شناسهٔ خبر: 55396 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

مواجهه سنت گرایان با علوم انسانی/ جریان سنت گرایی، فراتاریخی است

شجاعی جشوقانی در نشستی با عنوان مواجهه سنت گرایان با علوم انسانی گفت: ما در آثار سنت گرایان با یک سکوت گفتمانی نسبت به علوم انسانی مواجهیم و این جریان از کنار علوم انسانی جدید می گذرد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  به همت گروه روش شناسی علوم انسانی شورای بررسی متون کتب علوم انسانی با همکاری گروه فلسفه علوم اجتماعی، انجمن جامعه شناسی، و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نشست «مواجه سنت گرایان با علوم انسانی؛ تعاملات روش شناختی» در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر گزار شد.

محمدتقی موحد ابطحی در ابتدای این نشست گفت: در جلسه قبلی که به همین موضوع اختصاص داشت به زمینه های پیدایش جریان های تاریخی در مقابل مدرنیته اشاره کردم و اینکه چرا سنت گرایان با برخی از نظریات مثل نظریه تکاملی و کیهان شناسی مقابله می کنند در حالی که می توان با این نظریات کنار آمد. در همان جلسه آقای دکتر شجاعی سئوالی را مطرح کردند که چرا سنت گرایان به بحث علوم انسانی وارد نمی شوند. پاسخ روبنایی که به این سئوال داده می شود این است که چون سنت گرایان کمتر با این رشته درگیر هستند.

وی افزود: آیت الله جوادی آملی چندی پیش در سخنرانی هایی که داشتند مطرح کردند که همانگونه که فهم قول خدا، علم دینی است فهم فعل خدا هم دینی است. بنابراین فهم علم فیزیک هم یک علم دینی است. این در حالی است که درباره علوم انسانی و کنش انسانی نمی توانیم بگوییم این فعل خداست. منتها فهم فعل معصوم می تواند یک فهم دینی و علم انسانی-اسلامی باشد. سنت گرایان دنبال احیای سنت هستند و می خواهند روح حاکم بر سنت را استخراج و در عرصه معاصر استفاده کنند.

موحد ابطحی در پایان اضافه کرد: در ادبیات سنتی، ما با سه نوع علم حکمت نظری، حکمت عملی و صناعت مواجه هستیم. در لابلای اندیشه های فیلسوفان هم می توانیم رگه و ریشه های این سه نوع علم را ببینیم و می توان گفت ادبیات اندیشمندان آن دوره به نوعی با ادبیات اندیشمندان قرن ۱۸ و ۱۹ امروز قرابت دارد. خلاصه اینکه می توان از مباحث علوم انسانی در سنت گرایی دفاع کرد به شرط اینکه در مراکز آموزشی و پژوهشی به مباحث تاریخ علوم انسانی و تاریخ فلسفه تمدن اسلامی پرداخته شود.

سخنران بعدی این مراسم حامد زارع نویسنده کتاب آفاق حکمت در سپهر سنت بود.

وی گفت: سنت گرایان خودشان را در تقابل با دو جریان شرق شناسی و دیانت اسلامی می بینند. این دسته از افراد فکر کرده اند که برای فرار از این تقابل و بن بست نیازمند راه سومی هستند. بنابراین سه جریان عرضه شد. جریان سنت گرایی دینی در اروپا، جریان نومعتزله و جریان روشنفکری دینی. جریان سنت گرایی دینی در اروپا مجموعه ای از افراد تازه مسلمان شده است که در آن حکمت جاویدان نقش اساسی دارد. آنها در برابر بحران فکری بعد از جنگ جهانی دوم سعی کردند با تفکر قدسی، راه جدیدی را باز کنند. یکی از آشناترین این چهره ها هم دکتر نصر است.

وی افزود: البته دکتر نصر تفاوت های هویتی زیادی با افرادی مثل «رنه گنون» دارد، چون اصرار بر فلسفه اسلامی دارد و تفاوت دیگر اینکه ایشان در این جریان مسلمان زاده و شیعه هستند. با وجود این تمایزات هرگز از مدعیات سنت گرایی عدول نکرده است. در منظومه فکری سیدحسین نصر، یگانه راه رستگاری دنیوی و اخروی حکمت جاویدان است و این حکمت با هر فلسفه و علمی متمایز است چون مبتنی بر عقل گرایی و تاریخی گرایی نیست.

