شناسهٔ خبر: 56812 - سرویس اندیشه
نسخه قابل چاپ

درباره فلسفه سیاسی هانا آرنت؛

نظر و عمل در سپهر حکومت قانون

هانا ارنت دو خصیصه مرکزی عمل نزد آرنت عبارتند از آزادی و تکثر. منظور آرنت از آزادی توانایی انتخاب از میان مجموعه‌ای از گزینه‌های محتمل (آزادیِ انتخاب که بسیار برای سنت لیبرالی گرامی است) یا قوه اراده آزاد، که طبق آموزه مسیحی از سوی خداوند به ما اعطا شده، نیست. بلکه مقصود آرنت از آزادی عبارتست از استعداد آغاز کردن، شروع چیزی تازه، انجام امر غیرمنتظره، که همه موجودات انسانی به سببِ متولد شدن از آن برخوردارند. در نتیجه عمل به عنوان تحقق آزادی ریشه در زادگی دارد، ریشه در این واقعیت که هر تولدی نشانگرِ یک آغازِ تازه و معرفی چیزی نوظهور در جهان است.

فرهنگ امروز/ میثم قهرمان:

هانا آرنت (۱۹۰۶-۱۹۷۵) یکی از اثرگذارترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم بود. از آنجایی که در خانواده‌ای یهودی-آلمانی متولد شده بود، در سال ۱۹۳۳ مجبور به ترک آلمان و زندگی در پاریس تا هشت سال پس از آن شد. آرنت در سال ۱۹۴۱ به ایالات متحده مهاجرت کرد و به زودی به عضویت یک حلقه روشنفکری فعال در نیویورک درآمد. او تا زمان مرگش چندین مقام آکادمیک در دانشگاه‌های گوناگون آمریکا در اختیار داشت. شهرت او بیشتر به خاطر دو اثرش که تأثیر عظیمی در داخل و خارج از جامعه آکادمیک گذاشت، بود. اثر اول، «سرچشمه‌های توتالیتاریسم»، منتشر شده در سال ۱۹۵۱، پژوهشی در باب رژیم‌های نازی و استالینی بود که مباحثاتی گسترده درباره ماهیت و سوابق تاریخی پدیده توتالیتر به راه انداخت. اثر دوم، «وضع بشر»، منتشر شده در سال ۱۹۵۸، یک مطالعه اصیل بود که به وارسیِ مقولاتِ بنیادینِ حیاتِ عمل وَرزانه یعنی زحمت (labor)، کار  (work)، عمل(action)  می‌پرداخت. علاوه‌براین دو اثر مهم، آرنت شماری از مقالات اثرگذار در موضوعاتی چون ماهیتِ انقلاب، آزادی، اقتدار، سنت و عصر مدرن منتشر کرد.

به‌طور کلی با این که برخی از آثار آرنت، اکنون به کلاسیک ‌ای سنتِ غربیِ اندیشه سیاسی تعلق دارند، قرار دادنِ او در طبقه‌بندی‌ها همواره دشوار بوده است. فلسفه سیاسیِ او را نمی‌توان بر حسب مقولاتِ سنتیِ محافظه‌کاری، لیبرالیسم و سوسیالیسم توصیف کرد. همینطور اندیشه‌ورزیِ وی را نمی‌توان با احیای کنونی اندیشه سیاسیِ جماعت گرا، سازگار کرد. شماری از منتقدینِ سنتِ لیبرالی بر این اساس به نام آرنت استناد می‌کنند که او دیدگاهی به سیاست ارائه کرد که در نقطه متضاد برخی اصولِ کلیدیِ لیبرال قرار گرفت. رگه‌های بسیاری در اندیشه آرنت وجود دارد که می‌توانند چنین ادعایی را توجیه کنند، به خصوص نقد او بر دموکراسی نمایندگی، اصرار او بر مداخله مدنی و هم‌اندیشی سیاسی، تمایز او میان اخلاق و سیاست، و ستایش آرنت از سنت انقلابی. با این حال، نگریستن به آرنت به مثابه یک اندیشمندِ ضد لیبرال، اشتباه است. در واقع، آرنت مدافع سرسخت قانون‌گرایی  و حکومت قانون، حامیِ حقوق بنیادین بشر (او در بین این‌ها نه تنها حق زندگی، اختیار، آزادی بیان، بلکه حق عمل کردن و نظردهی را قرار می‌دهد)، و منتقدِ همه اشکالِ جماعتِ سیاسی مبتنی بر پیوندها و آدابِ سنتی و همچنین جماعت‌های مبتنی بر هویت مذهبی، قومی یا نژادی بود.

