شناسهٔ خبر: 52829 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

از تبار اشراف، به رسم مردم

بولیوار است که پس از این تجربه، جمهوری بزرگ کلمبیا را متشکل از کشورهای کلمبیا، ونزوئلا و اکوادور آزاد تشکیل داد و در فصلی دیگر از رزم تحت رهبری او کشورهای کنونی ونزوئلا، کلمبیا، پاناما، اکوادور و بولیوی به استقلال خود از سلطه استعماری اسپانیا نایل آمدند و قسمتی از سرزمین پرو نیز به دلیل نام او بولیوی خوانده شد.

فرهنگ امروز/علیرضا صدقی: سیمون بولیوار در بهار سال ۱۱۶۲ خورشیدی در شهر کاراکاس ونزوئلا در یک خانواده اشرافی به دنیا آمد. خانواده پدری او همه از کارگزاران دولت اسپانیا در منطقه ونزوئلا بودند. او نیز اگر می‌خواست می‌توانست به رسم و آیین پدرانش در زمره طبقات مرفه درآید. با این احوال، در رشته حقوق تحصیل کرد و در صدد برآمد تا کشورش و مناطق امریکای لاتین را از یوغ استعمار اسپانیا رهایی بخشد. ونزوئلا در منطقه استوایی شمال امریکای جنوبی و بین دریای کاراییب و کشور برزیل واقع شده است و مساحت آن تقریبا یک دوم ایران است. ونزوئلا علاوه بر مقابله آشکار با نیولیبرالیسم و امپریالیسم، مدعی طرح الگوی جدید اقتصادی و سیاسی (بولیواریسم) برای تمام کشورهای منطقه است. الگویی که از نام و آرمان های سیمون بولیوار (قهرمان پرآوازه امریکای لاتین در قرن نوزدهم) الهام گرفته است. او به مبارزه با استعمار اسپانیا پرداخت که این مبارزه به آزادی و اتحاد نیمی از کشور های امریکای لاتین منجر شد.
او در سن ۹ سالگی پدرش را از دست داد. سیمون ابتدا در ونزوئلا و سپس در اروپا تحصیل کرد و پرورش یافت. او در اروپا توانست دانش‌های ادبی و علمی خود را عمیق‌تر کرده و با آرمان‌های دموکراتیک الهام گرفته از انقلاب فرانسه آشنا شود. این آرمان‌ها زندگی او را تحت‌تاثیر قرار داده و او را به مبارزه برای استقلال قاره آمریکای جنوبی متقاعد کردند. سیمون بولیوار در سفر ایتالیا هنگام صعود از کوه مقدس این جملات را بر زبان آورد: «در مقابل شما سوگند می‌خورم، به خداوند پدرانم سوگند می‌خورم، به پدرانم سوگند می‌خورم، به شرافتم سوگند می‌خورم و به میهنم سوگند می‌خورم که هرگز تا قبل از گسستن زنجیرهایی که قدرت حاکمه اسپانیا به ما تحمیل کرده به بازوی خود استراحت و به روح خود آرامش نخواهم داد». از آوریل سال ۱۸۱۰ میلادی، کلنل بولیوار به یکی از رهبران عمده جنبش آزادی بخش ونزوئلا تبدیل شد. در روز ۶ اوت سال ۱۸۱۳ میلادی، سیمون بولیوار از سوی شورای شهر کاراکاس عنوان «لیبرتادور» (آزادی‌بخش) را یافت. با این حال، در ژوئن سال ۱۸۲۱ میلادی بود که سیمون بولیوار پس از پیروزی در کارابوبو توانست اسپانیایی‌ها را از خاک ونزوئلا بیرون براند. از آن پس، سیمون بولیوار تلاش خود را معطوف آزاد کردن سایر مستعمرات اسپانیا در قاره امریکای جنوبی کرد. جنگ در پس جنگ. بولیوار موفق شد استقلال کلمبیا، اکوادور، پرو و بولیوی را به دست بیاورد.
سیمون بولیوار قهرمان ملی امریکای لاتین (به ویژه ونزوئلا) است. او اندیشه ضد سرمایه‌داری و ضد امپریالیستی داشت. اندیشه بولیوار هنوز زنده است. هوگو چاوز (رئیس جمهوری سابق ونزوئلا) حکومت خود را جمهوری بولیواری معرفی می‌کرد.
سیمون بولیوار در سال ۱۱۹۲ مبارزه استقلال طلبانه خود را آغاز کرد و بسیاری از سرزمین‌های امریکای لاتین را از استعمار اسپانیا آزاد کرد. پس از آن در انقلاب کاراکاس شرکت فعال داشت و به کمک ارتشی از هوادارانش، کلمبیا را تصرف کرد. سپس، از طرف کنگره‌ای که به منظور تشکیل کلمبیای بزرگ برپا شده بود (و با آزاد سازی کلمبیا، ونزوئلا و پاناما به این هدف رسیده بود) به ریاست جمهوری برگزیده شد.
بولیوار در سال ۱۱۹۹ فرماندهی نیروهای آزادی بخش پرو را بر عهده گرفت و این کشور را از استعمار اسپانیا آزاد کرد. سال بعد، مبارزه آزادی بخش بولیوار به اکوادور گسترش یافت و این کشور، پس از آزادی به کلمبیای بزرگ پیوست.
در سال ۱۲۰۵ انقلابیون بولیوی نیز به رهبری بولیوار، پس از ۱۷ سال مبارزه توانستند سرزمین خود را آزاد کنند و به پاس خدمت سیمون بولیوار، این کشور را بولیوی نامیدند.
