شناسهٔ خبر: 58701 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پورجوادی در همایش هم گرایی و واگرایی تشریح کرد: مفهوم «وحدت تمام ایمان‌ها» از منظر حکیم ایرانشهری

استاد دانشگاه تهران صبح امروز در همایش بین المللی «هم گرایی و واگرایی» درباره موضوع «مفهوم «وحدت تمام ایمان‌ها» از منظر حکیم ایرانشهری» سخنرانی کرد.

مفهوم «وحدت تمام ایمان‌ها» از منظر حکیم ایرانشهری

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  متن زیر، بخشی از سخنرانی نصرالله پورجوادی، استاد دانشگاه تهران با موضوع «مفهوم «وحدت تمام ایمان‌ها» از منظر حکیم ایرانشهری» است که  در همایش بین المللی «هم گرایی و واگرایی» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایراد شده است؛

به باور، فیلسوف دینی ایرانی قرن سوم هجری (نهم میلادی)، حکیم ابوالعباس ایرانشهری، تمام ایمان‌ها اساساً یکی هستند، چراکه بنیان‌گذارانشان همگی فرستادۀ یک خدای واحدند. با وجود این، تفاوت‌هایی را که ما در آموزه‌های ایمان‌های مختلف مشاهده می‌کنیم، نه بنیان‌گذارانِ این ایمان‌ها، بلکه «باورمندان» یا پیروان پیامبران ایجاد کرده‌اند. بدین طریق، تفاوت‌های آموزه‌های آئین زرتشتی، یهودیت، مسیحیت و اسلام را نه زرتشت، موسی، عیسی و محمد، بلکه زرتشتی‌ها، یهودیان، مسیحیان و مسلمانان – به ویژه کشیشان و روحانیون و متکلمین این ادیان – رقم زده‌اند.

علی رغم وحدتِ پیام بنیادین در ایمان‌های مختلف، نوعی تفاوت در توضیح و تبیینِ این ایمان‌ها وجود دارد که از سوی پیام‌آوران یا بنیان‌گذاران ایجاد شده‌اند. ملل مختلف جهان به زبان‌های مختلف سخن می‌گویند و پیام‌آورانی که برایشان فرستاده شده‌اند، باید ضرورتاً به زبانِ مردمشان سخن بگویند. بنابراین، ایرانشهری باور داشت که پیامِ محمد (پیامبر اسلام) به این دلیل به زبان عربی بیان شد که او برای اعراب فرستاده شده بود. به همین ترتیب، پیامبری که برای پارسیان فرستاده شده بود، باید به زبان فارسی سخن می‌گفت، چراکه در غیر این صورت، پیامش شنیده نمی‌شد. در واقع، خداوند پیامبری یا پیامبرانی را پس از پیامبر عرب، محمد، برای پارسیان فرستاد. بنابه نظر ایرانشهری، این پیامبر، سلمان فارسی بود؛ او دینش را از آئین زرتشت به مسیحیت و سپس به اسلام تغییر داد.

از نظر ایرانشهری، سلمان، که نام پارسی‌اش روزبه بود، صرفاً پیرو و یکی از حامیان پیامبر اسلام نبود که با هدف انتقال پیام الهی محمد به پارسیان به ایرانشهر فرستاده شد، بلکه زندگی و روند اعمال و رفتارش، نشان‌دهندۀ سرنوشت ایرانشهر و حیات معنوی آن نیز بود. بدین طریق، خودزندگی‌نوشتِ کوتاه سلمان که از سرگذشت بودا الگو گرفته است و شامل سیره‌نویسی پیامبر اسلام نیز می‌شود، سرنوشت ملت ایرانشهر را بازنمایی می‌کند. او در اودیسۀ معنوی‌اش، خانۀ پدری را ترک کرده و به کلیسای مسیحی در اصفهان عزیمت کرده است که در آن، او تحت تأثیر قرار گرفته و در نتیجه، دینش را به مسیحیت تغییر داده است؛ او سپس به شهرهای مختلف در سوریه سفر می‌کند و نهایتاً به مدینه می‌رود تا حقیقت یا حکمتی را که به دنبالش بود در پیامِ محم، پیامبر اسلام، بیابد. یافتنِ اسلام از رهگذر مسیحیت، در سفری معنوی که با ایمان به زرتشت آغاز می‌شود و در ایمان مسیحی استقرار یافته، خود نشان‌دهندۀ وحدتِ بنیادین این ادیان است.

نظر شما