شناسهٔ خبر: 55490 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ضیاء موحد: دیدگاه نسبی‌گرایان و رابطه مستقیم بین حقیقت مطلق و جزم‌گرایی

ضیا موحد، استاد فلسفه در نشست نقد کتاب «گفت‌وگوی چهارنفره» گفت: نسبی‌گرایان مدعی‌اند بین حقیقت مطلق و جزم‌گرایی رابطه‌ مستقیمی وجود دارد. ولی این اشتباه است. بدون این ادعا که یقینا به حقیقت مطلق دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌توان به وجود حقیقت مطلق باور داشت.

دیدگاه نسبی‌گرایان و رابطه مستقیم بین حقیقت مطلق و جزم‌گرایی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست معرفی و بررسی کتاب «گفت‌وگوی چهارنفره: حق با منه تو اشتباه می‌کنی!» نوشته‌ «تیموتی ویلیامسن» سه‌شنبه ۱۲ تیرماه با حضور ضیا موحد، امیراحسان کرباسی‌زاده، حسین شیخ‌رضایی، کامران شهبازی و سعیده بیات در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

تیموتی ویلیامسن، فیلسوف بریتانیایی، در کتاب «گفت‌وگوی چهارنفره: حق با منه تو اشتباه می‌کنی!» با خلق گفت‌وگویی خیالی بین چهار شخصیت درباره‌ طیف گسترده‌ای از موضوعات فلسفی به طرح نظریات مختلفی پرداخته است.

در آغاز نشست سعیده بیات و کامران شهبازی، مترجمان این کتاب، ضمن اشاره به انگیزه‌ انتخاب و نحوه‌ ترجمه‌ آن و موانع پیش‌رو، در صحبت‌های کوتاهی به معرفی این اثر و نویسنده‌اش پرداختند.

بیات درباره‌ این کتاب گفت: ویلیامسن در یک گفت‌وگوی عامه‌پسند مباحث مهم فلسفه را درباره نسبی‌گرایی مطرح کرده است. بنابه معرفی مترجمان این کتاب، «تیموتی ویلیامسن» فیلسوفی بریتانیایی است که در حوزه‌های فلسفه‌ زبان، منطق، معرفت‌شناسی و متافیزیک آرا و آثار بسیار مهمی را عرضه کرده است. او در حال‌ حاضر استاد دانشگاه آکسفورد است و مهمترین نظریه‌ ویلیامسن را تحلیل‌پذیر بودن معرفت می‌دانند.

وی افزود: ویلیامسن در کتاب «گفت‌وگوی چهار نفره» میان باب، سارا، زک و رکسانا گفت‌وگویی خیالی را طراحی کرده است و هرکدام از این شخصیت‌ها را نماینده‌ گروهی از انسان‌ها قرار داده است: باب نماد انسان‌های خرافاتی است؛ سارا، فرزند وفادار روشنگری است؛ زک، نماینده‌ نسبی‌گرایان است و رکسانا، که شاید نزدیک‌ترین فرد به شخصیت فکری ویلیامسن باشد، مدافع تمام‌عیار عقلانیت منطقی است. این چهار نفر در قطاری با یکدیگر هم‌صحبت می‌شوند و درباره‌ طیف گسترده‌ای از موضوعات به‌ظاهر ساده، اما فلسفی مانند اختلاف‌نظر، درستی و نادرستی، شناخت، باور، منطق، خطاپذیری، نسبی‌گرایی، مطلق‌گرایی، اخلاق، ارزش‌ها و... بحث می‌کنند.

ضیا موحد

ضیا موحد، استاد فلسفه و منطق در سخنانی کوتاه و با معرفی اجمالی تیموتی ویلیامسن و خاستگاه فلسفه‌اش، او را فیلسوفی صاحب‌نظر و اندیشه در حوزه‌های مختلفی دانست و به تشریح جایگاه این فیلسوف در فلسفه‌ غرب پرداخت و گفت: نسبی‌گرایان مدعی‌اند بین حقیقت مطلق و جزم‌گرایی رابطه‌ مستقیمی وجود دارد. ولی این اشتباه است. بدون این ادعا که یقینا به حقیقت مطلق دسترسی پیدا کرده‌ایم، می‌توان به وجود حقیقت مطلق باور داشت.

وی در ادامه با رویکرد مختص خودش درباره‌ منطق این کتاب و شخصیت‌هایش گفت: منطق در همه انسان‌ها مشترک است، به این معنی که اطلاع از منطق در سطح شهودی برای همه یکسان است، اما تفاوت­ در این‌جا مانند تفاوت در دانستن و ندانستن دستور زبان فارسی است برای فارسی‌زبانان. ما در دانش زبانی با هم مشترک و در مقدار منطق به شکل شهودی با هم یکسانیم. اما اندیشه فلسفی محتاج این است که فرد بن‌مایه فلسفی داشته باشد.



کرباسی‌زاده، دانشیار گروه مطالعات علم موسسه حکمت و فلسفه ایران، با پرداختن به اسلوب فلسفی و دستگاه فکری ویلیامسن گفت: ویلیامسن سعی می‌کند محتوای گفته‌ها را از عواملی که منجر به گفتن آن می‌شود، جدا کند و از بستری که محتوا را شکل می‌دهد، مجزا سازد.

