شناسهٔ خبر: 58662 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کتابی که بنیاد قوم‌شناسی را دگرگون کرد

کتاب «گروه‌های قومی و مرزها: ساختار اجتماعی تفاوت فرهنگی» که حدود نیم قرن از انتشار آن می‌گذرد بنیاد قوم‌شناسی را دگرگون کرد و دیدگاه‌های مطرح‌شده در آن، هم‌اکنون به جریان اصلی در مطالعات گروه‌های قومیتی تبدیل شده است. تا پیش از این، گروه‌های قومیتی تنها در چارچوب آنچه «فرهنگ‌های قومی» یا «دیرینه‌شناسی» یا نهایتا «وضعیت نخستین» نامیده می‌شد مورد مطالعه قرار می‌گرفتند.

تقابل تشکیلات اجتماعی قومی و تشکیلات‌های سیاسی و اقتصادی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «گروه‌های قومی و مرزها: ساختار اجتماعی تفاوت فرهنگی» تالیف فردریک بارت کنکاشی است در مسئله گروه‌های قومی و تداوم آن‌ها. این اثر ثمره همایشی است که گروه کوچکی از مردم‌شناسان اجتماعی اسکاندیناویایی در آن شرکت داشتند و در کنار هم کوشیدند تا تحلیل گروه‌های قومی را گامی به پیش ببرند. 

این کتاب که حدود نیم قرن از انتشار آن می‌گذرد بنیاد قوم‌شناسی را دگرگون کرد و دیدگاه‌های مطرح‌شده در آن، هم‌اکنون به جریان اصلی در مطالعات گروه‌های قومیتی تبدیل شده است. تا پیش از این، گروه‌های قومیتی تنها در چارچوب آنچه «فرهنگ‌های قومی» یا «دیرینه‌شناسی» یا نهایتا «وضعیت نخستین» نامیده می‌شد مورد مطالعه قرار می‌گرفتند.

مهم‌ترین پیش‌نهاده بارت در تقابل با این نوع نگاه یا پیشفرض آن است که گروه‌های قومیتی را باید همچون یک تشکیلات اجتماعی در نظر گرفت؛ مفروض دوم آن‌که تعلق تشکیلاتی بر پایه شیوه استناد فردی به مقولات قومی تبیین می‌شود و بسته به موقعیت می‌تواند تغییر کرده، تقویت یا تضعیف گردد. و نهایتا مفروض سوم، آنکه ویژگی‌های فرهنگی فقط زمانی مبنای تعلق به یک تشکیلات قومی قرار می‌گیرند که امکان دوگانه‌سازی میان «خود» و «دیگری» را میسر سازند، یا به عبارت دیگر بتوانند موضوع مرزکشی میان خود و دیگری قرار گیرند. 

درواقع حرف بارت این است که نه تشکیلات سیاسی و نه تشکیلات اقتصادی که افراد خواسته یا ناخواسته در آن‌ها وارد می‌شوند لزوما نمی‌توانند باعث تضعیف یا تغییر آن تشکیلات اجتماعی‌ای شود که مبین گروه‌های قومیتی است و استواری آن‌ها را تنظیم می‌کند.

به عبارت دیگر بارت در این کتاب بر آن است تا توضیح دهد کدام عوامل هستند که افراد را به بازبینی این روابط تشکیلاتی و نهایتا بازسازی آن‌ها در شکل‌های جدید و نوآورانه ترغیب می‌کند. بارت بر این نظر است که این بازبینی تنها زمانی اتفاق می‌افتد که این دست از تشکیلات ناکارآمد شوند و این امر به دوچیز وابسته است: یکی آنکه استنادات به مقوله‌هایی که به مرزکشی می‌انجامند غنای خود را از دست بدهند و دوم آنکه رفتار بر اساس این مرزکشی‌ها ثمری برای فرد به همراه نداشته باشد. پدیده‌هایی که هردو مستقمیا مرتبط با رفتار و نگاه «دیگران» و چگونگی استناد آن‌ها به مقولاتی است که برسازنده هویت‌های قومیتی هستند زمانی که افراد متعلق به یک تشکیلات قومیتی از روی ناچاری یا به دلخواه خود، مرزهای این تشکیلات را در می‌نوردند و بدین صورت، تعاملی میان «خود» و «دیگری» میسر می‌گردد.


