شناسهٔ خبر: 58123 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آغازگر جریان نوین در سنت‏ دانشگاهی ایران/ محمدرضا عدلی

بی ‏تردید استاد مجتبائی آغازگر جریانی نوین در سنت‏ دانشگاهی ایران بوده‏اند. ایشان که هم با ادبیات عرفانیِ فارسی، عربی و هندی آشنایی داشتند و هم با مطالعات نوین پژوهشگران غربی، مکتبی نو را در مطالعات ادیان و عرفان بنیان نهادند؛ تا جائی که امروزه تمام کسانی که در دانشگاه‏های کشور در این زمینه فعالیت می‏کنند، مستقیماً یا با واسطه، شاگرد ایشان هستند.

فرهنگ امروز/ محمدرضا عدلی:

درباره وجه علمی و آکادمیک استاد دکتر فتح‏ الله مجتبایی

آنان که به طور جدّی و آکادمیک در حوزۀ دین‏شناسیِ تطبیقی و ادبِ فارسی مطالعه کرده‏ اند بی ‏تردید با کتاب‏ها و مقالات استاد فتح‌الله مجتبائی آشنایی دارند. به واقع دامنۀ دانش استاد چندان گسترده است که ذکر فهرست‏ وار آن نیز به درازا می‏کشد. از این رو، نگارندۀ این سطور که سال‌ها افتخار شاگردی استاد را در حوزۀ ادیان و عرفان تطبیقی داشته است، صرفاً به این وجه از شخصیت علمی استاد اشاره می‏ کند.

تحقیق در ادیان و آراء ملل دیگر از گذشته‏ های دور در ایران زمین رواج داشته است. ازجمله می ‏توان به مانی بنیانگذار مسلک مانوی اشاره کرد که افزون بر آشنایی با دین زردشتی، مسیحیت و اندیشه‏ های گنوسی که در زادگاهش رواج داشته به هندوستان سفر کرد و با آراء و آداب بودائیان آشنا شد و از مجموعۀ این اندیشه‏ ها طریقتی را بنیان نهاد که مدتی مدید در شرق و غرب دوام یافت. یا می‏توان از مردان فرخ پسر اورمزد داد یاد کرد که در رسالۀ شکند گمانیک وزار گزارشی از چهار دین اسلام، یهودیت، مسیحیت و مانوی فراهم آورده و باورهای آنان را با اعتقادات زردشتی مقایسه کرده است.

اما ابوریحان بیرونی از نخستین کسانی است که به طور علمی و به دور از تعصب و پیشدآوری به مطالعۀ آراء سایر ملل پرداخته است. استاد مجتبایی در مقالۀ عالمانۀ خود با عنوان «بیرونی و هند» به این موضوع اشاره کرده است: «رویکردی که بیرونی برگزید و اصولی که به کار بست با روشی که امروزه در مطالعات علمی ادیان پیشنهاد می‏ شود فاصله‏ ای ندارد. براساس نظر یواخیم واخ فهمیدن دین دیگر مردمان مشروط به چهار شرط است: ۱- آگاهی از زبان آن مردم، ۲- وجود نوعی همدلی و دلبستگی، ۳- وجود شوق و اراده برای فهمیدن حیات دینی و معنوی آن مردم، ۴- برخورداری از تجربه دینی.»۱

