شناسهٔ خبر: 55049 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

رد پایی از زنان نقاش در تاریخ دوران قاجار

از تصویرسازی‌ها و طراحی‌های منتسب به زنان، آنچه به دست ما رسیده بسیار متأخر و مربوط به دوران ناصرالدین شاه قاجار است. روشن است که اولین تصویرسازی‌های زنان از خود و جهان اطرافشان ساده، کودکانه با موضوعاتی دم‌دستی و روزمره است.

فرهنگ امروز/ بهناز قاضی‌مرادی:

از زنان نقاش در دوران قاجار چه می‌دانیم؟ تاریخ هنر در دوران قاجار را که مرور می‌کنیم نشان چندانی از زنان تصویرگر، قلمدان‌کار، تذهیب‌کار یا نقاش پیدا نمی‌کنیم. تنها چند نقل قول از میان خاطرات اعتمادالسلطنه1 و همین‌طور خاطرات دوستعلی‌خان معیرالممالک2 که به قلم خوب و توانمند تومان‌آغا دختر ناصرالدین‌شاه اشاره می‌کنند و چند اسم مانند جهان‌خانم، ماه‌رخسار و شاه‌بیگم که اطلاعاتی از آنها در دست نیست، همین و دیگر هیچ؛ بنابراین برای پاسخ به این سؤال شاید باید مسیری دیگر پیمود و از میان تصویرسازی‌های به‌جامانده در آلبوم سلطنتی به‌دنبال ردی زنانه بگردیم یا طرحی که به زنی درباری
 منتسب است.
از تصویرسازی‌ها و طراحی‌های منتسب به زنان، آنچه به دست ما رسیده بسیار متأخر و مربوط به دوران ناصرالدین شاه قاجار است. روشن است که اولین تصویرسازی‌های زنان از خود و جهان اطرافشان ساده، کودکانه با موضوعاتی دم‌دستی و روزمره است. روزمرگی شاید آن چیزی باشد که زنان بیش از مردان صاحب آن هستند و در آن مأمن می‌گیرند. آنجاست که داوری‌ها و قضاوت‌هایشان در باب امری اجتماعی و اخلاقی شکل می‌گیرد، حوزه‌ای که در آن کنش‌هایشان به عینیت درمی‌آید و به جریان می‌افتد. زن هنرمند قاجاری «واقعیت» را به‌مثابه امر دنیوی مادیت می‌بخشد، نه چون امری انتزاعی و ذهنی. او سوژه‌های خود را به زمین می‌کشد، بدنشان و امیال مرتبط با آن را می‌بیند و به رسمیت می‌شناسد، بدنی که نماینده‌ اعمال آشکاری از قبیل امر جنسی، خوردن و نوشیدن، حاملگی و تولد و حتی قضای حاجت است. این سوژه تنی آشکار و واقعی دارد که با جهان اطراف خود درمی‌آمیزد تا آن را بخشی از خود سازد. برای تأیید این حرف نگاهی بیندازیم به طراحی یکی از زنان درباری که نمی‌دانیم کیست، اما طرح‌هایش در کتابخانه سلطنتی در کنار نقاشی‌های ناصرالدین‌شاه آلبوم شده است.
او صحنه «زایمان لیلا خانم سوگلی ناصرالدین شاه در اندرون» را انتخاب کرده و به تصویر کشیده است؛ صحنه‌ای که از دید یک مرد صحنه‌ای بی‌اهمیت و حتی قبیح تلقی می‌شود که شاید لایق به تصویر کشیده‌شدن نباشد. یک طراحی ساده و ابتدایی با کمترین خطوط، یک اندرونی که حالا با این تصویرسازی دیگر بیرونی شده است، طراح سه طاقچه بر دیوار اتاق کشیده است که هرکدام اشیایی را در خود دارند؛ اشیایی که اتفاقا همواره زنانه تلقی شده‌اند. نگاه کنیم به طاقچه ‌سمت راست چه چیزی می‌بینیم؟ سه آینه که یکی‌شان بزرگ‌تر است و دو تای دیگر پایه دارند؛ از همان‌ها که دست‌به‌دست می‌شدند تا زیبایی یک زن درباری را به او نشان دهند. طاقچه وسط مملو از گلاب‌پاش‌ها و کوزه‌های کوچک است، این‌ها هم احتمالا گلاب و عطر و عرقیات مختلف بودند که سنتاً زنان از آن استفاده می‌کردند. طاقچه سمت چپ حاوی دو جعبه چوبی است که از شکلشان می‌توان حدس زد لاکی‌اند، با همان نقش‌های زیبای گل و مرغ و اسلیمی‌ها و تذهیب‌های منحصربه‌فرد هنرمندان همان دوره؛ بعید است که جعبه‌ها کاربرد دیگری جز جعبه لوازم آرایش یا جعبه جواهرات داشته باشند. تا اینجا همه اشیای حاضر در تصویر به مفهوم «زیبایی» مرتبط‌اند. لیلا خانم زیر یک لحاف نقش‌دار دراز کشیده؛ بچه‌اش که از شکم‌اش بیرون آمده بالای سر اوست، لیلا به بچه تازه‌به‌دنیاآمده‌اش نگاه می‌کند. پایین تخت یک کاسه و بشقاب بزرگ قرار