شناسهٔ خبر: 56134 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

وکیل مدافع لیبرالیسم

با تامل بر کتاب افیون روشنفکران ریمون آرون این موضوع بر محصل حاصل می‌شود که در کتاب یاد شده، ریمون آرون مشغول به آموزش مدنیت و شهامت فکری فرد در برابر جماعت‌گرایی و توده‌گرایی است.

فرهنگ امروز/ اشکان زارع:

آنجایی که آرون ایستاده است به یقین در جایگاه و نمونه روشنفکر برجسته در قرن بیستم است. او در جایی ایستاده بود که همکاران او روی به توده کرده بودند و سعی به برپایی نظم جدید در جهان با اتکا به تغییر به وسیله انقلابات مارکسیستی را داشتند؛ بر همین مبنا آرون روی به تفسیر جهان مبتنی بر مفهوم آزادی و سوای از ایدئولوژی‌ها کرد. آرون در این مبارزه از روش‌های مختلفی استفاده کرد. از همین روی نمی‌توان کنش وی را در مقام یک فیلسوف خلاصه کرد. او برای مقابله با چپ‌ها و اندیشه آنها که مردم را به قهقرا می‌کشاند، ایستاد و در کنار اجتهاد فلسفی مبدل به یک جامعه‌شناس، اقتصادان‌دان و روزنامه‌نگار سیاسی نیز شد. اما آنچه مردم زمانه را به قهقرا می‌کشاند چیست؟ دوران مدرن با اجتهاد برخی از فیلسوفان به پیروزی در مقابل مرجعیت بیرونی دست یافت که جای انسان می‌اندیشید و شرایط امتناع اندیشیدن را برای او مهیا می‌کرد. دوران مدرن و تجدد پیروزی مقابل این شرایط امتناع اندیشیدن آزاد بود و در دوران جدید شرایط امکان اندیشیدن آزاد برای انسان مدرن مهیا شد. با نگاهی به مارکسیسم و بهره‌گیری از مفاهیم خود آنها می‌بینیم از زمانی که مارکسیسم مبدل به یک جریان سیاسی و ایدئولوژی شد، امکان اندیشیدن انسان را از او می‌گیرد. آرون اما از نخستین کسانی است که در تلاش است در مقابل ایدئولوژی مارکسیستی با اتکا به اصول اولیه آزادی، انسان‌ها را به شرایط امکان اندیشیدن باز گرداند. در زمان ریمون آرون مارکسیسم شیوه اندیشیدن غالب شده بود، یعنی مبدل به موضوعی شده بود که سد راه اندیشیدن شده بود. آرون برای نجات هواداران کمونیسم از قهقرا کتابی به نگارش در آورد و در آن روشن کرد که اکثریت روشنفکران از روش‌های علمی بریده‌اند و از کمونیسم شوروی در مقابل دموکراسی لیبرال حمایت می‌کنند. حمایت روشنفکران از نوع کمونیسم و جریان مارکسیسم بریدن از علم بود چرا که آنها با وجود اینکه تناقضات ذاتی مارکسیسم و ماهیت توتالیتر کشور شوراها را می‌دیدند به خاطر سرسپرده بودن به مارکسیسم و کمونیسم از آن حمایت می‌کردند. او این موضوع را متوجه شده بود که علم مبتنی است بر آزادی و کار علمی با داشتن سرسپردگی و پیش‌فرض به نتیجه‌ای علمی و آگاهی منجر نمی‌شود و هرچه از دل آن بیرون بیاید در بهترین شکل ممکن می‌توان آن را آگاهی کاذب دانست. آرون این موضوع را مشخص می‌کند که روشنفکران سرسپرده نظام قدرت و ارعاب شوروی هستند و این موضوع را امری غیر اخلاقی می‌فهمد از همین روی او از روش منطقی علم مقابل ایدئولوژی‌ها دفاع می‌کند، چرا که او می‌داند علم محل سرسپردگی نیست. آرون در کارهای علمی خود با تاسی از وبر سعی به تعریفی محدود از شرایط و حدودی مشخص دارد که بر تفکر حال و گذشته حاکم است. آرون انسان و انسانیت مدرن را در مقابل نفی انسان آزاد به عنوان یک فرد که چپ‌ها به کمک ایدئولوژی توسعه دادند در نوشته‌های خود احیا می‌کند. برای او دو مفهوم شهروند و آزادی مبنای کار قرار دارد و آن را مبنای بنیادین عقل انتقادی و جست‌وجوگر آزادی معرفی می‌کند.

