شناسهٔ خبر: 54413 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پروفسور کلایتون کراکت، رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس: آثار «ژاک دریدا» برای قرن بیست‌ویکم نیز دلالت‌های مهمی دارد

پروفسور کلایتون کراکت، رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس آمریکا معتقد است که کارها و آثار ژاک دریدا، فیلسوف پست مدرن فرانسوی برای قرن بیست‌ویکم نیز دلالت‌های مهمی دارد.

کلایتون کراکت

فرهنگ امروز/ جلال حیران‌نیا : پروفسور کلایتون کراکت، رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا در کتابی با عنوان «دریدا بعد از پایان نوشتن: الهیات سیاسی و مادی گرایی جدید» که پارسال از سوی انتشارات دانشگاه فوردهام منتشر شده به بررسی آرای متأخر ژاک دریدا، فیلسوف ساختارشکن فرانسوی پرداخته است.

ژاک دِریدا (۱۹۳۰ - ۲۰۰۴) فیلسوف الجزایری‌تبار فرانسوی و پدیدآورنده فلسفه واسازی است. تئوری‌های وی در فلسفه پست مدرن و نقد ادبی تأثیر فراوانی گذاشت. ژاک دریدا، با جنبشی که بنام واسازی شناخت شده، نزدیکی و پیوندی تنگ دارد. هدف اصلی او در واقع خنثی کردن چیزی است که خود آن را عقل‌مداری (یا حاکمیت عقل) خوانده‌ است.

دریدا این باور ساختارگرایان را که معنا در ذات متن است، رد می‌کند. او نمی‌پذیرد که واژگان حامل و بارور معنایند. بلکه بر آن است که، واژگان تنها به واژگان دیگر اشاره دارند. معنا وابسته به داننده است و نه متن و زمانی بروز می‌یابد که مفسر با متن به گفت‌وگو در آید. پس دلایلی بنیادی که بتوان بدان‌ها تکیه کرد، وجود ندارد.

ژاک دریدا


در گفت‌وگو با پروفسور کلایتون کراکت، به بررسی این اثر پرداخته‌ایم که در ادامه آمده است.
پروفسور کلایتون کراکت، رئیس مرکز مطالعات دینی دانشگاه آرکانزاس مرکزی آمریکا متولد 11 آویل 1969 است. او درحال حاضر سردبیر مجلات «دین و خشونت در دنیای سکولار» و « مجله‌ای برای نظریه فرهنگی و مذهبی» است. «الهیات سیاسی رادیکال: دین و سیاست بعد از لیبرالیسم» و «دین، سیاست و زمین: مادی‌گرایی جدید» از جمله آثار کراکت به شمار می‌رود.

هدف اصلی شما از تالیف این کتاب چه بوده است؟
مسئله اصلی کتاب من بررسی چرخش و تغییر در کارها و آثار متأخر دریدا در مقایسه با فلسفه پیشین او است. در آثار متاخر دریدا به نظر می‌رسد وی بیشتر در مسایل اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و مذهبی درگیر می‌شود و به این موضوعات می‌پردازد و در این کتاب تلاش زیادی جهت تجزیه و تحلیل و توضیح آن صورت گرفته است.

ایده محوری شما در این کتاب چه بوده است؟
من در این کتاب علیه هرگونه تغییر آشکار یا تغییر مسیر بحث می‌کنم. ادعای من این است که با توجه به اینکه دریدا فلسفه خود را در دهه 90-1980 میلادی ارائه می‌دهد، تغییری ظریف در زمینه کاری او وجود دارد و اینکه چگونه ما فلسفه اروپایی را درک می‌کنیم که به وسیله آن «دکانستراکشن» (واسازی) کمتر به نوشتن وابسته می‌شود. 
نوشتن موضوع اصلی شمار زیادی از پساساختارگرایان فرانسوی است، اما برای دریدا و دیگران موقعیت و شرایط پست مدرنیسم و «دکانستراکشن» (واسازی) کمتر به نوشتن مرتبط بوده و بیشتر به آنچه دریدا در اثر اخیر خود تکنیک اصلی و اولیه می‌نامد، مرتبط است. تکنیک (Technicity)، تکنیک‌های وجود (existence) بوده که شامل مسئولیت و تکرار می‌شود. 
تکنیک به عنوان یک شرط ضروری تفکر و زندگی ما مرگ را به عنوان نتیجه مخرب آن - تفکر تسلیحات ما - و همچنین در زمان مشابه زندگی را به عنوان یک امکان پاسخ، مسئول وجودی هر وضعیت زندگی و تفکر تولید و دوباره تولید می‌کند.
من آثار متأخر دریدا را با توجه به این خط فکری مورد مطالعه قرار دادم  و حدس می‌زنم که او یک الهیات سیاسی بدون حاکمیت را بسط و گسترش می‌دهد. در واقع این کار او برخلاف الهیات سیاسی کارل اشمیت است.
 


- برای نوشتن این اثر علاوه بر آثار خود دریدا، چه قرائت‌هایی از او را مورد توجه داشته‌اید؟
در کتاب دریدا پس از پایان نوشتن، من سه قرائت خاص از دریدا را ترجیح داده ام؛ جان دی کاپیوتو، کاترین مالابو، کارن باراد. این سه فیلسوف مهم به دریدا به عنوان یک متفکر در کنار نویسنده، خواه در ارتباط با ایمان (کاپیوتو) انعطاف (مالابو) فیزیک ذرات کوانتومی (باراد) نگاه می‌کنند. 
نتیجه‌گیری من این است که ما باید به دریدا از دیگاه ماتریالیسم جدید نگاه کرده و وی را یک ماتریالیسم بیش فعال بدانیم که «دکانستراکشن» (واسازی) را در ارتباط با جهان نه فقط زبان، بلکه حوادث، فرایندها، حیوانات، سیاست، اشیاء و حتی زمینه‌های کوانتومی درک می‌کند.

- ضرورت نوشتن این اثر چه بود؟ و آیا اساساً دریدا برای قرن کنونی ما هم حرفی دارد؟
بله کارها و آثار دریدا برای قرن کنونی نیز دلالت‌های مهمی دارد. در واقع ضرورت نوشتن این کتاب این بود که نشان دهد کجا و چگونه کارها و آثار دریدا در قرن بیست‌ویکم حفظ خواهد شد و دلالت‌هایی برای این قرن خواهد داشت، فراتر از زمینه های کلیشه‌ای ادبیات، زبان‌شناسی و زبان که هر یک از آنها گاهی اوقات محدود می‌شوند.
 

ایبنا

نظر شما