شناسهٔ خبر: 57229 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

یک تاریخ‌نگار چطور می‌تواند به اطلاعات جدیدی از دل منابع قدیمی برسد؟

بریان گفت: شخصیت داریوش حتی در منابع فارسی چندان درخشان نیست. در منابع فارسی هم دارا فردی است که شکست خورده و مسئولیت شکست بر شانه‌هایش سنگینی می‌کند. بر اساس همین منابع بود که من به این نتیجه رسیدم که چطور یک تاریخ‌نگار می‌تواند به اطلاعات جدیدی از دل منابع قدیمی برسد. به همین دلیل بخشی را به اختلافات امپراطوری فارس و مقدونیه اختصاص دادم و هدف این بود که داریوش را از زیر سایه اسکندر بیرون بکشم.

یک تاریخ‌نگار چطور می‌تواند به اطلاعات جدیدی از دل منابع قدیمی برسد؟

 به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «مطالعات هخامنشی؛ کارنامه و چشم‌انداز» با حضور پروفسور پی‌یر بریان، استاد برجسته مطالعات هخامنشی در جهان دوشنبه 28 آبان‌ماه، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

این نشست که به دعوت و میزبانی دبیرخانه همایش‌ها و همکاری‌های علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و بخش فرهنگی سفارت فرانسه در تهران و انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران برگزار شد، با استقبال بی‌نظیر مخاطبان روبه‌رو شد. چنانکه برگزارکنندگان مراسم که فکر می‌کردند این نشست، تخصصی با مخاطبان محدود این حوزه برگزار خواهد شد، از میانه سخنرانی، مجبور به استفاده از همکاری مترجم همزمان شدند تا سخنرانی پی‌یر بریان را برای حاضران و دانشجویان در سالن ترجمه کنند و به گفته مجری، استقبال بیش از حد انتظار آنها بود.

در این نشست «ژاله آموزگار» - استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران -، «دنی هرمان» - رئیس انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران - و «ناهید فروغان» - مترجم آثار پروفسور پی‌یر بریان در ایران - حضور داشتند که به خوشامدگویی به سخنران و حاضران اکتفا کردند و جلسه را به این پژوهشگر تراز اول هخامنشی در جهان واگذار کردند.

بریان سخنانش را این‌گونه آغاز کرد و گفت: در ادبیات روزمره، وقتی می‌گوییم کسی در سایه دیگری قرار دارد، یعنی زیر نفوذ او است. ما پس از مطالعات تاریخی مختلف، شخصیت داریوش را به شیوه‌های مختلفی بررسی کرده‌ایم. همه منابع یونانی و رومی، تصویر یکسانی از داریوش ارائه داده‌اند که گویای این است که او زیاد جاه‌طلب نبود و در میدان جنگ، تا جایی که امکان داشت از خون‌ریزی پرهیز می‌کرد. معمولا شخصیت او را در مقابل الکساندر قرار می‌دهند که بسیار خون‌ریز بود.

وی ادامه داد: شخصیت داریوش حتی در منابع فارسی چندان درخشان نیست. در منابع فارسی هم دارا فردی است که شکست خورده و مسئولیت شکست بر شانه‌هایش سنگینی می‌کند. بر اساس همین منابع بود که من به این نتیجه رسیدم که چطور یک تاریخ‌نگار می‌تواند به اطلاعات جدیدی از دل منابع قدیمی برسد. به همین دلیل من بخشی را به اختلافات امپراطوری فارس و مقدونیه اختصاص دادم و هدف این بود که داریوش را از زیر سایه اسکندر بیرون بکشم.

این پژوهشگر مطرح مطالعات هخامنشی در جهان، درباره اشارات ساسانیان به دوره هخامنشی گفت: در مکتوبات و منابع زمان ساسانیان به دوره هخامنشی اشاره شده بود و حتی در شاهنامه به اتفاقات دوره هخامنشی اشاراتی شده و از اطلاعات آن دوره استفاده شده است. مساله‌ای که به دوره ساسانیان بازمی‌گردد این است که آنها می‌خواستند خودشان را به عنوان گروهی که مسئولیت بازیابی نام و خاطره ایران را به عهده داشتند، معرفی کنند.

البته این امر به معنای این نیست که در آن دوران تاثیر هخامنشیان از بین رفته بود. اما آیا ساسانیان خودشان را ادامه دهنده راه هخامنشیان می‌دانستند؟ ما از سوی خود ساسانیان به هیچ جواب مشخصی نمی‌رسیم. ما متون مختلفی داریم که نشان دهنده این است که ساسانیان از منابع هخامنشیان استفاده کرده‌اند. اما در هیچ کدام از این متن‌ها، اطلاعاتی راجع به اینکه پرسپولیس، توسط داریوش ساخته شده نیست.