دکتر مجتبائی نیز در دورۀ نوین نخستین کسی بود که مطالعۀ ادیان ر طبق معیارهای آکادمیک در پیش گرفت. آشنایی ایشان با فرهنگ هندی به دورۀ نوجوانی ‏شان بازمی‏گردد؛ در آن دوره بود که با آثار رابیندرانات تاگور، شاعر، نویسنده و حکیم هندی، دلبستگی یافتند. استاد خود دراین باره گفته ‏اند: «در سال‏های جنگ جهانی، شهر ما مانند شهرهای دیگر کشور در اختیار قوای متّفقین قرار داشت و سربازان و افسران انگلیسی، آمریکایی و هندی هر روز در خیابان‏ها رفت و آمد می‏کردند و در این میان هندی‏ها بیشتر از بیگانگان دیگر با مردم آمیزش داشتند... من با یک درجه‏دار هندی مسلمان بنگالی به نام حفیظ الرحمن آشنا و دوست بودم... [با پایان یافتن جنگ حفیظ الرحمن] برای خداحافظی به دیدن من آمد؛ مقداری کتاب با خود آورد و به من داد که در میان آنها مجموعۀ خوبی از آثار تاگور به زبان انگلیسی بود.»

۲ استاد مجتبائی در سال ۱۳۳۴ برگزیده‏ای از اشعار تاگور را با عنوان چیترا و چند غزل از باغبان عشق منتشر کردند. آشنایی با تاگور در زندگی فکری و روحی استاد تأثیر فراوان داشت و ایشان را به سوی فکر و فرهنگ و عرفان هندی سوق داد,۳ از این رو، نخست به مطالعۀ اوپانیشادها و ادبیات ودایی از روی ترجمه‏های هندشناسان غربی روی آوردند، سپس نزد خود سنسکریت آموختند، به هند سفر کردند و در آنجا سرتاسر منظومۀ بهگودگیتا را نزد استادی به زبان سنسکریت خواندند. اما روحیۀ علمی و شوق جویندگی در ایشان چندان قوی بود که در این منزل متوقف نماندند. پس، به آمریکا سفر کردند و در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل شدند. پس از چند سال مطالعه و تحقیق در رشتۀ «تاریخ و فلسفۀ ادیان» دکتری گرفتند. در هاروارد، افزون بر ادیان هندی، سنت‏های دینی دیگر را نیز نزد استاد برجستۀ آن عصر مطالعه کردند؛ از جمله، نزد ولفسون متون دینی یهودی و مسیحیت را خواندند و متون اوستایی و پهلوی را نزد ریچارد نلسون فرای از نظر گذراندند. باری با اینکه امکان کار در دانشگا‏ه‏های آمریکا برای ایشان فراهم بود، اما عشق به وطن و دلبستگی ایشان به میراث فرهنگی ایران زمین سبب شد که به موطن خویش بازگردند و به رغم مشکلات فراوان به تدریس و پژوهش در دانشگاه‏ها و مراکز پژوهشی کشور اشتغال یابند.

بی ‏تردید استاد مجتبائی آغازگر جریانی نوین در سنت‏ دانشگاهی ایران بوده‏اند. ایشان که هم با ادبیات عرفانیِ فارسی، عربی و هندی آشنایی داشتند و هم با مطالعات نوین پژوهشگران غربی، مکتبی نو را در مطالعات ادیان و عرفان بنیان نهادند؛ تا جائی که امروزه تمام کسانی که در دانشگاه‏های کشور در این زمینه فعالیت می‏کنند، مستقیماً یا با واسطه، شاگرد ایشان هستند. تمام کسانی که از نزدیک با ایشان آشنا هستند می‏دانند که استاد در کار پژوهش و تدریس تا چه‏ اندازه جدی و دقیق‏اند؛ تا آنجاکه هیچ عذری را برای کم‏کاری دانشجویان نمی‏پذیرند. از سویی دیگر، قلبی رئوف و دستی سخاوتمند دارند، به راستی با دل و جان به شاگردان خویش می‏آموزند. در کار آموزش چندان صبور و شکیبایند که هر پرسشی را با حوصله‏ای کم‏نظیر پاسخ می‏دهند. افزون بر آن، بلندنظری و بی ‏اعتنایی ایشان به مال دنیا سبب شده است که نه‌تنها از امانت دادن کتب نفیس خود به دانشجویان فروگذار نیستند بلکه فراوان پیش آمده است که به دانشجویان کمک مالی کرده‏اند. یک نمونۀ بارز آن «جایزۀ دکتر مجتبایی» است که با بودجه شخصی ایشان از سال ۱۳۹۰ آغاز شده و به همت «شهرکتاب» و پیگیری‏های دلسوزانۀ آقای محمدخانی تا به امروز ادامه یافته‏ است. همۀ این ویژگی‏ها سبب شده است که امروزه ما استاد مجتبائی را به‌عنوان استادی کم‏نظیر در جامعۀ علمی کشور بشناسیم.