بارت در مقدمه‌ای که بر کتاب نوشته تاکید می‌کند که تفاوت‌های میان فرهنگ‌ها و روابط و مرزهای تاریخی آن‌ها توجهات زیادی را به خود جلب کرده، اما ساختار گروه‌های قومی و ماهیت مرزهای میان آن‌ها مغفول مانده‌اند. مردم‌شناسان اجتماعی عمدتا خود را از درگیری با این مسائل بغرنج رهانده‌اند و به مفهوم بسیار انتزاعی «جامعه» توسل جسته‌اند تا ساختار اجتماعی فراگیری را منظور کنند و به کمک آن، گروه‌ها و واحدهای کوچک و انضمامی را بکاوند، اما با این کار، از بررسی ویژگی‌های عملی گروه‌های قومی، مرز میان آن‌ها و نیز مباحث نظری و شایسته توجه حاصل از مطالعه آن‌ها غافل شده‌اند.

او می‌گوید امروزه دیگر این فرض خام و عامیانه که قبایل یا انسان‌ها به این دلیل فرهنگ خود را حفظ کرده‌اند که در بی‌اعتنایی ستیزه‌جویانه از گزوه‌های همجوارشان هستند پذیرفته نیست؛ اما هنوز این نگاه ساده‌انگارانه وجود دارد که عامل اصلی تداوم تنوع فرهنگی، انزوای جغرافیایی و اجتماعی گروه‌ها است. یعنی  معتقد است وجود تمایزهای قومی مقوله‌ای ناشی از فقدان جابجایی و تعامل افراد و نبود اطلاعات در مورد سایر گروه‌ها نیست بلکه نتیجه فرآیندهای اجتماعی طرد و ادغام است. این فرآیندها موجب می‌شوند که مقوله‌ها با وجود تغییر در میزان مشارکت و عضویت افراد در آن‌ها همچنان مجزا و پابرجا بمانند. 

از دید بارت، روابط اجتماعی پایدار مستمر و اغلب مهم و حیاتی در کنار مرزها تداوم می‌یابند و معمولا مبنای این روابط موقعیت‌های قومی تقابلی است. یعنی تمایزهای قومی ناشی از فقدان تعامل و پذیرش اجتماعی نیستند بلکه بعکس خود این تمایزها شالوده ساختارهای اجتماعی فراگیر هستند. در این ساختارها تعامل گروه‌ها موجب انحلال سیستم از طریق تغییر و فرهنگ‌پذیری نمی‌شود و علیرغم وجود به‌هم‌وابستگی و روابط میان‌قومی تفاوت‌های فرهنگی می‌توانند استمرار یابند.

عناوین مقاله‌های منتشر شده در کتاب نیز عبارتند از: وقتی هویت قومی به برچسبی اجتماعی تبدیل می‌شود، مولفه‌های اقتصادی فرآیندهای قومی، تمایزهای قومی و فرهنگی، تقابل و ادغام، ثبات قومی و پویایی مرزها در جنوب مکزیک، هویت پشتون و صیانت از آن و قبایل همجوار در لائوس. غیر از بارت دیگر مقالات از  هارالد ایدهایم، گونار هالند، ژان‌پیتر بلوم،کارل اریک کنتاسون، هنینگ سیورتس، کارل جی. ایزیکوویتز است. 

کتاب «گروه‌های قومی و مرزها: ساختار اجتماعی تفاوت فرهنگی» تالیف فردریک بارت ترجمه محمدرضا فدایی در ۲۳۳ صفحه و شمارگان ۷۷۰ نسخه و به قیمت ۲۵۰۰۰ تومان از سوی انتشارات شیرازه کتاب منتشر شده است. 

نظر شما