شناسهٔ خبر: 56417 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«فهم صنایع رسانه‌ای» چارچوب صنعتی ‏سازی فرهنگ را تبیین می‌کند

«فهم صنایع رسانه‌ای» چارچوب صنعتی ‏سازی فرهنگ را معرفی و تبیین می‌کند؛ این چارچوب، حوزه‌ها و جنبه‌های اصلی صنایع رسانه‌ای و چرایی عملکرد آن‌ها را شناسایی می کند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ در انتهای سال ۱۳۹۶ نشر لوگوس کتاب فهم صنایع رسانه‌ای را برای علاقه مندان حوزه پژوهش رسانه‌ها در ۳۹۸ صفحه و به قیمت ۳۶۰۰۰ تومان منتشر کرد. این کتاب به وسیله دو پژوهشگر سازمان رسانه‌ها به نام‌های تیموتی هیونز از دانشگاه آیووا و آماندا دی. لاتز از دانشگاه میشیگان در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است و احسان شاه قاسمی عضو هیات علمی گروه ارتباطات در دانشگاه تهران آن را ترجمه کرده است.

کتاب «فهم صنایع رسانه‌ای»، دانشجویانِ را به سفر اکتشافی مقدماتی در صنایع رسانه‌ای پیچیده‏ آمریکا و فرگشت سریع آن هدایت می‌کند. این کتاب از دل کلاس‌های درسی هیونز و لاتز بیرون آمده است و این دو پیش از نگارش این کتاب بیش از دو دهه در دانشگاه های آمریکا این درس را تدریس کرده‌اند. این کتاب، چارچوب صنعتی ‏سازی فرهنگ را معرفی و تبیین می‌کند؛ این چارچوب، حوزه‌ها و جنبه‌های اصلی صنایع رسانه‌ای که باید در تحلیل چگونگی کارکرد صنایع رسانه‌ای و چرایی عملکرد آن‌ها به شیوه خودشان بررسی شوند، را شناسایی می‌کند.

فصل نخست کتاب ویژگی‌های اصلی کتاب و خطوط آن را ترسیم می کنند. بیشتر صنایع رسانه‌ای جهانی با انگیزه مادی کار می‌کنند و با همین انگیزه محتوای رسانه‌ای به مشتریان می‌فروشند. درک این مسئله کمک می‌کند تا بسیاری از روندهای رسانه‌ای جهان را بهتر بفهمیم. در فصل دوم، مفاهیم پایه، واژگان و چارچوب‌هایی معرفی شده‌اند که برای ارزیابی و فهم صنایع رسانه‌ای معاصر به آن‌ها نیاز داریم. چارچوب صنعتی‏ سازی فرهنگ به صورت خاص به دانشجویان ابزاری برای تحلیل گستره وسیعی از تولیدات، سازمان‌ها، تکنولوژی‌ها، راهبردها و سیاست‌های رسانه‌ای و چیزهای افزون بر این‌ها می‌دهد.

در فصل سوم می‌خوانیم که صنعت پخش گسترده به صورت خاصی در عرصه بین المللی حضور داشته است و این به سببِ ویژگی‌هایی است که باعث می‌شود سرپرستگی‌های همگانی و حکومتی در پخش گسترده رایج‌تر از هر صنعت رسانه‌ای دیگری باشند، حتی در کشورهایی مثل بریتانیا که یک نظام قدیمی و مستقر پخش گسترده همگانی دارد هم بیشتر دیگر رسانه‌ها تحت سرپرستگی تجاری کار می‌کنند.

فصل چهارم می‌بینیم عواملی مثل سرشت تنظیم‌های موجود، محیط کنونی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، سرپرستگی‌ها، تکنولوژی‌ها و هنجارهای اقتصادی خاص، و کردارهای افرادی که در صنایع رسانه‌ای کار می‌کنند برخی امکان‌ها را در کنار هم قرار می‌دهند. نگرانی‌ها در مورد دخالت حکومت باعث شد شبکه‌ها ساعت خانواده را بسازند و ساعت نخست سر شب، دست کم برای مدتی کوتاه، بی‌خطر شود. رقابت از سوی کانال‌های خاص، متفرق شدن مخاطب، و فرسایش تماشای خانوادگی لازم کرد که پخش‏ کنندگان گسترده‏، برخی از استانداردهای محتوای خود را شل کنند. همچنین، در این فصل با کوورسازی رسانه‌ای آشنا می‌شویم و می‌بینیم چطور تنظیم‌ها تلاش می‌کنند جلوی کوورسازی رسانه‌ای را بگیرند، البته کوورهای رسانه‌ای به رغم این تنظیمات همچنان در حال بزرگ‌تر شدن هستند.

