شناسهٔ خبر: 56071 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

عدل‌نامه‌ای برای بزرگمردی که تخت‌جمشید را جهانی کرد

کتاب «عدل نامه، یادنامه دکتر شهریار عدل» از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری منتشر شد. عدل پژوهش‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی گسترده و دامنه‌داری در ایران انجام داد. ثبت نخستین آثار ایران در فهرست میراث جهانی از دیگر کارهای عدل است که همزمان با آشفتگی‌های روزهای اول انقلاب و با هزینه شخصی این پژوهشگر نامدار انجام شد.

عدل‌نامه‌ای برای بزرگمردی که تخت‌جمشید را جهانی کرد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «عدل نامه، یادنامه دکتر شهریار عدل» با نگاهی کوتاه به زندگی و کتابشناسی شهریار عدل پرداخته شده است. این کتاب که توسط علیرضا انیسی، عضو هیات علمی پژوهشگاه تهیه و تدوین شده است و در مجموع شامل ۱۰ مقاله فارسی و ۱۰ مقاله انگلیسی و نیز یک یادداشت به زبان فارسی و سه یادداشت به زبان انگلیسی است.

«پژوهشی در معماری امامزاده جعفر دامغان»، «بازشناسی قدمت و معماری منظر کوشک میانی .../بست افغانستان»، «بازخوانی هرات صفوی براساس فرمان و سواد حکم شاه طهماسب»، «تامین روشنایی و گرما در بناهای اشکانی خورهه» و «شکل‌گیری و تحولات مسجد بایزید در مجموعه تاریخی شهر بسطام» برخی از بخش‌های کتاب «عدل نامه، یادنامه دکتر شهریار عدل» است.

از دیگر بخش‌های این کتاب می‌توان به «منظر باستان‌شناسی خانه خدا»، «تحول اجتماعی و فرهنگی از منظر انسان شناختی و باستان شناختی»، «جغرافیای تاریخی خراسان در متون قرون اولیه تا میانه اسلامی»، «فتوحات همایونی» و «رفتار تاریخی با آثار گذشته» اشاره کرد.

شهریار عدل ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ زاده شد. اجداد پدری او اهل تبریز بودند. سال‌های دبستان و دبیرستان را در تهران گذراند و از پاییز ۱۳۳۸ (۱۹۵۹ میلادی) ادامه تحصیلاتش را در فرانسه دنبال کرد. در مدرسه عالی علوم تاریخی در سوربن تحصیل کرد و همزمان در مدرسه موزه لوور، تاریخ عمومی هنر، باستان‌شناسی مشرق زمین و تاریخ هنرهای دوره اسلامی خواند و به مدرسه معماری پاریس -بوزار- رفت. سپس به دوره دکتری پرداخت و برای رساله دکتری موضوع «فتوحات‏ همایون» را برگزید که به تاریخ جنگ‌های شاه عباس در سال ۱۰۰۷ ق در خراسان و فتح هرات مربوط است.
 
تحقیقات عدل با ورود و عضویت او در «مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه» (CNRS) شکل حرفه‌ای‌تری به خود گرفت. او در این مرکز پژوهش‌های خود را به ایران، افغانستان و آسیای میانه معطوف کرد و از عضو به مدیر ممتاز تحقیقات ارتقا یافت. طی سال‌ها، به رغم آن که بسیاری از خارجی‌های عضو «مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه» ملیت فرانسوی اختیار می‌کرده‌اند، وی هیچ گاه ملیت خود را تغییر نداد و حتی تابعیت دوگانه نگرفت.
 
عدل همچنین عضو هیأت تحریریه مجله استودیا ایرانیکا بود که از آغاز دهه ۷۰ میلادی در فرانسه منتشر می شود و دیگر اعضای تحریریه آن دانشمندانی چون ژیلبرت لازار، پل برنار، ژان کالمار، یان ریشار و فیلیپ ژینیو هستند که به خوبی معرّف سطح اعتبار این نشریه است.
 
شهریار عدل از اواخر دهه ۷۰ میلادی ریاست «کمیته بین ‏المللی تدوین تاریخ تمدن های آسیای میانه» را در یونسکو بر عهده داشت که در چارچوب آن با حضور دانشمندانی از نقاط مختلف جهان، مجموعه ای پرمایه و مفصل در این زمینه به زبان انگلیسی منتشر شد. در سال‌های گذشته از سوی وزارت امور خارجه ایران دو جلد از این مجموعه به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
 
تحقیقات تاریخی و تاریخ هنری شهریار عدل بیشتر در زمینه قرون میانه اسلامی و به  ویژه دوره‌های صفوی و قاجار متمرکز بود. او سلسله مقاله‏‌های مهمی درباره آغاز نقاشی مکتب مغول در هندوستان و همچنین نقاشی و صورتگران دوره صفوی نگاشته است. همچنین جنبه‌های تاریخی، هنری و فنی مواد فرهنگی این دوره مورد علاقه او بود. کتاب هنر و جامعه در جهان ایرانی که به فارسی نیز ترجمه شده از جمله کوشش‌های او در تدوین مقالاتی در این باره است.
 



