شناسهٔ خبر: 57548 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

فقه سنتی ما فردمحور است/ آیا دستگاه فقاهت ظرفیت آزاد اندیشی دارد؟

شفیعی گفت: فقه سنتی ما فردمحور است یعنی فرد را در کل جامعه نمی‌بیند و مشکلات او را بعنوان یک فرد می‌خواهد حل کند. از این دستگاه فقاهت نمی‌توانید حقوق بشر یا یا حقوق شهروندی را استخراج کنید.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛حجت الاسلام شفیعی عضو هیئت علمی دفتر تبلیغات خراسان در مورد موانع آزاداندیشی در فقه گفت: آزادی یکی امر فرادینی است. به بیان دیگر، آزادی امری درون دینی نیست و مقبولیت و مشروعیت آن، دلیل شرعی نمی‌خواهد مگر به عنوان جنبه تاکیدی و تاییدی که در ادبیات فقهی و اصولی از آن به ارشادی یاد می‌کنند. بالاتر از این؛ اتفاقا ادیان باید خودشان را با آزادی هماهنگ کنند نه اینکه آزادی را با خود هماهنگ کنند. ادیان باید تلاش کنند حرمت و حریم آزادی را نگه دارند و در آموزه‌های خودشان جانب آزادی را رعایت کنند.

وی افزود: باید فهم خودمان را از دین اصلاح کنیم، گزاره‌هایی از سنت و کتاب به ما رسیده که فرض می‌کنیم تمام این گزاره‌ها صحیح است. بنابراین فهمی از این گزاره‌ها برای ما شکل می‌گیرد. اگر فهم ما از دین در مقابل قلمرو آزادی قرار بگیرد، دلیل موجهی نداریم که در گام اول، آزادی را به نفع خودمان از دین (که ممکن است غلط باشد) محدود کنیم ولی اگر آزادی را امری درون دینی بدانیم این مفهوم همیشه در معرض تعرض قرار دارد.

وی ادامه داد: در مشروطیت ما ناگهان با عده‌ای مواجه شدیم که از واژه آزادی با تعبیر«ملعونه» یاد می‌کردند و آزادی را از واژه‌های مطرود می‌دانستند که نام بردن از آن هم گناه بود، چون همه چیز را در درون دین جستجو می‌کردند و آزادی به معنای مدرن را در دین نمی‌یافتند. در دهه هفتاد باز همان حمله به آزادی از زبان برخی دیگر تکرار شد و هنوز هم تریبون‌های رسمی در اختیار کسانی است که آزادی را مزاحم خویش می‌دانند.

حجت الاسلام شفیعی گفت: شهید مطهری در دهه چهل در هنگامه داوری بین روحانیت شیعه و سنی دوری از قدرت را یک امتیاز برای نهاد روحانیت شیعه بر می‌شمرد که البته معلوم شد این رای ایشان بی‌جا نبود. انتظاری که از نهاد قدرت در بحث آزاداندیشی می‌رود این است که مانعی برای آزاداندیشی ایجاد نکند و کسانی که به صورت غیرعلمی به مواجهه با آزاداندیشان می‌پردازند را حمایت نکند. انتظار هم نداریم که قدرت ظرفیت و زمینه را برای آزاداندیشی ایجاد کند. اگر قدرت برای آزاد اندیشی مانع ایجاد نکند، آزاداندیشی خودش مسیر خودش را پیدا می‌کند.

وی افزود: وقتی بین آزادی و وحی تعارض شکل می‌گیرد که مفسران دین، دریافت‌های خودشان را عین دین بدانند. مدافعان قرائت سنتی دینی چون دریافت و فهم خودشان را از وحی، عین وحی می‌دانند به صورت طبیعی نمی‌توانند مدافع آزاداندیشی باشند.

حجت الاسلام شفیعی گفت: در بحث فقه و آزاداندیشی دو نکته را باید از هم تفکیک کرد که گاهی با هم خلط می‌شود. اول اینکه آیا دستگاه فقاهت ظرفیت آزاد اندیشی دارد؟ و دوم اینکه آیا دانش فقه پشتیبان آزاداندیشی است؟ پاسخ سوال اول می‌تواند مثبت باشد اما پاسخ سوال دوم منفی است. فقه دانشی مبتنی بر یک مبانی است که اگر آن مبانی دچار تغییر شوند فقه هم می‌تواند دچار دگرگونی شود. محیط زیست فقیه؛ خانواده فقیه و...می توانند فقیه را متفاوت تربیت کنند. اما دانش فقه چون یک دانش قالب گرا و شکل گراست همیشه تمایل به تداوم شکل‌های کهن دارد. حتی در امور عرفی و امضایی هم تلاش می‌کند امور مستحدث و نوپیدا را هم به قالب‌های پیشین ارجاع دهد.

