شناسهٔ خبر: 54171 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«آخرین انسان» چاپ شد/ ارائه جدیدی از «اوریکس و کریک»

رمان «آخرین انسان» نوشته مارگارت اتوود با ترجمه سهیل سُمی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ رمان «آخرین انسان» نوشته مارگارت اتوود به تازگی با ترجمه سهیل سُمی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.

نسخه اصلی این رمان در سال ۲۰۰۳ منتشر شده و انتشارات ققنوس حق نشر فارسی آن را از شرکت او.دبیلو.تائود خریداری کرده است. چاپ اول این ترجمه در سال ۱۳۸۳ با نام اصلی «اوریکس و کریک» منتشر شده بود. «آخرین انسان» نام ترجمه فرانسوی این کتاب است.

کتاب پیش رو در برگیرنده یک رمان عاشقانه از اتوود است که در گذشته رخ داده و در آینده روایت می شود. این آینده، آینده ای است که در آن هیچ انسانی به جز یک نفر روی کره زمین باقی نمانده است. این انسان هم وضعیت خوبی ندارد و هیچ غذایی جز یک انبه برایش نمانده است. اولین بخش رمان نیز «انبه» نام دارد. رمان «آخرین انسان» هنگام اولین انتشار در سال ۲۰۰۳ در فهرست نهایی بسیاری از جوایز بین المللی قرار گرفت.

این رمان ۱۵ فصل اصلی دارد که به بخش های زیادی تقسیم شده اند. اسوِلتانا، انبه، خُرخُرِ گربه، سویومی، هَپی کوپا، اکستینکتاتون، پیاده روی، اوریکس، برین فریز، چکش، مستاصل، خوکنک ها، رادیو، بارو، عوام نشین گردی و ... عناوین برخی از بخش های رمان «آخرین انسان» هستند.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

خورشید به بالادست آسمان می خزد و هر دم بر سوزندگی شعاع های نورش می افزاید. سرش سنگین است. جانوری پیچکی شکل و کلفت می خزد و دور می شود و درست هنگامی که پای اسنومن کنار او پایین می آید، تکانی به زبانش می دهد. باید بیشتر مراقب باشد. این مارها سمی اند؟ آیا آن دُم بلندی که نزدیک بود پایش را روی آن بگذارد، در قسمت جلوی بدن پوشیده از خزی نازک نبود؟ درست ندیده بودش. امیدوار است چیزی ازشان باقی نمانده باشد. ادعا کرده بودند که تمام مَرموش ها نابود شده اند، اما برای ازدیاد نسل فقط به یک جفت نر و ماده نیاز بود؛ یک جفت، آدم و حوای مرموش ها و یک آدم عجیب و غریب با دلی پر از بغض و کینه، که آن ها را در طبیعت رها کند تا زاد و ولد کنند، و از این تصور که آن ها در دل لوله های فاضلاب وول بزنند لذت ببرد. موش هایی با دُم های بلند و سبز و فلس دار و دندان های نیشی چون مارهای زنگی. تصمیم می گیرد در این مورد فکر نکند.

در عوض شروع می کند زیر لب زمزمه کردن تا سر حال بیاید. آن آواز چه بود؟ «سرزمین عجایب زمستانی.» مدت ها بعد از آخرین برفی که بارید، این آواز را هر کریسمس گروهی در بازارچه ها می خواندند. آهنگی در مورد کلک زدن به یک آدم برفی، قبل از آن که آب شود.

این کتاب با ۵۰۳ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

نظر شما