تحقیقات میدانی باستان‌شناسی عدل نیز بیشتر بر دوران اسلامی متمرکز بود. او پژوهش‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی گسترده و دامنه داری در زوزن خراسان، بسطام سمنان، ری، مسجد نُه گنبد بلخ و بم به انجام رسانیده یا در دست انجام داشت. نتایج این تحقیقات نیز به طور پیوسته در نشریات اروپا یا ایران منتشر شده است. کتاب تهران، پایتخت دویست ساله از دیگر تلاش‌های او و همکار فرانسوی وی برنار اورکاد است که به مناسبت دویستمین سالگرد پایتخت شدن تهران در سال ۱۹۹۲ از سوی انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران منتشر شد. 
 
از دیگر کارهای عدل ثبت نخستین آثار ایران در فهرست میراث جهانی است که مقارن با آشفتگی های روزهای اول انقلاب و با هزینه شخصی وی انجام شد. چند ماه پس از وقوع انقلاب، در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ او با سفر به مصر اقدام به پیگیری و ثبت میدان نقش جهان اصفهان، معبد چغازنبیل و تخت جمشید کرد. پس از آن به مدت ۲۴ سال هیچ اثری از ایران در فهرست میراث جهانی ثبت نشد تا آن که بار دیگر در اواخر دهة ۷۰ خورشیدی با پیگیری های مدیریت وقت سازمان میراث فرهنگی، دوباره وی و جمعی از همکارانش اقدام به تهیه و تدوین پرونده های ثبت جهانی کردند و مجموعه تخت سلیمان در این فهرست به ثبت رسید. با وقوع زلزله بم در دی ماه ۱۳۸۲ نیز عدل در بم حضور یافت و به مدت بیش از یک دهه تحقیقات گسترده ای را درباره این منطقه غنی تاریخی پایه گذارد و ادامه داد.
 
از جمله کارهای ماندگار شهریار عدل یافتن فیلم های زمان مظفرالدین شاه قاجار در فیلم خانه کاخ گلستان و تلاش‌هایی است که با همکاری نهادهای مسؤول برای ترمیم و معرفی آن ها در مرکز ملی سینماتوگرافی فرانسه انجام داد. این اقدام پرتویی نو بر آغاز تاریخ سینمای ایران افکند. عدل به این کار بسنده نکرد و مقالات مهم و راهگشایی نیز درباره «آشنایی با سینما و نخستین گام‌ها در فیلمبرداری و فیلمسازی در ایران» نگاشت. او با اشرافی که به تاریخ و هنر دوره قاجار داشت مقالاتی کلیدی نیز درباره تاریخ عکاسی نگاشت و در کنار یحیی ذکاء و ایرج افشار از معدود صاحب‌نظران در این زمینه به شمار می‌آمد.
 


شهریار عدل به دریافت مدال فرهنگ جهانی یونسکو نیز نائل آمد. در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹ م) کویچیرو ماتسورا، دبیر کل وقت یونسکو، طی مراسمی در حضور ایرینا بوکوا، دبیر کل منتخب و کنونی آن سازمان، مدال فرهنگ جهانی یونسکو موسوم به «پنج قاره» را در مقر یونسکو در پاریس به شهریار عدل اعطا کردند.
 
سید محمد بهشتی، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در بخش «به نام شهریار عدل» نوشته است: «شهریار عدل هیچ گاه برای درآمد و جاه و موقعیت و بهانه‌های دیگر به دنبال پژوهش نبود بلکه عشقی که به تاریخ و میراث فرهنگی داشت معنا و هدایت همه فعالیت‌هایش بود.

شهریار عدل تمنای انس با باطن موضوعات را داشت و ده‌ها ویژگی و صفت ایرانی بودن را در بینش و منش خود داشت. رندی او نه از جنس ناقلایی و بردن به هر بهایی بلکه ایجابی بود. رندانه مقصود را دنبال می‌کرد و با همه ارتباط داشت و به همه توجه می‌کرد. از سیاسی کاری به جد پرهیز می‌کرد و به جای آن می‌کوشید از طریق روابطش آنچه صلاح بود را پیش ببرد و نه فقط در ایران بلکه در فرانسه هم همین طور بود، و در افغانستان هم. او پشت کسی بدگویی نمی‌کرد. نه فقط از روی خوش خلقی بلکه رندی چون احساس می‌کرد که بدگویی از یک نفر ممکن است بعدها اگر طرف به موقعیتی رسید درباره کاری که به روابط میان آن دو ربطی ندارد، میراث فرهنگی را قربانی انتقام شخصی کند.»

بهشتی در ادامه می‌نویسد: «نسبت شهریار عدل با مسئله تاریخ ایران و میراث فرهنگی ما اصلا مثل کسانی نبود که می‌خواهند به واسطه آن برای خود موقعیتی فراهم کنند تا مقصودی دیگر را عملی کنند. خود را مضاف‌الیه به میراث نمی‌کرد که به اعتبار آن اعتبار خویش را بالا ببرد. برای همین خیلی مواقع که حساسیت نشان دادن او موجب تند شدن آتش سیاست بازان می‌شد از معرکه کنار می‌کشید و با روابطی که داشت در پشت صحنه، بی آنکه کسی از او خواسته باشد یا قدر زحماتش ارج نهاده شود، تلاش برای حل و فصل موضوع در سایه و پنهان را آغاز می‌کرد.»

نظر شما