آن می‌بینم.»
 
در این کتاب برای درک فروپاشی‌های اجتماعی که مسائل زیست‌محیطی در آن‌ها نقش داشته، از روش‌های قیاسی استفاده شده است. مولف در کتاب قبلی‌اش اسلحه‌، میکروب و فولاد: سرنوشت جوامع بشری روش مقایسه‌ای را در جهتِ خلاف این موضوع به کار برده‌ است: روندهای متفاوت تشکیل جوامع انسانی در قاره‌های مختلف طی ۱۳ هزار سال گذشته. در عوض در کتاب حاضر، که بیشتر بر فروپاشی‌ها تمرکز دارد تا بر شکل‌گیری‌ها، بسیاری از جوامع گذشته و حال را با یکدیگر مقایسه می‌کند که از لحاظ آسیب‌پذیری زیست‌محیطی، روابط با همسایگان، نهادهای سیاسی و سایر متغیرهای «دریافتی» یا درونیِ ضروری برای تاثیرگذاری بر ثبات یک جامعه تفاوت دارند. متغیرهای «خروجی» یا بیرونی که بررسی می‌شود، شامل فروپاشی یا بقا است ـ و همین‌طور نحوه فروپاشی در صورتی که اتفاق افتاده باشد. هدف مولف از ربط‌دادن عوامل متغیر بیرونی به متغیرهای درونی، شناسایی تأثیر متغیرهای دریافتی احتمالی بر فروپاشی‌هاست.
 
برای این که خوانندگان از پیش درباره آنچه خواهند خواند دید کلی داشته باشند، نویسنده به چگونگی تنظیم کتاب می‌پردازد. طرح آن شبیه ماهیچه منقبض‌کننده مار بوآیی است که گوسفند بزرگی را بلعیده باشد. یعنی بحث‌های مولف هم درباره جهان امروزی و هم درباره گذشته، متشکل از شرحی طولانی است پیرامون یک جامعه، به‌علاوه بحث‌های کوتاه‌تری در مورد چهار جامعه دیگر. 

کارمان را با گوسفند بزرگ اولی آغاز خواهیم کرد. بخش یک شامل تک‌فصلی طولانی (فصل اول)، درباره مسائل زیست‌محیطی جنوب غربی مونتاناست؛ جایی که مزرعه هالس و کشتزارهای دوستانم هیرشی‌ها (که این کتاب را به ایشان تقدیم شده است) در آن قرار دارد.
 
بخش دو که با چهار فصل مختصرتر آغاز می‌شود، درباره چهار جامعه پیشین است که عملا فرو پاشیده‌اند، و دارای تسلسلی است که با توجه به چارچوب پنج اصلیِ مولف پیچیدگی آن بیشتر می‌شود.
 
در بخش «خواندنی‌های بیشتر» در فصل ۹ به اختصار به وضعیت برخی از دیگر جوامع مشهور پیشین اشاره می‌شود ـ جوامع هلال خصیب [در شرق و شمال جزیرة‌العرب]، آنگکور وات، جامعه هاراپاما در دره سند و دیگران که از آن جهات شبیه جامعه مایا بودند، و عوامل زیست‌محیطی در زوال آنان به‌شدت نقش داشت.
 
نخستین مطالعه موردی مربوط به گذشته است، یعنی تاریخ جزیرة ایستر (فصل ۲)، که نزدیک‌ترین نمونه فروپاشی «صرفاً» زیست‌محیطی است؛ موردی که در نتیجه جنگل‌زدایی کامل جنگ در می‌گیرد، نخبگان وآن تندیس‌های سنگی مشهورش سرنگون می‌شوند، و توده جمعیت می‌میرند و از بین می‌روند.
 
هیچ کتابی راجع به فروپاشی‌های اجتماعی کامل نیست، مگر آن‌که حاوی شرحی درباره مایاها باشد (فصل ۵)‌. در میان جوامعی که در فصل‌های ۲ تا ۵ درباره آن‌ها بحث شده، فقط مایاها گزارش کتبی رازگشایی‌شده‌ای برایمان برجای گذاشته‌اند.
 
گرینلند نورس نشین (فصل‌های ۶ تا ۸) پیچیده‌ترین مورد فروپاشی‌های ماقبل تاریخ را به ما عرضه می‌دارد، یعی موردی که درباره آن بیشترین اطلاعات را در اختیار داریم (زیرا جامعه باسوادِ اروپایی و کاملا قابل درک بود)؛ جامعه‌ای که مفصل‌ترین بحث را نیز می‌طلبد: یعنی گوسفند بلعیده شده دوم در میان ماهیچه‌های بوآ. هر پنج مورد چارچوب پنج اصلیِ من کاملا قابل درک بود)؛ جامعه‌ای که مفصل‌ترین بحث را نیز می‌طلبد: یعنی گوسفند بلعیده شده دوم در میان ماهیچه‌های بوآ. هر پنج موردِ چارچوب پنج اصلیِ نویسنده کاملا مستند است: آسیب زیست محیطی، ناپایداری آب و هوا، از دست دادنِ تماس دوستانه با نروژ، پدیداری تماس‌های خصمانه با اینوثیت‌ها و زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نورس‌های گرینلند.