این پژوهشگر در ادامه نقدهایی به سنت گرایان کرد و افزود: سنت گرایان سوژه را از جامعه جدا می کنند و به ذات اقدس ارجاع می دهند. غیرانتقادی و غیرسیاسی بودن، غیر تاریخی بودن و عدم بررسی دقیق موضوع از جمله انتقاداتی است که به سنت گرایان وارد می شود. آنها اینقدر بازگشت به درونیات را مطرح می کنند که بحث های مهم تمدن، شهر و مدرنیته کمرنگ می شود. برای مفسر سنت گرا همه سوژه ها فراتاریخی است و همین امر باعث می شود که رابطه آنها با مرگ یک رابطه یکسویه باشد و نه دو سویه. توجه بیش از اندازه به باطن و فراموشی ظواهر از دیگر انتقات مطرح شده به این جریان و گروه است.

مهدی فدایی مهربانی، استاد دانشگاه تهران دیگر سخنران این مراسم به گفته های حامد زارع انتقاد کرد و گفت: من فکر نمی کنم که جریان سنت گرایی یک جریان غیرانتقادی باشد چون خودش در بستر انتقاد و اساس این چشم انداز نظری نقد است. نکته دیگر اینکه سنت گرایان عمدتا روحیه کتمان دارند مانند خیلی از عرفا. بنابراین خیلی اهل ابراز دین خود نیستند و نمی توان به صراحت گفت که مثلا دکتر نصر شیعه اثنی عشری است.

وی افزود: مفهوم سنت اساسا بر پایه هارمونی و پیوستگی است و پیوستگی چیزی است که از توتالیتر شدن جدا می کند. علوم مدرن همه انسانها را به یک عدد تبدیل می کند و این برخورد ریاضی گونه با انسان در همه جای دنیا این گونه است. بنابراین این گونه نیست که سنت بخواهد فضای توتالیتر ایجاد کند. از قرن ۱۷ و ۱۸ به بعد انسان با ابزار علم در جایگاه سوژه قرار می گیرد و می خواهد دنیا را کشف کند. سنت گرایان، حکما و عرفا می گویند حکمت، فلسفه و عرفان به دنبال شناخت حقیقت است و خودش را محدود به روش نمی کند.

این برگزیده جشنواره فارابی ادامه داد: در دوره جدید نگاه متودولوژیک خیلی باب شده و در معنا سوار می شود و این موضوع خودش نوعی توتالیتریسم ایجاد می کند. اگر بخواهیم همه چیز را به ماده و صرف متودولوژی محدود کنیم وضعیت چیزی می شود که می بینیم. به این شکل که امروز برخی از آقایان می گویند باید ثابت کرد که وحی به گوش حضرت محمد(ص) رسیده است. حرف من این است که ما باید در مقابل روش گرایی، حقیقت گرایی داشته باشیم چون حقیقت در جهان وجود دارد و ما می خواهیم آن را بشناسیم. عارف و حکیم هم از همین سخن می گویند و معتقدند حقیقت چیزی برساخته در جهان بیرون نیست. حقیقت در نگاه سنتی همیشه با خداوند ارتباط داشته است. بنابراین در روش همیشه باید به تحقیق و ذات حقیقت که حق است پرداخته شود.

ویلیام چیتیک معتقد است که معارف سنتی و اسلامی، عقلی و بخش عظیمی از فلسفه غربی تقلیدی است و همین تقلیدی شدن به شدت پتانسیل ایدئولوژیک شدن دارد.

آخرین سخنران این مراسم مالک شجاعی نویسنده و پژوهشگر فلسفه بود.

وی سخنان خود را با نقل قول از سه کتاب «اسلام و تنگناههای انسان متجدد»، «آفاق حکمت در سپهر سنت» و «سه حکیم مسلمان» آغاز کرد و گفت: ما در آثار سنت گرایان با یک سکوت گفتمانی مواجه هستیم که از کنار علوم انسانی جدید می گذرند. آقای زارع در سخنان خود اشاره کرد که سنت گرایی یک جریان فراتاریخی است. ما جریان دیگری داریم که اعتقاد دارند سنت گرایان در تعطیلات تاریخ هستند. گفتمان اروپا محور می گوید علوم انسانیِ امروز بر محور یک تاریخ جهانی، علم جهانی و تجربه جهانی است و دکتر نصر می داند که اگر علوم انسانی را بپذیرد به معنای پذیرش گفتمان اروپا محوری است. به همین دلیل از منفی ترین تعابیر درباره فلسفه جدید استفاده می کند، چون معتقد است این فلسفه مبتنی بر فراموشی خدا و حکمت است.

وی افزود: سنت گرایی جریانی است که ما چه بخواهیم، چه نخواهیم در دوران معاصر وجود دارد و ما هم هدفمان تسویه حساب شخصی نیست، بلکه می خواهیم نوعی پرسش و پاسخ با افراد این جریان و گروه داشته باشیم. این نکته مهم است که نقد امروز ما به غرب نقد گزاره ای است و نه نقد گفتمانی و علوم انسانی امروز بر پایه تجربه توسعه است و دکتر نصر با هیچکدام از اینها همراه نیست.

نظر شما