وی در ادامه به بررسی نظریه‌ها و شیوه‌های مواجهه با آن‌ها پرداخت و همچنین کارکرد هر گفت‌وگو و منطق درونی آن را برای رسیدن به نتیجه مورد تحلیل قرار داد و گفت: اگر فرض کنید که گفت‌وگو حاصلش این باشد که یکی از شرکت‌کنندگان در گفت‌وگو برنده شود، بی‌شک این گفت‌وگو خاتمه پیدا می‌کند. ادعایی که رکسانا در این کتاب مطرح می‌کند این است که اگر ما انتظار داشته باشیم گفت‌وگو به نفع یک فرد خاتمه پیدا کند، به یک نوع ساده‌انگاری دچار می‌شویم چون گفت‌وگوها پایان‌ناپذیرند.

حسین شیخ‌رضایی

شیخ‌رضایی، عضو هیات‌ علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با محور قرار دادن «مساله‌ نسبی‌انگاری در حوزه‌ اخلاق» در ابتدای سخنانش عنوان کرد: من مدافع نسبی‌انگاری هستم و در دفاع از نسبی‌انگاری می‌خواهم بگویم که چگونه می‌شود آرای این کتاب را در دفاع از نسبی‌انگاری نقض کرد.

این استاد دانشگاه که تا کنون سه کتاب مشترک با دکتر کرباسی‌زاده در زمینه‌ فلسفه علم و فلسفه ذهن و اخلاق در علم تالیف کرده است، در ادامه‌ این نشست اذعان کرد که نسبی‌انگاری در حوزه‌ اخلاق می‌تواند مزایایی داشته باشد، و در تبیین و تحلیل نظریات شخصیت‌های این کتاب افزود: در گفت‌وگوی اول این کتاب سه شخصیت وجود دارند: سارا، باب و زک. سارا و باب نمی‌توانند ادعاهای همدیگر را نقض کنند و زک معترض است که هر دوی آنها می‌خواهند ادای خدا را دربیاورند و جواب نهایی(حقیقت اصلی) را عنوان کنند. زک یادآور می‌شود که لازم نیست کسی در گفت‌وگو پیروز شود، بلکه می‌توان دیدگاه‌های مختلف را کنارهم گذاشت.

شیخ‌رضایی با تحلیل و واکاوی واکنش‌ها و نوع مواجهه‌ شخصیت‌های این کتاب، و در رابطه با آرای «زَک» و نسبی‌انگاری اضافه کرد: در برخی موارد باید نهادهایی به موضوع ورود پیدا کنند و تصمیم نهایی را بگیرند. در این موارد دیگر نمی‌شود دیدگاه همگان را پذیرفت. مثلا در نظام پزشکی که انتخاب در آن گریزناپذیر است و باید یک دیدگاه را انتخاب و بر اساس آن عمل کرد. در این کتاب هم «زَک» به سوال «کدام دیدگاه؟» پاسخ می‌دهد و می‌گوید «آن دیدگاهی که طرفداران بیشتری دارد.»

این متخصص فلسفه و اخلاق در ادامه ضمن اشاره به پاسخ معمول برخی از نسبی‌گرایان که در مواجهه با هر اظهار نظری می‌گوید: «این هم یک دیدگاه است.» به ذکر دو ایراد درباره‌ این نوع نسبی‌انگاری پرداخت و گفت: از سویی نوعی بی‌احترامی در این نوع اظهارنظرها وجود دارد. چون مخالفان نظر فرد مقابل را ابتدا به رسمیت می‌شناسند و سپس اظهار مخالفت می‌کنند. از سوی دیگر ما در اینجا با عدم روشن بودن دیدگاه گوینده‌ این جمله مواجه هستیم و وی مدام به‌نوعی از اظهارنظر طفره می‌رود.

شیخ‌رضایی، که بیشتر از دیگر سخنرانان به شرح و بسط تحلیل‌هایش در این نشست پرداخت، در ادامه ضمن بررسی و تحلیل مساله‌ «صدق و کذب» اضافه کرد: درستی و نادرستی در یک چارچوب شناخته می‌شود. شما فقط می‌توانید بگویید این حکم درست است در فلان چارچوب. مثلا در چارچوب اخلاق اسلامی، قانون اساسی و... بنابراین نسبی‌انگاری ادعای برابری برای صدق و کذب نظر همگان ندارد.

وی در پایان با تقسیم‌بندی انواع نسبی‌انگاران در سه گروه نسبی‌انگاران توصیفی، اخلاق هنجاری(توصیه‌ای) و فرااخلاقی، به بررسی و تحلیل ادعاهای مطرح شده در این کتاب از سوی شخصیت‌های مختلف از منظر اخلاقی پرداخت و گفت: من با این دیدگاه «زَک» در این کتاب موافقم که نسبی‌انگاری یک سبک زندگی است و نه شیوه‌ فلسفی.

در پایان این نشست سخنرانان به پرسش‌های حضار پاسخ دادند.  ضیا موحد در پاسخ به پرسشی درباره‌ رابطه‌ پست‌مدرنیسم و نسبی‌انگاری از قول «رنه ولک» گفت: پست‌مدرنیسم مسائل کاذبی را مطرح کرده است و هر چیزی‌ که به نسبی‌گرایی بینجامد، محکوم به شکست است.

نظر شما