شناسهٔ خبر: 56255 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چرا ادبیات و تصوف در اواخر دوره صفویه دچار رکود شدند؟

کتاب «تصوف و طریقت: نگاهی تاریخی» ترجمه دو مدخل بلند «تصوف» و «طرقیت» از ویرایش دوم دایره‌المعارف اسلام است. محتوای این مقالات به اقتضای شکل دایره‌المعارفی آنها سامان خاصی یافته، از جمله اینکه از تفصیل مطالب اجتناب شده و هر مقاله بخش‌بندی تاریخی و جغرافیایی متنوعی پیدا کرده است تا تقریبا همه ادوار اسلامی در همه کشورهای مهم اسلامی را در برگیرد.

چرا ادبیات و تصوف در اواخر دوره صفویه دچار رکود شدند؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «تصوف و طریقت: نگاهی تاریخی» نوشته ماسینیون، چیتک، راتکه، لوئیزن، ارنست، لوری و ... به ترجمه علیرضا رضایت از سوی انتشارات حکمت سینا منتشر شده است.

کتاب پیش رو ترجمه دو مدخل بلند «تصوف» و «طرقیت» از ویرایش دوم دایره‌المعارف اسلام است. محتوای این مقالات به اقتضای شکل دایره‌المعارفی آنها سامان خاصی یافته، از جمله اینکه از تفصیل مطالب اجتناب شده و هر مقاله بخش‌بندی تاریخی و جغرافیایی متنوعی پیدا کرده است تا تقریبا همه ادوار اسلامی در همه کشورهای مهم اسلامی را در برگیرد.

هر بخش را نویسندگان مطرح متفاوت نوشته‌اند؛ منابع هر بخش در انتهای همان بخش یا ضمن مطالب آمده؛ شیوه ارجاع‌دهی متفاوتی استفاده شده و از همه مهمتر اینکه بخش‌هایی از هر دو مقاله خالی مانده و به مطالب نوشته شده در مقاله دیگر ارجاع داده شده است. دلیل انتخاب این دو مدخل و کنار هم نشاندن آنها در این کتاب نیز وابستگی متقابل این دو به یکدیگر است.

طبیعتا کتاب پیش رو به اقتضای همین شکل دایره‌المعارفی خالی از مقدمه و نتیجه‌گیری مستقل برای همه مطالب هر دو مدخل در کنار هم است؛ استقلال نسبی تک تک بخش‌های هر مدخل به خواننده اجازه می‌دهد که در هین بهره‌بردن از همه مطالب در کنار هم بتواند به آسانی مطالب مورد نظر خود را درباره تصوف و طریقت در هر دوره زمانی یا هر مکان جغرافیایی خاص جداگانه پی بگیرد.
 
در بخشی از کتاب با عنوان تصوف و شعر فارسی می‌خوانیم: «کلام سرجان ملکم که می‌گوید ذات تصوف شعر است نشان دهنده یکی از ویژگی‌های پایدار تصف در ایران است: به این معنا که ارشاد معنوی و فهم عرفانی با الهام و بیان شاعرانه ارتباط دارد. اما تا سده سیزدهم/ نوزدهم سنت عرفانی ـ شعری در ایران به نحو چشم‌گیری در اثر عوامل متعدد روبه افول گذاشت.

در ایران اواخر دوره صفویه نوعی جدایی بین ادبیات و تصوف به وجود آمد که هر دوی آن‌ها به نوعی دچار رکود شدند. تا دوره زند و قاجار غالب مثنوی‌ها و غزلیاتی که شیوخ طریقت می‌سرودند تا حد زیادی وسیله‌ای بود که با آن کسانی که از نوعی استعداد ادبی برخوردار بودند می‌توانستند با خلق تعابیر ادبی و شعری ( که می‌توانست در مراسم سماع پیروان به کار رود) اقتدار معنوی خود را تثبیت کنند.

درونمایه سیاسی اصلی اغلب اشعار صوفیانه این دوره چیزی است که دویس آن را اتحاد طریقتی می‌نامد، در سیاق ایرانی حال حاضر سلسله نعمت‌اللهی (یا ذهبی) افاده نوعی خاص بوددن می‌کند چنناکه حاکی از فرقه صوفیانه خودگاه در میان سایر اخوت‌های اسلامی است.
 
صوفیان ایرانی تا به امروز همچنان مثنوی‌ها و غزلیاتی می‌سرایند و نشر می‌دهند که مملو از نمادپردازی‌های بی زمان و کهن، تصویر گل و بلبل، عاشق و معشوق و شاهزاده و گداست. اما حتی اگر ایران معاصر وارث گرانمایه‌ترین سنت شعر عرفانی در جهان باشد، هیچ شاعر صوفی در سراسر دوران جدید وجود نداشته است که مورخان ادبی معاصر ایران تصدیق کنند که او مواهب معنوی و نبوغ ادبی ـ شعری را (به همان شایستگی یا توفیق ادبی که پیشکسوتان او در دوره میانه انجام می‌دادند) با یکدیگر در آمیخته است؛ در این میان اما نورعلیشاه (در اوایل سده نوزدهم) فروغی بسطامی در اواخر قرن سیزدهم/ نوزدهم و صفی علیشاه در اوایل سده چهاردهم/ بیستم استثنا هستند. از این روست که مورخان ادبیات معمولا سهم تصوف در تغذیه ادبیات فارسی جدید را بسیار ناچیز می‌دانند.»

کتاب «تصوف و طریقت: نگاهی تاریخی» نوشته ماسینیون، چیتک، راتکه، لوئیزن، ارنست، لوری و ... با ترجمه علیرضا رضایت با شمارگان 700 نسخه در 219 صفحه از سوی انتشارات حکمت سینا منتشر شده است.

نظر شما