گرفته، شاید آب جوش باشد. دو دختر ناصرالدین‌شاه در صحنه حضور دارند و از لباسشان به‌راحتی قابل تشخیص‌اند. حتی اگر اسم نوشته‌شده در بالای سرشان را نخوانیم. تومان‌آغا و توران‌آغا3 همان‌طوری‌که در دربار ناصری حوالی سال 1300 هجری قمری مد شده بود، دامنی کوتاه و پف‌دار به تن دارند، دامنی که از آوردهای زیبایی‌شناسانه ناصرالدین‌شاه پس از سفرهایش به اروپا بود. طبق منابع تاریخی می‌دانیم که اینجا یکی 22ساله و دیگری 21ساله است. همچنین دقت کنید به سرآستین‌های لباس هر دو و گل‌های ریز روی دامن تومان‌آغا که این دو زن را از بقیه زنان در تصویر تا حدی متمایز می‌کند، اما نه آن‌قدر که اهمیت موضوع این نقاشی را زیر سایه خود قرار دهد. توران‌آغا چیزی شبیه انفیه‌دان در دست دارد و انگشت اشاره‌اش را به سوی لیلا گرفته است، گویی همراه انفیه‌دان نصیحتی یا سفارشی هم برای لیلا دارد. طراح به واقعیت روبه‌رویش پایبند است، جزئیات را مد نظر قرار داده، شخصیت‌ها را معرفی می‌کند، بااین‌حال مهم‌تر از همه اینها «زایمان لیلا» است که در نظر نقاش زن آن روزگار باشکوه و شایسته ثبت و ضبط است.
همین موضوع به‌خودی‌خود زیبا نیست؟ متفاوت نیست؟ اینکه بیش از یک قرن پیش «زنی» تجربه جسمی زنی دیگر در آبستنی و زایمان را به تصویر درآورده، تجربه‌ای که تا پیش از آن متأثر از خرده‌فرهنگ غالب دوران خود در قلمرویی تاریک و مخفیانه انجام می‌شد و نشان‌دادن و بیان‌کردنش قبیح و تهی از هر ارزشی به حساب می‌آمد. بدین‌ترتیب، او نوری می‌اندازد هرچند گذرا به جهانی زنانه که زنان «واقعی» در آن زندگی می‌کنند، زنانی که تصویرشان دیگر استعلایی و متقارن و صاف و صیقلی نیست، آن‌طورکه مردان روزگاری مجسم کرده‌اند. آنها نماینده فرشته‌ها و الهه‌های زیبایی نیستند یا حتی کاملا برعکس، رازآمیز و آلوده مثل جادوگران، کولی‌ها، روسپی‌ها و موجودات هیولایی هم نیستند. او زنانی واقعی را ترسیم می‌کند، با همان سویه‌های جسمانی و محسوس زندگی یک زن در اندرون، زنی که مفعول نگاه‌های ارزیابی‌کننده و خریدارانه شخص دیگری (بخوانیم مرد دیگری) نمی‌شود. هنرمند اینجا بی‌آنکه بداند با تصویرسازی‌اش خللی وارد کرده است بر ساخت تصویر یک زن که دائماً در طول تاریخ با ویژگی‌های مشابهی بازتولید شده است: یا کلاسیک و آرمانی و بی‌عیب است یا گروتسک‌وار پدیده‌ای منحط و شیطانی به حساب می‌آید. زیبایی‌شناسی سنتی طرفدار زن زیبای کلاسیک است و آن را بیشتر به تصویر درآورده و این در تاریخ هنر چنان جهان‌شمول است که غرب و شرق نمی‌شناسد. حال اگر بخواهیم ساده‌تر به موضوع نگاه کنیم، همین کافی است که بگوییم طراح فقط قصد داشته از دید یک زن درباره تجربه منحصربه‌فرد آبستنی و زایمان صحبت کند. دوبوار در جایی می‌گوید: «هیچ‌چیز نمی‌تواند زیباتر از تمثال کوچک یک زن در درد زایمان باشد» و طراح این سخت‌ترین، واقعی‌ترین، دردناک‌ترین و ساده‌ترین سکانس زندگی یک زن را به موجزترین و مینی‌مال‌ترین شکل موجود به تصویر کشیده است.
پی‌نوشت‌ها:
1- از رجال دوران قاجار که ریاست دارالترجمه همایونی را بر عهده داشت، همچنین مترجم مخصوص ناصرالدین شاه بود.
2- خزانه‌دار و رئیس ضرابخانه ناصرالدین‌شاه
3- فروغ‌الدوله و فخرالدوله (تومان‌آغا 1279 ق و توران‌آغا 1278 ق) دو دختر ناصرالدین شاه از همسر صیغه‌ای او به نام خازن‌الدوله بودند که دقیقا روشن نیست کدام‌یک در زمان خود کدام نام را داشته‌اند، در مراجع متفاوت فخرالدوله و فروغ‌الدوله گاهی تومان (طومان) آقا (آغا) و گاهی توران‌آقا (آغا) نامیده شده‌اند. اعتمادالسلطنه در خاطرات خود فخرالدوله را تومان‌آغا می‌نویسد در دیگر منابع قاجاری مانند خاطرات معیرالممالک فروغ‌الدوله تومان‌آغا و فخرالدوله توران‌آغا نامیده شده‌ است.

روزنامه شرق

نظر شما