شناسهٔ خبر: 54529 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چرا کتاب خواندن مهم است

پرسشی ساده مطرح می‌کنم، پاسخی صادقانه بدهید چراکه پاسخ شما میزان لذت زندگی روزانه‌تان را بالا می‌برد، آلزایمر را به تاخیر می‌اندازد و حتی عمرتان را بلندتر می‌کند: در هفته گذشته چند ساعت را به مطالعه کردن اختصاص دادید؟

فرهنگ امروز/ بهار سرلک:

پرسشی ساده مطرح می‌کنم، پاسخی صادقانه بدهید چراکه پاسخ شما میزان لذت زندگی روزانه‌تان را بالا می‌برد، آلزایمر را به تاخیر می‌اندازد و حتی عمرتان را بلندتر می‌کند: در هفته گذشته چند ساعت را به مطالعه کردن اختصاص دادید؟

این پرسش از سال ١٩٩٢ هر ساله به عنوان بخشی از «مطالعه سلامتی و بازنشستگی» دانشگاه میشیگان از هزاران خانواده‌ امریکایی پرسیده می‌شود. در واقع بخشی کوچک در نظرسنجی بزرگی را که ٢٠ هزار بازنشسته در آن شرکت دارند به خود اختصاص داده و سال‌های سال در تحلیل‌های سلامت مغز افراد سالخورده نادیده گرفته می‌شد. تا اینکه در سال ٢٠١٦، زمانی که محققان دانشکده سلامت عمومی ییل اطلاعات «مطالعه سلامتی و بازنشستگی» دوازده ساله دانشگاه میشیگان را در مورد عادت‌های خواندن و سلامت بیش از ٣٦٠٠ زن و مرد ٥٠ سال به بالا زیرورو کردند، الگویی امیدوارکننده به دست آوردند: افرادی که طی چندین سال به مدت ٣٠ دقیقه در روز کتاب می‌خوانند- چه داستانی، چه غیرداستانی یا نظم و نثر- نسبت به افرادی که اصلا کتاب نمی‌خوانند، به طور میانگین ٢ سال بیشتر عمر می‌کنند.

عجیب‌تر اینکه کتابخوان‌هایی که بیش از ٣ ساعت در هفته را به خواندن اختصاص می‌دهند نسبت به هم‌سن و سالان خود که فقط به خواندن روزنامه یا مجله اکتفا می‌کنند، احتمال مرگ‌شان بین سال‌های ٢٠٠١ تا ٢٠١٢ کمتر شده است.

شاید پیش از این شنیده باشید که یافته‌های جدید نشان می‌دهند کودکان شش ماهه که با والدین خود طی روزهای هفته مشغول کتاب خواندن می‌شوند، چهار سال بعد مهارت‌های خواندن و نوشتن قوی‌تری دارند، در آزمون‌های هوش امتیاز بیشتری می‌گیرند و مشاغل بهتری نسبت به کتاب‌نخوان‌ها خواهند داشت.

اما مطالعات اخیر این بحث را پیش می‌کشند که عمل خواندن در بزرگسالی هم به همین میزان مهم است. وقتی طی یک عمر زمانی را به خواندن اختصاص دهیم، خواندن و مهارت‌های فراگیری زبان پشتیبان مغز سالم می‌شود و عملکرد مغز در موقعیت‌های مختلف بهتر.

برای فهم اینکه هر کدام از ما چرا و چطور می‌تواند بیشترین استفاده را از کلمات ببرد، از همان سوالی که گروه ییل مطرح کرده‌اند، شروع کنید: چطور است که کتاب خواندن قدرت مغز ما را بهبود می‌بخشد اما خواندن روزنامه و مجله چنین کاری نمی‌کند؟

محققان ثابت کرده‌اند فرد با خواندن یک فصل از کتاب، تشویق به «خواندن عمیق» می‌شود. برخلاف سطحی خواندن صفحه اول پرتیتر روزنامه‌ها، خواندن کتاب (با هر ژانری) مغز را وادار به تفکر انتقادی می‌کند و باعث می‌شود از میان فصل‌ها و با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنید. اول اینکه وقتی این ارتباط را برقرار می‌کنید (البته این کار را مغز انجام می‌دهد) عینا در چهار ناحیه مغز و دو نیمکره آن، گذرگاه‌هایی را ایجاد می‌کنید. در طول زمان، این شبکه عصبی می‌تواند فکر کردن سریع را بهبود ببخشد و ممکن است حالت محافظتی مستحکم‌تری در برابر بدترین تاثیرات زوال شناختی فراهم کند. دوم، خواندن کتاب، مخصوصا داستانی، ثابت کرده است حس یکدلی و هوش هیجانی را در افراد افزایش می‌دهد. در تحقیقی که سال ٢٠١٣ انجام شد، شرکت‌کنندگانی که فقط بخش اول یا فصل اول یک داستان را خواندند، یک هفته بعد افزایش قابل ملاحظه‌ای در حس همدردی‌شان دیده شد، در حالی که اخبارخوان‌ها در این امر افت کردند.

شاید این یافته‌ها چنگی به دل نزنند اما حقیقت امر این‌طور نیست؛ توسعه رفتارهای اجتماعی مانند همدردی و هوش هیجانی می‌تواند منتهی به تعامل انسانی بیشتر (و مثبت‌تر) شود که به نوبه خود میزان اضطراب را کاهش می‌دهد. پژوهشگران ثابت کرده‌اند تعامل انسانی و کاهش میزان اضطراب عواملی موثر برای زندگی طولانی‌ و سالم‌تر است.