اختصاصی سازندگی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

استاد ارجمند والامقام حضرت آقای دکتر فتح‌الله مجتبائی دامت افاضاته از مفاخر گرانقدر فرهنگ ایران معاصرند. این بنده ناچیز بیش از شصت سال است که به جناب ایشان ارادت می‏ورزم و احترام می‏گذارم. از سال یک‌هزار و سیصد و چهل نیز به نعمت زیارت مستمر ایشان در روزهای یکشنبه در دانشکده الهیات نائل می‏شدم و همواره معظم‌له را نمونه کاملی از انسانی آزاده و متصف به صفات کمال و در نهایت صفا و سلامت نفس و شهامت اخلاقی و دانش‌پروری و هر آنچه لازمه شرافت و نجابت و بزرگواری است شناخته و دانسته‌ام. بقای عمر و عزت و دوام توفیقات حضرتش را از درگاه باریتعالی مسألت می‏کنم.

فقیر فانی / احمد مهدوی دامغانی

چکیده ‏‏ی رساله‏

 «تصحیح انتقادی متن تمهیدات عین‏القضات همدانی بر اساس نسخه‏ های معتبر»

هدف از نگارش این رساله، تصحیح انتقادی تمهیدات ـ یکی از کهن‏ترین متون عرفانی فارسی ـ است. اهمّیّت این تصحیح از آن روی است که شمار متون فارسی عرفانی با قدمتی تقریباً نهصدساله چندان زیاد نیست و بسیاری از آثار باقی‏مانده به زبان فارسی (و نه عربی) یا در قالب رساله‏اند یا کتاب‌هایی با افتادگی‏های بسیار و شمار آثار مدوّن تفصیلی که تقریباً بی‏کم‏وکاست به دست ما رسیده‏اند چندان چشمگیر نیستند و بیشتر آثاری که در حدّ و اندازه تمهیداتند پس از این اثر نگارش یافته‏اند، به ‏ویژه آثاری که بیانگر اندیشه ‏ای نو از جانب نویسنده‏ی آن اثر بوده‏اند. پس تمهیدات از جهات مختلف دارای ویژگی‌های خاصّی است. از متون بسیار کهن فارسی است که پیچیده‏ترین مباحث عرفانی را سلیس و روان و به زبانی شاعرانه بیان می‏دارد. نگارنده برای تصحیح انتقادی تمهیدات از چهارده نسخه‏ی کهن که از قدیمی‌ترین نسخ تمهیدات‏اند، بهره برده است که پنج نسخه از آنها شامل: دو نسخه از مزار مولانا در قونیه، دو نسخه از کتابخانه‏ ی اسماعیل پاشا و ملّت‏گنل در استانبول و یک نسخه از کتابخانه‏ ی مرعشی نجفی در قم در تصحیح پیشین دیده نشده‏اند. با بررسی نسخه ‏ها روشن شد که تمهیدات اگر نگوییم دو روایت، دو تحریر یا شیوه‏ی نگارش دارد؛ از این روی، نسخه‏ها در دو گروه A و C جای گرفتند. در بیشتر مواضع روایت گروه A که نسخه‏ی اساس، سرگروه آن است در متن آمده است و روایت گروه C و نسخه‏های تابع  آن در پانوشت. برای دشواری‏ها و مشکلات متن در پی‏ نوشت‌ها یا تعلیقات، توضیحاتی آمده است. در مقدّمه شرحی در باب زندگینامه و جهان‏بینی عین‏القضات، سبک نگارش تمهیدات، روش این تصحیح و کاستی‌های تصحیح پیشین آمده و از زحمات مصحّح محترم آن - شادروان دکتر عفیف عسیران- تقدیر شده است. افزون بر این، بخشی نیز به پیشینه‏ی تحقیق -شامل کتاب‏ها، مقالات و رساله‏ هایی درباره‏ ی عین‏القضات و آثار او به ویژه تمهیدات- اختصاص دارد.

