شناسهٔ خبر: 55954 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«خاله تولا» یک رمان فلسفی و پارادوکسیکال است

مترجم رمان «خاله تولا» میگل دِ اونامونو، معتقد است این نویسنده پارادوکسیکال‌ترین نویسنده اسپانیاست و این رمانش هم یک اثر فلسفی و پارادوکسیکال است.

«خاله تولا» یک رمان فلسفی و پارادوکسیکال است

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نجمه شبیری مترجم و محقق درباره کتاب «خاله تولا» ترجمه جدید خود که چندی پیش منتشر شده، گفت: رمان «خاله تولا» نوشته میگل دِ اونامونو فیلسوف اسپانیایی را که بلندترین رمان او محسوب می‌شود، سال‌ها پیش ترجمه کرده بودم وحالا ویراست جدیدش به عنوان هشتاد و سومین کتاب مجموعه «چشم و چراغ» توسط نشر نگاه منتشر شده است. این کتاب، ویرایشی جدید از آن ترجمه است.

وی افزود: ویرایش پیشین کتاب، خوب نبود ولی الان ترجمه فارسی خوبی از «خاله تولا» ارائه شده است. ارزش این کتاب در این است که خواندنش، دریچه‌ای به کتاب «درد جاودانگی» دیگر اثر این نویسنده است. یعنی خواندن «خاله تولا» برای فهمیدن «درد جاودانگی» اساسی به نظر می‌رسد. در «درد جاودانگی» دِ اونامونو مباحث فلسفه اگزیستانسیالیستی را مطرح کرده بود و در «خاله تولا» این کار را در قالب رمان و داستان انجام داده است.

این مترجم در ادامه گفت: دِ اونامونو در واقع فیلسوف نبوده بلکه شارح فلسفه بوده است. او شارح فلسفه اگزیستانسیالیستی است ولی به فیلسوف معروف است. او یکی از نویسنده - فیلسوف‌های جهان ادبیات است و «خاله تولا» بلندترین رمان اوست. این رمان درباره زندگی دو خواهر و یک مثلث عشقی است. دو خواهر در داستان حضور دارند که یکی از آن‌ها تولاست و مردی با یکی از آن‌ها ازدواج می‌کند. مطالب فلسفی اگزینستالیستی مورد نظر دِ اونامونو در روابط و زندگی همین شخصیت‌ها مطرح می‌شود. نکته مهم درباره این رمان و دیگر آثار داستانی این نویسنده این است که تولا انگار خودِ دِ اونامونو است. معمولا نویسندگی او این‌گونه است که در قالب شخصیت‌های اصلی، کنش‌گر و فعال داستانش حلول می‌کند و نقش اصلی را خودش بازی می‌کند.

شبیری درباره علت بازگردانی رمان «خاله تولا» به فارسی گفت: جذابیت این کتاب برای من به خاطر این بود که میگل دِ اونامونو، پارادوکسیکال‌ترین نویسنده اسپانیاست و رمانش هم حاوی فلسفه اگزیستانسیالیستی است. این دید فلسفی در رمان و شعر او وجود دارد. او یکی از اعضای گروه نسل ادبی ۹۸ اسپانیاست. نویسندگان این گروه، تشکیل جمعی ۸ نفری را می‌دادند. ادبیات اسپانیا نسل به نسل بود و نویسندگان نسل ۹۸، متفکر بوده‌اند. نثر زمان آن‌ها، نثر دوران انهدام امپراتوری اسپانیاست. در سال ۱۸۹۸ اسپانیا آخرین مستعمراتش یعنی جزیره پورتوریکو،‌ فلیپین و کوبا را از دست داد. آن زمان نویسندگان متفکر گروه ۹۸ دور هم جمع شدند و تلاش‌شان بازیافت هویت اسپانیا بود؛ خیلی هم پرشور بودند. استاد این گروه میگل دِ اونامونو بود.

مترجم کتاب «نامه‌های پرتب و تاب» گفت: میگل دِ اونامونو خودش از نوشته‌های کی‌یر کگور ترجمه کرده و با فلسفه اگزیستانسیالیستی شوپنهاور، هایدگر و کی‌یر کگور آشنا بوده است. در رمان «خاله تولا» می‌توان تشریح فلسفه این فلاسفه را مشاهده کرد. بهاالدین خرمشاهی کتاب «درد جاودانگی» را از این نویسنده ترجمه کرد که من در چاپ یازدهم این ترجمه، آن را با نسخه اسپانیایی کتاب مقابله کردم.

وی گفت: ترجمه «خاله تولا» حدود پنج تا شش ماه طول کشید اما کار ویراست دومش حدود هفت تا هشت ماه طول کشید. این کار را فاطمه صناعتیان انجام داد. خیلی هم خوب متن را ویرایش کرد. چون ویراست دوم کتاب نسبت به نسخه اول آن خیلی فرق کرده است. من به ویراستاران خیلی احترام می‌گذارم و معتقدم کتاب باید ویراستار داشته باشد. رمان «خاله تولا» را هم اهالی ادبیات می‌توانند بخوانند، هم مخاطبان عام و هم علاقه‌مندان فلسفه. برای منِ مترجم هم این رمان، متن ساده‌ای بود. البته نویسنده قلم خاص خودش را دارد اما کارِ سخت من، ترجمه بورخس بود.

ویراست دوم ترجمه رمان «خاله تولا» با ۱۶۷ صفحه توسط انتشارات نگاه منتشر شده است.

نظر شما