در فصل پنجم می‌بینیم که شرایط اقتصادی می‌تواند به شیوه‌های مختلفی بر عملیات صنعت رسانه اثر بگذارد. روش‌های استفاده‌شده برای تأمین مالی تولید و گستره سازوکارهایی که از راه آن‌ها مخاطبان برای محتواهای رسانه‌ای پول می‌دهند همه با هم ترکیب می‌شوند تا محتوا را به سوهای مختلفی برانند. همانطور که چارچوب صنعتی ‏سازی فرهنگ نشان می‌دهد، این ملاحظات اقتصادی با مجموعه‌ای از امکانات ناشی از تنظیم و همین طور تکنولوژی روز ترکیب می‌شوند.

فصل ششم توضیح می‌دهد که شرایط تکنولوژیک مستقل از شرایط اقتصادی و تنظیمی ایجاد نشده، بلکه در پیوستگی با آن‌ها عمل می‌کند. این تغییرات در شرایط به تغییرات در کردارهای تولید، توزیع و گردآوری منتهی شده است. در عین حال، تغییرات در کردارها که با نوآوری‌های تکنولوژیک آغاز می‌شوند گاهی «فیلتر می‌شوند» تا شرایط تنظیمی و اقتصادی را تغییر بدهند. یک نمونه از این دست ام‌.پی.‌تری است که یک فرمت دیجیتال فایل است که به وسیله مهندسان علوم کامپیوتری ساخته شده که کاملاً بیرون از صنایع موسیقی و ضبط بوده‌اند. اما این تکنولوژی فایل موسیقی محبوب کاربران در بازهماراست‌بندی گسترده هنجارهای اقتصادی صنعت ضبط نقش داشته است.

فصل هفتم به خلاقیت می پردازد و استدلال می‌کند که دو روش برای فکر کردن درباره خلاقیت وجود دارد: از یک سو، اگر همه خلاقیت‌های فردی را بپذیریم، از دیدن اینکه  بیشتر تولیدات رسانه‌ای این قدر شبیه هم هستند شگفت‌زده خواهیم شد. این شباهت نشان می‌دهد جنبه‌های صنعتی مثل رویّه‌ها، فوت و فن صنعت، و هنجارهای کردار چقدر می‌توانند نیرومند باشند. از سوی دیگر، این نوع چارچوب در عین حال روشی برای فهم آن موارد نادری را فراهم می‌کند که در آن‌ها این صنایع چیزی را تولید می‌کنند که خلاقیت برجسته در آن ها آشکار است.

فصل هشتم نشان می‌دهد که توزیع و گردآوری به عنوان پیوند بسیار مهم میان تولیدکنندگان و مصرف ‏کنندگان رسانه‌ها، کردارهایی نیرومند و مهم اند، اما در عین حال بیشتر ما هیچ وقت واقعا به صورت ژرف به این کردارها دقت نکرده‌ایم. توزیع و گردآوری اصلا فرآیندهای مکانیکی و ساده‌ای نیستند و در آن‌ها تیزبینی و خلاقیت زیادی برای دست یابی به موفقیت لازم است.

فصل نهم فرض را بر این گذاشت که در دسترس بودن و فراهم ‏بودگی اینترنت و تعدادی از دیگر تکنولوژی‌های دیجیتال طوری برای برخی مردم عادی پنداشته می‌شود که گویی به اندازه آب روان و هوای پاک نعمت‌های خدادادی هستند. اگر چه ممکن است کاربرد اینترنت و تکنولوژی‌های دیجیتال در زندگی‌های روزمره ما رایج باشد اما هیونز و لاتز هشدار می‌دهند از یاد نبریم که انقلاب در تولید، توزیع و کاربرد رسانه که به مدد دیجیتال ‏سازی روی داده است تجربه‌ای نیست که در همه جای کره زمین یکسان باشد. فصل دهم و آخر کتاب هم به جهانی‌سازی رسانه‌ها پرداخته و جنبه‌های مختلف آن را بررسی کرده است.

نظر شما