چکیده رساله

«بررسی لغات و اصطلاحات دیوانی در متون آموزش استیفای دوره‏ مغول و تیموری»

علم استیفا، که در کانون توجه این پژوهش است، دانش قوانین و مقرراتی است که مستوفیان با توجه به قوانین آن دخل و خرج اموال دیوان و کیفیت و کمیت محاسبات آن را معلوم می‏کردند و اسناد و دفاتر مالی و آماری مملکت را مطابق آن قوانین و نیاز دیوان دوره‏ی خود تدوین می‏کردند. این عمل در محلی به نام دیوان استیفا انجام می‏شد که یکی از بزرگ‏ترین و مهم‏ترین تشکیلات دولتی بود و به متصدی آن مستوفی می‏گفتند. این دانش همچنین دربردارنده‏ی اصول و شیوه‏های متفاوت اداره‏ی حکومت‏ها و رسیدگی به امور مالی در دوره‏های تاریخی مختلف است و همانند دیگر دانش‏ها اصطلاحات خاصی دارد. این اصطلاحات و مفاهیم در هر یک از ادوار تاریخی وجود داشته‏اند، و گاه دچار تغییرها و تحولاتی نیز شده‏اند، مثلاً برخی در دوره‏ای مصطلح بوده‏اند و در دوره‏ای دیگر از میان رفته ‏اند و واژه ‏های دیگر با همان معنی جایگزین آنها شده است. برخی نیز دست‏خوش تغییر و تحول شده‏اند و در دوره‏های بعد بار معنایی گسترده ‏تر یافته ‏اند یا با معنایی متفاوت با دوره‏ی پیشین به کار رفته‏اند. بررسی تعاریف اصطلاحات دانش استیفا در فرهنگ‏های عمومی فارسی نشان می‏دهد که فرهنگ‏نویسان گاه در تعریف این اصطلاحات دچار اشتباه شده‏اند یا تعریف آنها را به تسامح آورده ‏اند. هم‌چنین برخی از این اصطلاحات در فرهنگ‏ها مدخل نشده ‏اند یا معنی دیوانی دقیق آنها لحاظ نشده است. از سوی دیگر، شواهدی از این اصطلاحات در متون موجود است که فهم کامل و درست متن در گرو دانستن تعریف دقیق آن‏هاست. برای آگاهی از مفهوم این اصطلاحات مطمئن‏ترین راه مراجعه به منابعی است که مستوفیان هر عصر نوشته ‏اند؛ به‏ویژه فرهنگنامه ‏ها و متون آموزشی استیفا که تعاریفی که خود آنان برای این اصطلاحات آورده‏اند، با نمونه ‏های دقیقی از کاربرد آن اصطلاحات، در آنها آمده است. در این رساله به تحلیل اصطلاحات دانش استیفا که در سه متن دوره‏ی مغول و یک متن دوره‏ی تیموری مندرج است، پرداخته ‏ایم.

پی‌نوشت‌ها:

۱. Mujtabai, F., Hindu Muslim Cultural Relations, India, ۱۹۷۸, p. ۴۲.

۲. زندگی‏نامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر فتح الله مجتبایی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، ۱۳۸۵، صص ۴۳-۴۴.

۳. همان، ص۴۵.

منبع: سازندگی

نظر شما