بولیوار رویای وحدت امریکای لاتین را در قالب فدراسیون دنبال می کرد؛ اما به سبب خودمحوری ها و فرقه گرایی ها نتوانست این خواسته خود را عملی کند. او مدتی به دیکتاتوری روی آورد و پس از آن در اواخر عمر از قدرت کناره گرفت.
بولیوار تمام ثروت سرشار و ارثیه هنگفت پدرش را در راه پیشرفت انقلاب و آزادی سرزمین های امریکای لاتین صرف کرد. او در ۲۶ آذر سال ۱۲۰۹ در ۴۷ سالگی درگذشت.
سیمون بولیوار مبارز و قهرمان ملی آمریکای لاتین در سال ۱۷۸۳ در کاراکاس به دنیا آمد و در ۱۸۳۰ خاموش شد. بولیوار در شکل گیری نخستین جمهوری در ونزوئلا نقش موثری ایفا کرد. حکومتی که فرجامی جز شکست زود هنگام در برابر ساز و کار حاکم بر نظام سرمایه نداشت... بولیوار است که پس از این تجربه، جمهوری بزرگ کلمبیا را متشکل از کشورهای کلمبیا، ونزوئلا و اکوادور آزاد تشکیل داد و در فصلی دیگر از رزم تحت رهبری او کشورهای کنونی ونزوئلا، کلمبیا، پاناما، اکوادور و بولیوی به استقلال خود از سلطه استعماری اسپانیا نایل آمدند و قسمتی از سرزمین پرو نیز به دلیل نام او بولیوی خوانده شد. اندیشه های ضد امپریالیستی بولیوار از او چهره ای بی بدیل در روند مبارزات مردم آمریکای لاتین ترسیم کرده است. به رغم نگاه انتقادی مارکس به برخی از خطوط اصلی اندیشه بولیوار او تصریح می کند که تحت تاثیر مقاله «سیکلو پدیا» بولیوار قرار داشته است. آن گونه که آندره شیر، روزنامه نگار آلمانی (با برگردان میم بهرنگ) روایت کرده است، مارکس درباره هدف سیمون بولیوار مبنی بر ایجاد آمریکای لاتین یکپارچه به تحقیر نوشته است: «هدف واقعی بولیوار عبارت بود از اتحاد تمام مناطق آمریکای لاتین و ایجاد یک جمهوری فدرال زیر رهبری شخص خود او. وقتی که او غرق رویاهای خود، مبنی بر پیوند دادن نیمی از جهان با نامش بود قدرت واقعی از دستانش بیرون لغزید...» «آندره شیر» میراث خواران بولیوار را مرتجعین، رژیم های راستگرای مستبد و دیکتاتورها عنوان می کند. «اولین رئیس جمهوری ونزوئلا که تحت شرایط جنگ استقلال طلبانه با استناد به دیکتاتوری سیمون بولیوار حکومت خودکامه خود را تاسیس کرد، ژنرال آنتونیو گوزمن بلانکو نام داشت. در دومین دوره ریاست جمهوری او (۱۸۸۴-۱۸۷۹) صدمین سالگرد تولد سیمون بولیوار به طور وسیعی جشن گرفته شد و درباره شباهت میان گوزمن بلانکو و سیمون بولیوار داد سخن سر داده شد. چند دهه بعد ژنرال خوان ویسنته که از سال ۱۹۰۸ تا زمان مرگش (۱۹۳۵) در ونزوئلا به شیوه دیکتاتوری حکومت می کرد، از «احیای نهایی میهن» دم می زد و خود را ادامه دهنده پیگیر راه سیمون بولیوار قلمداد می کرد... و ادعا می کرد که از آرمان های سیمون بولیوار پیروی می کند.» و اما آنچه امروزه به عنوان نمود های بولیواریسم در آمریکای لاتین، خصوصاً در ونزوئلای هوگو چاوس و بولیوی اوو مورالس دیده می شود به قول چاوس درختی است با سه ریشه: یکم سیمون بولیوار، دوم سیمون رودریگز (آلیاس ساموئل روبینسون ۱۸۶۱-۱۷۶۹) که معلم و دوست همیشگی بولیوار بوده است و سوم ایزکویل زامورا (۱۸۶۱-۱۸۱۷) که «ژنرال خلق مستقل» در جنگ داخلی ونزوئلا در قرن نوزدهم بوده است. او ضمن تشریح مبانی نزدیکی بولیواریسم و مارکسیسم در عصر حاضر خاطر نشان می کند که: «چنین است که امروز انقلاب بولیواریستی وارد مرحله «ضد امپریالیستی» خود شده است...» هوگو چاوس رئیس جمهوری ونزوئلا که از حکومت خود به عنوان «جمهوری بولیواری» یاد می کند در تشریح شخصیت بولیوار در سخنرانی اش در «مجمع جهانی سوسیالیسم» ضمن اشاره به این نکته اشاره می کند که از نظر کمونیست های ونزوئلا ضد امپریالیسم بولیواریستی پیوند تنگاتنگی با ضد امپریالیسم مارکسیستی دارد.
سیمون بولیوار که توسط رقبایش از قدرت ساقط می شود در سن پدرو آلخاندرینو یک مزرعه در نزدیکی شهر سانتامارتا در انزوا در می گذرد.به این ترتیب ، در روز ۱۷ دسامبر سال ۱۸۳۰ میلادی سیمون بولیوار قهرمان استقلال امریکای جنوبی در نزدیکی شهر سانتامارتا در کلمبیا به علت ابتلا به بیماری سل درگذشت.علی رغم فتوحات و کسب استقلال کشورهای امریکای جنوبی از استعمار اسپانیا ، سیمون بولیوار در انزوا در می گذرد و یک کشیش فقیر سرخ پوست مراسم مذهبی را بر بالین بولیوار محتضر برگزار می کند.

منبع: ابتکار

نظر شما