گرینلند در زمینه فروپاشی‌ها نزدیک‌ترین برآورد در تجربه‌ای مهارشده را در اختیار ما می‌گذارد: یعنی مشارکت دو جامعه نورس‌ها و اینوئیت‌ها در یک جزیره، اما با فرهنگ‌های بسیار متفاوت؛ چنان که وقتی یک از آن دو جامعه در حال مرگ بود، دیگری بر جای ماند. از این رو، تاریخ گرینلند این پیام را می‌رساند که حتی در محیطی خشن نیز فروپاشی سرنوشتی محتوم نیست، بلکه به گزینش‌های جامعه بستگی دارد.
 
بخش دو (فصل ۹) با سه جامعه دیگر به پایان می‌رسد که (مانند ایسلند) به‌عنوان مواردی متضاد، در شناخت جوامعی که شکست خوردند مؤثر هستند. ضمن این‌که این سه جامعه به نسبت ایسلند یا به نسبت اغلب آن‌هایی که شکست خوردند، با مسائل زیست‌محیطی معتدل‌تری روبه‌رو بودند. همچنین خواهیم دید که برای موفقیت دو مسیر متفاوت وجود دارد:‌ یکی رویکردی از پایین به بالاست که تیکوپیا و ارتفاعات گینه نو نمونه آن است، و دیگری رویکردی از بالا به پایین است که ژاپنِ دوران توکوگاوا نمونه آن به شمار می‌رود.

سپس بخش سه به جهان امروزی بازمی‌گردد. با توجه به این که مونتانای امروزی پیش‌تر در فصل ۲ بررسی شده، اکنون چهار کشور مدرن متفاوت توسط مولف گزینش شده که دو کشور نخست کوچک و دو کشور بعدی بزرگ یا عظیم‌اند: یک مصیبت جهان سومی (روآندا)؛ یک کشور جهان سومی که تاکنون جان به در برده است (جمهوری دومینیکن)؛ یک کشور جهان سومی عظیم که تلاش می‌کند خودش را به جهان اول برساند (چین)؛ و یک جامعه جهان اولی (استرالیا). روآندا (فصل ۱۰) معرفِ مصیبتی مالتوسی است که در مقابل دیدگان ما در آن سرزمینِ بیش از حد انباشته از جمعیت رخ داد و با فروپاشی خونباری مواجه شد، همچنان که مایا در گذشته چنین شد. روآندا و همسایه‌اش بروندی به واسطه خشونت قومی هوتو/ توتسی خودشان بدنام هستد، اما خواهیم دید که افزایش جمعیت، آسیب زیست‌محیطی و تغییر آب‌و هوا، دینامیت لازم را فراهم آورد که خشونت قومی چاشنی آن بود.

جمهوری دومینیکن و هائیتی (فصل ۱۱) که در جزیره هیسپانیولا سهیم هستند، نشانگر تضادی غم‌انگیزند، همچنان که جوامع نورس و اینوئیت در گرینلند چنین بودند.
 
برای این که مبادا کسی تصور کند که این کتاب موعظه‌گر جبرگرایی زیست محیطی است، کشور دوم نشان می‌دهد که انسان چه تفاوت بزرگی می‌تواند ایجاد کند، به‌ویژه اگر رهبر کشور باشد. چین (فصل ۱۲) گرفتار مقادیر زیادی از همه ۱۲ نوع مسائل امروزی زیست‌محیطی است.
 
استرالیا (فصل ۱۳) در جایگاه جامعه‌ای جهان اولی که دارای آسیب‌پذیرترین محیط زیست است و خشن‌ترین درگیری‌های زیست‌محیطی را تجربه می‌کند، کاملا در قطب مخالف مونتانا قرار دارد.

بخش نهایی این کتاب (بخش چهار) درس‌های عملی برای امروز ما فراهم می‌آورد. فصل ۱۴ پرسشی گیج‌کننده را عنوان می‌کند که درباره همه جوامع پیشین، که کارشان به ویران کردن خودشان انجامید، مصداق دارد و اگر ما نیز کارمان به نابود کردن خود بینجامد، بشر خاکی آینده را نیز متحیر خواهند کرد.
 
فصل ۱۵ به نقش کسب و کارهای جدید می‌پردازد که برخی از آن‌ها به لحاظ زیست‌محیطی در شمار مخرب‌ترین کارهای امروزی‌اند، در حالی که برخی دیگر شماری از مؤثرترین حفاظت‌های زیست را فراهم می‌آورند. بررسی خواهیم کرد که چرا برخی از کسب و کارها (و البته فقط برخی) منافع خود را در این می‌بینند که حافظ محیط‌زیست باشند. و از سویی، چه تدابیری لازم خواهد بود تا سایر کسب و کارها (و البته فقط برخی) منافع خود را در این می‌بینند که حافظ محیط‌زیست باشند، و از سویی چه تدابیری لازم خواهد بود تا سایر کسب و کارها نیز ترغیب شوند اینان را سرمشق قرار دهند.

در نهایت در فصل ۱۶ خلاصه‌ای از انواع خطرات زیست‌محیطی ارائه می‌شود که جهان معاصر با آن روبه‌رو است؛ از جمله رایج‌ترین مخالفت‌های مطرح شده علیه جدی بودن واقعی آن خطرها، و تفاوت میان خطرات زیست‌محیطی پیش روی جوامع امروزی با موارد خطرناکی که جوامع پیشین با آنها مواجه بودند. 

کتاب «فروپاشی: چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمی‌گزینند» نوشته جرد دایومند به ترجمه فریدون مجلسی با شمارگان ۵۵۰ نسخه در ۶۵۶ صفحه به بهای ۵۵ هزار تومان از سوی نشر نو منتشر شده است.

نظر شما