این‌طور نیست که بگوییم مجله، روزنامه و مقالاتی که روی اینترنت قرار می‌گیرند، شایستگی لازم را ندارند. خواندن هر چیزی که ذهن شما را پر کند و شما را در معرض کلمات، اصطلاحات و حقایق جدید قرار دهد منافعی روانی برای شما در پی خواهند داشت. تحقیق تازه‌ای نشان داده است دایره واژگانی گسترده‌ با تقویت آنچه دانشمندان «حفاظ شناختی» می‌نامند، منجر به داشتن ذهنی منعطف‌تر می‌شود. یکی از مواردی که می‌توان این حفاظ را مدنظر قرار داد، توانایی مغز ما در وفق دادن خود با صدمه است. حفاظ‌شناختی به سلول‌های مغز کمک می‌کند گذرگاه‌های روانی جدیدی را که اطراف نواحی‌ای که با سکته، دمانس و اشکال دیگر زوال آسیب دیده‌اند، پیدا کند. این موضوع می‌تواند نشان دهد چرا بسیاری از سالخوردگان به ظاهر سالم پس از مرگ‌شان علایم نهفته پیشرفته آلزایمر در مغز آنها تشخیص داده می‌شود برخلاف اینکه علایم این بیماری در زندگی‌شان کم بوده است. محققان گمان می‌کنند حفاظ شناختی‌شان مسوول این امر بوده که اجازه داده برخی سالخوردگان به طور یکپارچه صدمات نهفته مغز را تعدیل کنند.

چطور فرد حفاظ شناختی را می‌سازد؟ این خبر خوبی برای عشاق کلمات است. کلمه به پایداری‌اش در برابر سالخوردگی مشهور است و طبق یافته‌های محققان دانشگاه اسپانیایی سانتیاگو دو کومپوستلا، کسی که دایره واژگانی غنی‌ای دارد می‌تواند به طور قابل ملاحظه‌ای نمود زوال عقلی را به تاخیر بیندازد. وقتی این تیم امتیازات آزمون واژگان بیش از ٣٠٠ داوطلبی که ٥٠ سال یا بیشتر سن داشتند را مورد تحلیل قرار دادند، متوجه شدند شرکت‌کنندگانی که امتیاز پایین‌تری کسب کرده‌اند سه تا چهار برابر بیشتر از شرکت‌کنندگانی که امتیاز بالا گرفته‌اند، در معرض خطر زوال شناختی قرار دارند.

همچنین یادگیری واژگان زبانی دیگر، مواد مغذی مهمی برای مغز فراهم می‌کند. در حقیقت، این تحقیق نشان داده است که یادگیری موضوعی جدید، مانند چطور بازی کردن با یک وسیله یا صحبت به زبان دوم، یکی از بهترین اقداماتی است که می‌توانید در هر سنی برای مغزتان انجام دهید. آن شبکه ارتباطی قدرتمند مغز را که با خواندن به دست می‌آوریم، خاطرتان هست؟ فراگیری موفقیت‌آمیز زبان دوم این شبکه را رشد می‌دهد. ثابت شده است افرادی که به چند زبان صحبت می‌کنند افراد قوی‌تری در انجام چندکار همزمان هستند و در به‌خاطر سپردن و تمرکز روی اطلاعات مهم عملکرد بهتری از افراد تک‌زبان دارند.

مطالعه‌ای که در سال ٢٠١٣ در نشریه «نورولوژی» منتشر شد، نشان داد بیمارانی که به دو زبان یا بیشتر صحبت می‌کنند چهار سال و نیم دیرتر از کسانی که یک زبان می‌دانند، دچار دمانس می‌شوند و در حالی که مغزی که زبان دوم را در سال‌های نخستین زندگی‌اش می‌آموزد احتمالا از منافع شناختی بیشتری نسبت به کسانی که در بزرگسالی زبان دوم را فرامی‌گیرند، بهره‌مند می‌شود با این حال هرگز دیر نیست. از سوی دیگر لازم نیست این زبان را روان صحبت کنید. در مصاحبه‌ای که توماس باک از دانشگاه ادینبورگ با نشریه آتلانتیک داشته، او گفته است: «فقط دانستنِ اساس و پایه ارتباط‌های زبانی می‌تواند دمانس را به تاخیر بیندازد. »

البته یادگیری زبان جدید دستاوردی سریع نیست. خوشبختانه، نتیجه فراگیری یک درس می‌تواند در دم رضایت‌تان را فراهم کند. محققان آلمانی و اسپانیایی از ٣٦ شرکت‌کننده خواستند دو جمله‌ای را که حاوی یک واژه خارجی است، بخوانند: «هر یکشنبه مادربزرگ به «جدین» می‌رفت» و «مرد در «جدین» به خاک سپرده شده بود. » وقتی از آنها پرسیدند «جدین» به چه معناست و آنها که به درستی گفته بودند «گورستان» در بخش‌هایی از مغزشان همان واکنش‌های «لذتی» را نشان دادند که مغز با خوردن غذا و محرک‌های رضایت‌بخش دیگر نشان می‌دهد. اگرچه وقتی نوبت کلمات می‌شود، افراطی‌گری تشویق می‌شود چراکه در خدمت افزایش قدرت دایره واژگانی قرار می‌گیرد؛ هم برای امروز، هم فردا و هم باقی عمرتان.

روزنامه اعتماد

نظر شما