وی در ادامه به بررسی و ارائه چند نمونه از اسناد مربوط به این دوره پرداخت که به گفته خودش آنها را برای انجام کار پژوهشی به متخصصان این حوزه سپرده بودند و نتایج تحقیقات آنها در سال 2012 در کتابی منتشر شد. نخستین سند، نامه‌ای بود که در زمان اسکندر نوشته شده بود و حاوی اطلاعاتی از آن زمان بود.

بریان گفت: این نامه در سال 348 پیش از میلاد به وسیله یکی از ساتراپ‌ها نوشته شده و در آن زمان خیلی هم رسم نبود که نامی از ساتراپ‌ها ذکر شود. او این نامه را به بالادستی خودش نوشته بود. در چنین نامه‌هایی ما معمولا شاهد بحثی هستیم. امکان دارد دستور ساخت یک قصر یا دژ را داده باشند و امکانات مورد نیاز برای ساختن آن دژ، در این نامه‌ها ذکر می‌شود. در این نامه می‌بینیم که ساتراپ از مخاطبش می‌خواهد که اجازه دهد تا سربازها به سراغ کار کشاورزی‌شان بروند و بعد از انجام کار کشت، به کار ساخت دژ برسند.

در ادامه جلسه، این پژوهشگر به ارائه سند دیگری پرداخت و گفت: این نامه از لحاظ نوشتاری، به الواح تخت جمشید نزدیک است. کلمات و اصطلاحات فنی، دقیقا همان‌هایی هستند که ما در الواح تخت جمشید می‌بینیم.

بریان با اشاره به نامه‌ای دیگر از زمان اسکندر، گفت: در همه این اسناد، ساختار اداری خیلی شبیه به ساختار اداری تخت جمشید است. به خوبی ما می‌توانیم اطلاعات قومی و انسان‌شناسی را ببینیم که نشان‌دهنده اطلاعات آن منطقه خاص است. نکته دیگر، در مورد این سند که در زمان اسکندر نوشته شده، این است که اسکندر، روش‌های حکومتی را از هخامنشیان یاد گرفته است. اهمیت این اسناد این است که در ارتباط با همه جزئیات و حتی ویژگی‌های زندگی روزمره هم صحبت می‌کند. اطلاعاتی راجع به سربازها، جابه‌جایی ساتراپ‌ها و اطلاعاتی درباره دیگر اعضای حکومت نشان می‌دهد.

وی افزود: ما سندهای جدیدتری هم پیدا کردیم. چرا که سندهای اولیه به مرور زمان پاک شده اما در کنار آن، متن‌های ثانویه‌ای هم بود و این نشان‌دهنده این است که محقق باید به اسناد ثانویه هم توجه کند. ما در قرون وسطی با چنین اسنادی مواجه هستیم. به عنوان مثال ما با سندی مربوط به سال 405 و زمان خشایارشاه مواجه هستیم؛ این یک دفترچه حسابرسی است که ورودی‌های گمرک در آن ثبت شده است.

همه اطلاعاتی که در این سند هست در مرحله اول، نشان‌دهنده این است که چه کشتی‌هایی به آن منطقه وارد شده و این کشتی‌ها از کجا آمده‌اند و خلاصه‌ای از تحویل بارها و این که حجم بار هر کشتی چقدر است و گزارشی از مواد و فرآورده‌هایی که این کشتی با خودش به مصر برده هم ذکر شده است. این یک سند خیلی مهم است که اطلاعات دست اولی از اطلاعات کشتی‌رانی آن زمان و داد و ستد با مصر به ما داده می‌شود.

بریان متذکر شد: برخی از این اسناد، قطعات سرامیکی هستند که به منطقه‌ای در شرق غزه مربوط می‌شوند. اغلب این اسناد متعلق به دوره هخامنشی هستند و متون‌شان هم خیلی پیچیده است. می‌توانیم حدس بزنیم که موضوع آنها شبیه به اسناد دیگری‌ است که ما قبلا در  جاهای دیگر پیدا کرده بودیم. این یک ارائه خیلی کوتاه و شماتیک از اسناد مربوط به این دوره بود.



