شناسهٔ خبر: 58395 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

نگاهی به کتاب نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی؛

فهم جهان تاریخی چگونه میسر است؟

تاریخ روند تعامل نظریه و پژوهش تجربی در تاریخ‌نگاری همچنان پرتنش و اضطراب‎آفرین خواهد ماند و احتمال اینکه بتوانیم راه حلی نهایی برای غلبه بر این معضل بیابیم اندک و شاید نزدیک به صفر باشد. اما آنچه امروزه مورخان از آن نمی‎توانند بگریزند این واقعیت است که فهم جهان تاریخی و اجتماعی بدون چارچوب‎های نظری و مفهومی دیگر امکان‎پذیر نیست و پرهیز از رویارویی با نظریه‎های جدید متضمن تن‎دادن ناخودآگاه به انگاره‎های نظری منسوخ، خام و ناکارآمد است.

فرهنگ امروز: رابطه تاریخ با نظریه بیش از دیگر رشته‌های علوم انسانی دچار نوسان‌های تردیدآمیز بوده است. امروزه تقریباً کمتر کسی تردید دارد که بخش عظیمی از تکاپوهای فکری در رشته‌هایی چون جامعه‌شناسی، اقتصاد، انسان‌شناسی، علوم سیاسی و ... جنبه نظری محض دارند و اساساً هر شکلی از فعالیت پژوهشی در این رشته‌ها بدون تلاش برای تلفیق نظام‌مند نظریه و واقعیت تجربی محتوم به شکست است. با این همه، در رشته تاریخ شرایط دیگری حاکم است. علی‌رغم گرایش‌های نظری آشکار و متعددی که در بسیاری از آثار مورخان برجسته دوره معاصر به چشم می‌خود، هنوز هم تردید درباره هر گونه مداخله نظریه در روند پژوهش تاریخی یکی از مشخصه‌های بارز گفتمان تاریخ‌نگاری در میان بسیاری از مورخان است. بخشی از این بدبینی البته موجه است؛ مورخان اغلب هنوز به نظریه‌هایی که بتوان آنها را درون‌زاد نامید نرسیده‌اند و غالباً ابزارهای نظری و مفهومی خویش را از رشته‌های همسایه در علوم انسانی اخذ میکنند، رشتههایی که نوعاً ماهیت همزمانی دارند و بیشتر با آن مجموعهای از ساختارها و رخدادهای جامعه انسانی سروکار دارند که معاصر تلقی میشوند. اصل «تغییر» در تاریخ میگوید که شرط هرگونه فهم درست تاریخی از هر پدیدهای خودداری از تسلیم دربرابر وسوسه تعمیمهای آناکرونیستیک است و آناکرونیسم، به زبان ساده، حاصل فرافکنی انگارههای حاصل از بررسی واقعیات معاصر به واقعیات گذشته است. از این قرار، هر شکلی از صورتبندیهای مفهومی واقعیتهای جهان معاصر (مانند تعاریف ما از طبقه یا دولت) نمیتواند از حیث روششناختی برای فهم پدیدارهای اجتماعی ادوار پیشین کارآیی داشته باشد. از سوی دیگر دسترسی ما به واقعیات گذشته انسان در مقایسه با انبوه داده‌هایی که جامعه‌شناسان و دیگر متخصصان علوم انسانی در اختیار دارند بسیار محدودتر و پراکنده‌تر است و از همین رو نیز گاه داده‌های لازم برای آزمون نظری در حوزه تاریخ‌نگاری موجود نیست. کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی» در صدد است تا پاسخ‌هایی به همین تردیدها دهد و پرسشهای مشابهی را از زوایههای نوتری طرح کند. نویسندگان در پنج فصل به بررسی مسائل اصلی، ژانرهای تاریخنگاری و جریانهای موازی و همپوشان در حوزه نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی میپردازند. مکرایلد و تیلور در فصل نخست به خوبی زمینههای ایدئولوژیک و سیاسی شکلگیری تاریخ اجتماعی در انگلستان را بازکاوی میکنند. تا مدتها عقیده بر این بود که «تاریخ اجتماعی» آن چیزی است که سوسیالیستها و مارکسیستها مینویسند، یعنی تاریخی با تعهد سیاسی و ایدئولوژیک که موضوع آن طبقات فرودست و تحت ستم است. این گونه تاریخنگاری گرچه در انگلستان با جان گرین و اثر پرآوازه او با عنوان «تاریخ مختصر مردم انگلستان» آغاز شد، اما قوام و توسعه خود را مدیون تکاپوهای چندین کنشگر متعهد اجتماعی بود که در رأس آنها زوج بئاتریس وب و سیدنی وب قرار داشتند. با این حال نویسندگان پا را عقبتر مینهند و از زمینههای فکری و فلسفی شکلگیری تاریخ اجتماعی در عهد روشنگری، نقش اقتصاددانان سیاسی سوسیالیست و غیر سوسیالیست، و به ویژه سهم مارکس و انگلس در شکلگیری نگرشهای جامعهمدارانه به تاریخ سخن میگویند. به دنبال این تأثیرات بود که مضامینی چون طبقه، جنسیت، جمعیتنگاری، شهرنشینی، روابط خانوادگی و بسیاری از دیگر پدیدههای «اجتماعی» و «فرهنگی» در کانون بررسیهای مورخان قرار گرفتند. برخی از مکاتب متقدم جامعهشناسی (مانند مکتب شیکاگو) نیز، هر چند ناخواسته، در تشدید این گرایشها مؤثر بودند.