حیات عمل‌ورزانه وجهِ تمایز موجوداتِ انسانی نزد آرنت

برای آرنت، عمل یکی از مقولاتِ بنیادینِ وضع بشری و تشکیل دهنده بالاترین تحقق حیات عمل‌ورزانه است. آرنت حیات عمل‌ورزانه را با کمک سه مقوله انجام می‌دهد که هر یک از این سه مقوله با سه فعالیت بنیادینِ در-جهان-بودنِ (being-in-the-world) ما تناظر دارد: زحمت، کار، و عمل. زحمت، فعالیتی است که با وضع بشری زیستن گره خورده، کار عبارتست از فعالیتی که به وضع جهانی بودن (worldliness) بستگی دارد، و عمل همان فعالیتی است که با وضع تکثر در پیوند است. برای آرنت، هر یک از این فعالیت‌ها مستقل‌اند، بدین-معنا که اصول تمایزبخش خود را دارند و با معیارهایی متفاوت داوری می‌شوند. زحمت برحسب توانایی آن برای ابقای حیات بشری؛ و ارضای نیازهای بیولوژیک ما به مصرف و بازتولید، کار بر مبنای توانش برای بنا کردن و مناسب نگه داشتن یک جهان برای استفاده بشری، و عمل بر اساس توانایی آن برای انکشاف هویتِ عامل، تأییدِ واقعیت داشتنِ جهان، و تحقق بخشیدن به استعدادِ ما برای آزادی داوری می‌شود.

با وجود اینکه آرنت سه فعالیت زحمت، کار و عمل را به طور مساوی برای یک حیاتِ بشریِ کامل ضروری درنظر می‌گیرد- به این معنا که هر یک به شیوه خاص خود به تحقق استعدادهای بشری ما کمک می کنند- از نوشته‌هایش آشکار است که او عمل را وجهِ تمایز موجوداتِ انسانی می‌داند که آن‌ها را هم از زندگیِ حیوانات (که به خاطر نیازشان به زحمت برای بقا و بازتولیدِ خود شبیه ما هستند) و زندگی الهه‌ها (که ما در فعالیت تأمل‌ورزی، متناوباً با آن ها شریک هستیم) متمایز می‌کند. از این لحاظ، به مقولاتِ زحمت و کار، با این که به خودی خود مهم هستند، باید به مثابه نقاط مقابلِ مقوله عمل، که به تمایز و برجستگیِ جایگاه عمل درونِ نظام حیات عملورزانه یاری می‌رساند، نگریست.

آزادی و تکثر به‌مثابۀ ویژگی‌های مرکزی عمل

دو خصیصه مرکزی عمل نزد آرنت عبارتند از آزادی و تکثر. منظور آرنت از آزادی توانایی انتخاب از میان مجموعه‌ای از گزینه‌های محتمل (آزادیِ انتخاب که بسیار برای سنت لیبرالی گرامی است) یا قوه اراده آزاد، که طبق آموزه مسیحی از سوی خداوند به ما اعطا شده، نیست. بلکه مقصود آرنت از آزادی عبارتست از استعداد آغاز کردن، شروع چیزی تازه، انجام امر غیرمنتظره، که همه موجودات انسانی به سببِ متولد شدن از آن برخوردارند. در نتیجه عمل به عنوان تحقق آزادی ریشه در زادگی دارد، ریشه در این واقعیت که هر تولدی نشانگرِ یک آغازِ تازه و معرفی چیزی نوظهور در جهان است. بی‌شک آرنت تشخیص می‌دهد که همه فعالیت‌ها به گونه‌ای به پدیده زادگی مرتبط‌اند، چرا که هم زحمت و هم کار برای ایجاد و حفظ جهانی که موجودات انسانیِ جدیدی دائماً در حال متولد شدن در آن هستند ضروری است. با این حال، از میان سه فعالیت، عمل بیش از همه با زادگی مرتبط است، زیرا افراد به وسیله عمل ورزیدن اعجازِ آغاز را که ذاتیِ تولدشان است، بازنمایی می‌کنند. نزدِ آرنت، آغازی که هر یک از ما به سببِ متولد شدن بازنمایی می‌کند، هر زمانی که ما عمل کنیم محقق می‌شود، یعنی هر زمانی که چیز جدیدی را آغاز کنیم. چنانچه او می‌نویسد: آغاز نویی که ذاتی در تولد است، می‌تواند خود را درون جهان ملموس و محسوس کند صرفاً بدین علت که فردِ نو، ورود استعداد آغاز چیزی نو را داراست، به عبارت دیگر، استعدادِ عمل ورزیدن.

تکثر، دیگر خصلتِ مرکزیِ عمل است. برای اینکه اگر عمل ورزیدن به معنای به دست گرفتنِ ابتکارِ عمل و معرفی کردنِ امر نو و غیرمنتظره به جهان باشد، همچنین بدین‌معناست که نمی‌توان آن را در تک‌افتادگی از دیگران اجرا کرد، یا به عبارت دیگر، مستقل از حضورِ تکثرِ عمل‌ورزانی که می‌توانند از نظرگاه‌های متفاوت‌شان درباره چگونگیِ آنچه به نمایش گذارده می‌شود، داوری کنند. از این جنبه، عمل نیازمندِ تکثر است همانطور که هنرمندانِ نمایشی نیاز به مخاطب دارند؛ بدون حضور و تأییدِ دیگران، عمل دیگر یک فعالیتِ معنادار نخواهد بود. عمل، تا حدی که نیازمندِ نمایان شدن نزد عموم است، شخص را از دریچه گفته‌ها و کردارها می‌شناساند، و از آنجایی که رضایت دیگران را فرا می‌خواند، تنها می‌تواند در زمینه‌ای که تکثر، آن را تعین بخشیده است، وجود داشته باشد.

منبع: سازندگی

نظر شما