این پژوهشگر در ادامه به ارائه نتیجه‌گیری بحث پرداخت و گفت: مساله اول این است که پیشرفت‌هایی که در این زمینه داریم مربوط به مطالعه گذشته و مطالعه جدید اسناد گذشته است. در دوباره‌خوانی اسناد با سوال‌های جدید، می‌توان به اطلاعات جدیدی رسید. یک سند نوشتاری به خودی خود و به تنهایی با شما سخن نخواهد گفت. و تنها به سوالاتی پاسخ می‌دهد که مورخ و تاریخ‌شناس از او می‌پرسند. اگر شما سوالات جدیدی بپرسید طبیعی است که سند به شما اطلاعات جدیدی خواهد داد.

بریان افزود: نکته دیگر، مساله چند زبانی در امپراطوری هخامنشی است که می‌تواند ما را در یک بن‌بست قرار دهد. اما از سوی دیگر هم اطلاعات جدیدی از آن روزگار به ما می‌دهد. به هر حال، چند زبانی بودن محدوده حکومت هخامنشیان، یک واقعیت آن دوران است. شما هر متنی را که به هر زبانی نوشته شده باشد، در این امپراطوری پیدا کنید، در آن ویژگی‌های خاص این امپراطوری دیده می‌شود. این مساله هم که زبان‌های خارجی، واژه‌هایی از زبان فارسی می‌گیرند، نشان‌دهنده قدرت زبان فارسی در آن منطقه است. طبیعی است که آنها به هر منطقه‌ای که وارد می‌شدند، اعتقادات محلی را از بین نمی‌بردند اما سعی می‌کردند سیستم یکپارچه‌ای در هر منطقه بر جای بگذارند. یکی از چشم‌اندازهای این دوره، این است که اسناد و مدارک قبلی را بازخوانی کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم.

بریان در پایان با ارائه عکسی گفت: با توجه به همین سند بود که ما توانستیم خط میخی را به تدریج بشناسیم. اسنادی که ما قبلا خوانده‌ایم و رمزگشایی کرده‌ایم به ما اطلاعات جدیدی می‌دهند. این عکس، داریوش و ملازمانش را نشان می‌دهد. در اینجا داریوش توضیح می‌دهد که چطور توانسته بر شورش‌ها غلبه کند و با کمک اهورامزدا خودش را پادشاه معرفی کند. سوالی که بعد از کشف این سند مطرح شد این بود که ما چطور می‌توانیم داستانی را که داریوش تعریف می‌کند در کنار روایت هرودوت قرار دهیم؟ به نظر من، دیگر وقتش است که هرودوت را کنار بگذاریم.

وی افزود: اینجا می‌بینیم که داریوش به سه زبان مختلف حرف می‌زند؛ بابلی، عیلامی و پارسی کهن. در مصر، روایتی آرامی هم از آن موجود است. هر یک از این ورژن‌ها هم به وسیله متخصصان آن زبان، مورد مطالعه قرار گرفت. اما این چهار نسخه با هم همخوانی صددرصد ندارند و تفاوت‌های جالب و چشمگیری در هر یک از آنها وجود داشت. مثلا در نسخه بابلی، تعداد کشته‌شده‌های در جنگ آمده است. فهم درست این سند، به خاطر استفاده از منابعی است که از هر چهار زبان استفاده کرده‌اند. این کاری است که ما انجام می‌دهیم و نتیجه این تحقیقات تا چند ماه آینده منتشر خواهد شد و این سند جدیدی در این زمینه خواهد بود. منظورم سوال‌های جدیدی است که در این زمینه مطرح کرده‌ایم.

وی تاکید کرد: تاریخ امپراطوری هخامنشی، مملو از اطلاعات فرهنگی مختلف است و طبیعی است که با استفاده از منابع باستان‌شناسی مختلف، به اطلاعات بیشتری درباره تاریخ هخامنشی می‌رسیم و جدای از این مسائل، تاریخ هخامنشی، امروزه در بسیاری از دانشگاه‌های جهان  تدریس می‌شود و این امر، فقط مختص دانشگاه‌های ایران نیست.

در پایان، ژاله آموزگار، ضمن تشکر از پی‌یر بریان گفت: «خوش‌تر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران» ما خوشحالیم که مطالعات هخامنشی هنوز ادامه دارد و تمام نشده است و البته خوشحالیم که یک سرزمین با فرهنگ‌های مختلف، با یک حکومت اداره می‌شود.

لازم به ذکر است در کنار این نشست، مجموعه ارزشمندی از کتاب‌های پژوهشی مربوط به دوره هخامنشی برای فروش ارائه شده بود.

نظر شما