شناسهٔ خبر: 54468 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

عباس کاظمی وریچ: کتاب‌های جامعه‌شناسی برای فهم زندگی مردم نوشته نمی‌شوند

عباس کاظمی وریچ، عضو هیات علمی مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می‌گوید: تحقیقات کتاب‌های حوزه جامعه‌شناسی نوشته نمی‌شوند که فهم شوند و بر زندگی مردم تأثیر بگذارند. کمتر کتابی مانند کتاب جامعه‌شناسی آنتونی گیدنز داریم که برای مردم عادی نوشته شده که بر زندگی آنها تاثیر بگذارد.

کتاب‌های جامعه‌شناسی برای فهم زندگی مردم نوشته نمی‌شوند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ مخاطبان اصلی کتاب در هر جامعه‌ای باید مردم آن جامعه باشند. کتاب باید به نیازهای زندگی روزمره مردم جامعه پاسخ بگوید. آیا در جامعه ایران کتاب‌های منتشر شده به نیازی پاسخ می‌دهد؟ عباس کاظمی وریچ در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا معتقد است که کتاب‌های حوزه جامعه‌شناسی نیازی از جامعه ایران را پاسخ نمی‌دهند، به همین بهانه گفت‌وگویی با وی داشته‌ایم که در ادامه آمده است.

کتاب‌های حوزه جامعه‌شناسی که رشته تخصصی شماست از چه چیزی رنج می‌برند؟

کتاب‌های جامعه‌شناسی در ایران به دوگونه هستند یا ترجمه‌اند یا تألیفی هستند. در حوزه ترجمه ما مترجم تخصصی جامعه‌شناسی کم داریم. تعدادشان اندک است، اما افراد بسیاری هستند که همه‌چیز ترجمه می‌کنند، برخی‌ها هم هستند که به‌صورت تفننی ترجمه می‌کنند. به‌هرحال اوضاع ترجمه خیلی خوب نیست. اما وضع تألیف بدتر از ترجمه است. ما محقق و افرادی که کتاب‌های اصیل ترجمه یا تألیف کنند نداریم. تألیف در ایران یا حالت گردآوری دارد و کار تحقیقی نیست یا از دل تحقیقاتی درآمده که حرف تازه‌ای هم ندارد. کتاب‌های تألیفی با این حال، تعدادشان اندک است و کمتر جامعه‌شناسی علاقه‌مند به تالیف در حوزه ایران است.



منظور این است که تألیفی باشد که از درون تحقیق درآمده باشد؟


بله به این معنا که کتابی را بخواهد بنویسد که بر اساس پژوهش بوده باشد و صرفا گردآوری از سایر منابع خارجی نباشد. این با آثار تحقیقی که به همان صورت در ایران چاپ می‌شوند فرق می‌کند. برخی از جامعه‌شناسان ما تحقیقاتی را که برای سازمان‌ها انجام می‌دهند به همان معنا چاپ می‌کنند که عمدتا برای خواننده عمومی سودمند نیستند و البته به درد مطالعه دانشجویان مقاطع پایین هم نمی‌خورد. بگذارید اینگونه بگویم ما در جامعه‌شناسی نویسنده پژوهشگر کم داریم.

من این را می‌فهمم که در واقع کتاب‌هایی که در این حوزه یا حتی حوزه‌های دیگر نوشته می‌شوند مسئله‌مند نیستند؟

مسئله‌مندی موضوع دیگری است، ممکن است که مسئله‌شان را یک‌جوری دیگر تعریف کنند. ضعف کتاب‌های جامعه‌شناسی این است که این کتاب‌ها بر اساس داده‌های کافی که از دل جامعه ایران باشد نیستند. گاهی اوقات مسئله را تعریف می‌کنیم، اما برای آن مسئله شواهد کافی نمی‌آوریم. یعنی پژوهش کافی انجام نمی‌دهیم. بنابراین ممکن است کتاب مسئله‌مند باشد، یعنی مسئله را تعریف کرده باشد، اما پژوهشگر صرفا داستانی غیرمستند تعریف کرده باشد.



چرا در حوزه علوم اجتماعی کتاب‌هایی که بر زندگی مردم جامعه تاثیر بگذارد بسیار کم است؟


ارتباط بین کتاب‌های علوم اجتماعی یا جامعه‌شناسی با جامعه و مردم بسیار کم است. ما کمتر کتاب‌هایی را می‌نویسیم که مردم یا حتی علاقه‌مندان به علوم اجتماعی آن‌ها را بخوانند. کتاب‌ها بیشتر جنبه آکادمیک دارند و نوشته می‌شوند که چند تا پژوهشگر آن‌ها را بخوانند یا اینکه نوشته می‌شوند که بیشتر به آن‌ها ارجاع داده شوند. این کتاب‌ها نوشته نمی‌شوند که فهم شوند و بر زندگی مردم تأثیر بگذارند. ما در علوم اجتماعی کمتر کتابی مانند کتاب جامعه‌شناسی آنتونی گیدنز داریم که آن را برای مردم عادی نوشته که بر زندگی مردم تأثیر بگذارد.

نظر شما