با تامل بر کتاب افیون روشنفکران ریمون آرون این موضوع بر محصل حاصل می‌شود که در کتاب یاد شده، ریمون آرون مشغول به آموزش مدنیت و شهامت فکری فرد در برابر جماعت‌گرایی و توده‌گرایی است. گروه جماعت‌گرای فرانسوی که بیشتر کمونیست‌هایی بودند که در خلأ علم و آگاهی، کاری به جز نشخوار ایدئولوژی چپ انجام نمی‌دادند جملگی ذیل این جمله معروف سارتر با یکدیگر متحد می‌شدند که می‌گفت: ضد کمونیست یک سگ است. روشنفکران آن زمان که ایدئولوژی‌شان مقابل اجتهاد علمی آرون شکست خورد روی به فحاشی و پرونده‌سازی برای وی آوردند اما آرون پس از مدت‌ها پافشاری و پذیرش زندگی در تنهایی توانست شیوه نقادانه خود را زنده نگه دارد و روزی رسید که جهانیان فهمیدند که او چه مقام والایی در تاریخ اندیشه دارد. ریمون آرون می‌دانست که کجا ایستاده است. از همین روی با توجه به اینکه اندیشه‌های مختلفی را به فرانسوی‌ها معرفی کرد همیشه از آنها بیرون بود. بهترین عنوانی که می‌توان برای اطلاق به ریمون آرون استفاده کرد، وکیل مدافع لیبرالیسم سیاسی دراروپاست. آرون با روش ابداعی خود قدم در رو کردن دست جریان چپ در اروپا برداشت. او با استفاده از مفاهیم چپ، نظیر انقلاب، پرولتاریا، آزادی و مفاهیمی از این دست مقابل چپ‌ها ایستاد. آرون فردی علمی بود و بر این موضوع آگاه بود که شخصیت علمی بدون پذیرش مسوولیت نمی‌تواند وارد حوزه عمومی شود، از همین روی یکی از زوایای فکری او با روشنفکران از همین‌جا آغاز می‌شود. محل تحریر نزاع آرون با روشنفکری در این است که آنها به مسوولیت اجتماعی خود پشت کرده‌اند و روی به کمونیسم دارند. آرون با بررسی مفهوم آزادی به ما می‌آموزد که آزادی مفهومی چنان گرانسنگ است که نمی‌توان آن را به دست روشنفکران سپرد. او آزادی را قانون عام نمی‌داند بلکه آن را استثنایی تاریخی می‌داند و با اتکا به این استثنای تاریخی است که می‌توان تلاش دائمی برای تدوین نهاد، قواعد و عرف عمومی به حساب آورد که بتوان در آن حد و مرز دموکراسی را مشخص کرد. ازتعاریف آرون می‌توان تفاوت میان آزادی به مثابه استثنایی در تاریخ و آزادی به عنوان ابزاری در دست جریانی ایدئولوژیک پی‌برد. آرون با کار ارزشمند خود توانست شرافت را به اندیشه فرانسوی بازگرداند؛ شرافتی که از سوی روشنفکران فرانسوی همسو با رفیق استالین لکه‌دار شده بود. آرون اندیشمندی حقیقت‌جو بود، که توانست با استفاده از مفاهیم چپ و به کمک تحلیل‌های اقتصادی دروغ‌های ایدئولوگ‌ها را بر آنان که حقیقت طلب هستند آشکار کند. او مرز سیاست واقعی و سیاست ایدئولوژیک رامشخص می‌کند. آرمان اصلی او را می‌توان حقیقت دانست، چرا که همو گفته است که «آدمی را کاری است که شاید از سیاست مهم‌تر باشد و آن جست‌وجوی حقیقت است.» کتاب افیون روشنفکران در ایران از سوی انتشارات فرهنگ جاوید پس از ٦٤ سال از انتشار کتاب توسط نویسنده با ترجمه پیروز ایزدی با قیمت ٥٥هزارتومان منتشر و روانه بازار نشر شده است.

روزنامه اعتماد

نظر شما