در فصل دوم، مؤلفان به سراغ مهمترین حوزه میانرشتهایِ حاصل از تلفیق نظریه اجتماعی و پژوهش تاریخی میروند؛ جامعهشناسی تاریخی. تاریخ شکلگیری جامعهشناسی تاریخی تصویری کامل و فشرده از همه فراز و فرودها، شیفتگیها و خصومتها و رابطه پرتنش میان گرایشهای نظری و تجربی صرف در تاریخنگاری را عرضه میکند. سیر تعامل این دو رشته و میل به واگرایی و همگرایی میان آنها موضوعی است که همراه با ابعاد مختلف آن مورد بررسی دقیق قرار میگیرد و محاسن و کاستیهای آثار مهمی که در این زمینه پدید آمده است آشکار میگردد. فصل سوم کتاب به بررسی دو ژانر مهم تاریخنگاری یعنی تاریخنگاری «جامع» و «تطبیقی» میپردازد؛ در اینجا، بر طبق انتظار این مورخان مکتب آنال و در رأس آنها فرنان برودل است که در نقش پیشقراول ظاهر میشوند. مارکسیستهای بریتانیایی، مورخان و جامعهشناسان تاریخی سرشناس دیگر هر کدام سهمی در شکلگیری هر یک از این اشکال تاریخنگاری داشتهاند. پرسشهایی نظیر اینکه آیا اساساً تاریخنگاری «جامع» امکانپذیر است و حد و مرز تطبیق میان پدیدههای انسانی در دو حوزه مکانی و زمانی متفاوت چیست، به همراه چالشهایی که پسامدرنیسم در برابر این رویکردها قرار داده است، در این فصل مورد بررسی قرار میگیرند. در فصل بعد مؤلفان به سراغ اصلیترین مسئله مشترک میان جامعهشناسی و تاریخ، یعنی همان دوگانه همیشه اضطرابآور «ساختار و عاملیت» میروند و بحثی خواندنی و مفصل را در این باره به پیش میبرند. در فصل آخر کتاب مؤلفان بررسی جریانهای فرهنگگرا در تاریخ اجتماعی را در دستور کار خویش قرارمیدهند و تأثیر یکی از مهمترین «چرخش»های فکری در سده بیستم، یعنی «چرخش زبانی» را بر تاریخنگاری بررسی میکنند؛ «تاریخ از پایین»، نگرشهای زنانه به تاریخ، تاریخ ذهنیتها و آیینهای اجتماعی، ایدئولوژی و ... از جمله مهمترین مضامین مطرح در این فصل هستند.

سخن نهایی مؤلفان این است که روند تعامل نظریه و پژوهش تجربی در تاریخ‌نگاری همچنان پرتنش و اضطرابآفرین خواهد ماند و احتمال اینکه بتوانیم راه حلی نهایی برای غلبه بر این معضل بیابیم اندک و شاید نزدیک به صفر باشد. اما آنچه امروزه مورخان از آن نمیتوانند بگریزند این واقعیت است که فهم جهان تاریخی و اجتماعی بدون چارچوبهای نظری و مفهومی دیگر امکانپذیر نیست و پرهیز از رویارویی با نظریههای جدید متضمن تندادن ناخودآگاه به انگارههای نظری منسوخ، خام و ناکارآمد است.

مشخصات کتاب: نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی، نویسندگان: دانلد مک رایلد و آورام تیلور، مترجم : محمد غفوری، چاپ : اول ، ۱۳۹۷،تعداد صفحه : ۳۵۲ ص، قیمت : ۲۵۰۰۰۰ ریال

منبع: اعتماد

نظر شما