شناسهٔ خبر: 56334 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پاتریک دوویت: متاسفم که «در جستجوی زمان از دست رفته» را نخوانده‌ام

پاتریک دوویت، نویسنده کانادایی و نامزد جایزه من بوکر در سال ۲۰۱۱ در این مطلب از آثاری سخن می‌گوید که در زندگی‌اش تأثیرگذار بوده‌اند.

پاتریک دوویت: متاسفم که «در جستجوی زمان از دست رفته» را نخوانده‌ام

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  پاتریک دوویت، نویسنده ۴۳ ساله کانادایی در سال ۲۰۱۱ و با نوشتن کتاب «برادران سیسترز» در میان نامزدهای جایزه ادبی من بوکر قرار گرفت. این کتاب سبب شد دوویت تقریباً در میان همه فهرست‌های مربوط به کتاب برتر سال و تمام جوایز ادبی کشور کانادا قرار گیرد. نسخه سینمایی «برادران سیسترز» هم در فصل پاییز در سینماها اکران می‌شود.
 
نویسنده کانادایی پیش از این و در سال ۲۰۰۹ داستان «استحمام» را نوشت که مورد توجه منتقدین قرار گرفت و با استقبال خوانندگان در میان پرفروش‌های نیویورک‌تایمز هم حضور یافت. داستان جدید دوویت «خروجی فرانسوی» نام دارد که توسط انتشارات بلومزبری وارد بازار کتاب شده است.
 
به همین بهانه از او درباره آثاری که می‌خواند، دوست دارد، هدیه می‌دهد و ..... سؤال کردیم. خواندن پاسخ‌های این نویسنده کانادایی خالی از لطف نیست:
 
کتابی که در حال حاضر می‌خوانم:
«مادربزرگ وبستر» نوشته کارولاین بلک‌وود. بلک‌وود وارث ثروت بزرگی از خانواده‌اش بود و در این کتاب به موضوع تاریک و در عین حال خنده‌دار ثروت پرداخته است.
 
 
کتابی که زندگی‌ام را تغییر داد:
نمی‌توانم از فقط یک کتاب نام ببرم. فکر نمی‌کنم که کتابی خاص زندگی من را دچار تغییر کرده باشد اما این موضوع که که کتابخوانی باید همواره در زندگی من حضور داشته باشد زندگی‌ام را دچار تغییر کرد.
 
کتابی که ذهنیت شما را تغییر داد:
وقتی اشعار و داستان‌های ریچارد براتیگان را خواندم احساس می‌‍کردم انسان خوبی است اما چندی پیش داستان زندگینامه‌اش را خواندم و فهمیدم براتیگان خوک کثیف و همیشه مستی بود.
 
کتابی که از نخواندنش شرمنده هستم:
«در جستجوی زمان از دست رفته» نوشته مارسل پروست را نخوانده‌ام. از اینکه شاهکار پروست را نخواندم از خودم متنفرم و احساس بدی دارم.
 
کتابی که نتوانستم تا آخر بخوانم:
«کوه جادو» نوشته توماس مان. هنگامی که شروع به خواندنش کردم عاشقش شدم اما نمی‌دانم چه شد که نتوانستم تا پایان بخوانمش.
 
کتابی که به دیگران هدیه می‌دهم:
تاکنون چند نسخه از داستان «مک‌گلو» نوشته آتوسا مشفق را به دیگران هدیه داده‌ام. ترکیب خشونت و مهربانی موجود در این کتاب بسیار تأثیرگذار بود و تأثیر زیادی بر من گذاشت.
 
کتابی که ای کاش من نوشته بودم:
«اسرار» نوشته کنوت هامسون. وقتی اثری از هامسون به خصوص «اسرار» را می‌خوانم نمی‌توانم صفحات پیش رو را پیش‌بینی کنم. کمی بعد دچار احساساتی می‌شوم که حتی فکرش را هم نمی‌کردم با خواندن زندگی شخصیت‌های هامسون تجربه‌اش کنم. (هامسون نویسنده نروژی است که در سال ۱۹۲۰ میلادی جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد- داستان «اسرار» توسط سعید سعیدپور به فارسی ترجمه و در انتشارات مروارید منتشر شده است.)
 

نظر شما