وی افزود: یکی از انتقادات وارده به کسانی که تلاش می‌کنند نگاه آزاداندیشانه به فقه داشته باشند اما در این مبانی هیچ ورودی نمی‌کنند و حاضر نیستند در این مبانی تحولی ایجاد کنند این است که نتیجه تلاش ایشان چیزی فراتر از رفوگری در فقه نیست که اتفاقا صدمات این‌ها خیلی بیشتر است. یعنی به جای اینکه بنیادها و بنیان‌هایی که می‌تواند فقه را متحول کند اصلاح کنند، تلاش می‌کنند که شاخ و برگ آن را بچینند و روی این زخم را بپوشانند. این رفوگری به مرگ فقه می‌انجامد، یعنی به جای اینکه بیماری را درمان اساسی کنند، فقط مسکن تزریق می‌کنند.

وی ادامه داد: فقه سنتی ناتوان در تدبیر امور جاری موجود در بسیاری از حوزه‌ها از جمله ایجاد ظرفیت برای نواندیشی است. امام(ره) در پاسخ به یکی از شاگردانش این نکته را گفت ولی جدی گرفته نشد. ایشان گفته بود که با این حرف‌ها نمی شود یک نانوایی را مدیریت کرد. گمان می‌کنم دستگاه فقه سنتی ما به این نتیجه رسیده است که نمی تواند تدبیر امور جهان جدید را بکند، چون فقه سنتی ما فردمحور است یعنی فرد را در کل جامعه نمی‌بیند و مشکلات او را به عنوان یک فرد می‌خواهد حل کند. از این دستگاه فقاهت می‌توانید حقوق فرد را بیرون بیاورید ولی نمی‌توانید حقوق بشر یا حقوق شهروندی را استخراج کنید.

حجت الاسلام شفیعی گفت: اشتغال دیگر اینطور نیست که بگویید در دوران پیامبر هم برخی زنان در کشاورزی و پشتیبانی جنگ کمک می‌کردند. امروز جنس اشتغال زنان تغییر کرده است. روابط زنان و مردان در زمان حاضر اصلا با صد سال پیش قابل مقایسه نیست و بسیار متکثر و پیچیده شده است. بازگرداندن جامعه به دویست سال قبل محال است حتی اگر امام زمان(عج) هم ظهور کنند، فکر کردن به این موضوع امری محال است چون روابط انسان‌ها چنان به هم گره خورده که باز کردن آن امکان پذیر نیست. نیازهای انسان معاصر، ایجاب می‌کند که به فقه دیگری – فقه مطلوب - بیندیشیم اما این فقه دیگر، مستلزم اصلاح مبانی و روش‌هاست، تا زمانی که این‌ها اصلاح نشود، سخن گفتن از آزاداندیشی در فقه امری غیرقابل قبول است.

وی افزود: کسانی که در دستگاه فقه سنتی ما هستند، تمام هویت‌شان به این فقه گره خورده است و زمانی که جریانی بنیان‌های این فقه را به چالش می‌کشد، هویت آنها را به چالش کشیده است بنابراین باید مقداری همدلانه با دستگاه سنتی پیش رفت. اصلاح مبانی و روش‌ها، متفاوت از این است که از ابتدا نگاه انقلابی داشته باشید. همه ما هویتی داریم و اگر این هویت با شیک‌ترین و معقول‌ترین حرف‌ها مورد تعرض قرار بگیرد، واکنش نشان می‌دهیم. اتهام غرب‌زدگی و خروج از مبانی را به کسانی می‌زنند که فقه موجود را به چالش بکشند.

وی ادامه داد: بسیاری از امور دارند خودشان را بر دستگاه فقاهت و روحانیت، تحمیل می‌کنند و آنها چه بخواهند و چه نخواهند مجبور به پذیرش آنها می‌شوند، اما این پذیرش برای جامعه بسیار پرهزینه است. زنان ما باید تلاش کنند که حقوقشان را تحمیل کنند کما اینکه چنین کردند. وضع موجود اشتغال، تحصیل و روابط اجتماعی زنان مورد رضایت فقه سنتی نیست. بعد از چهار دهه هنوز مشکل ما این است که خانم‌ها به استادیوم بروند یا نروند! خواسته با ناخواسته این امور تحمیل خواهد شد. از سوی دیگر، ظرفیت‌هایی در بدنه نسل جدید حوزه علمیه در حال ایجاد شدن است که به سمت آزاداندیشی تمایل دارد.

نظر شما