شناسهٔ خبر: 58828 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

تقریر درستی از علم دینی نداریم/الحاد از علوم طبیعی سرچشمه می گیرد

حجت الاسلام احمد واعظی گفت: ما تقریر درست از علم دینی نداریم و گاهی اوقات دفاع بد و تقریر نادرست از علم دینی باعث مقابله می‌شود.

تقریر درستی از علم دینی نداریم/الحاد از علوم طبیعی سرچشمه می گیرد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی، در آستانه برگزاری همایش نظریه علم اسلامی و کاربست آن در نظام آموزش و پرورش، پنجمین پیش نشست این همایش را با عنوان «علم دینی، امکان ها و چالش ها» برگزار کرد.

این نشست با حضور حجت الاسلام احمد واعظی و مهدی گلشنی پنجشنبه ۲۲ فروردین ماه در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

علم دینی علمی است که جهان‌بینی دینی بر آن حاکم باشد

در ابتدا گلشنی گفت: در دوره ۶۰۰ ساله تمدن اسلامی صحبت از علم دینی و غیر دینی نبود چرا که علم‌شان عین دین‌شان بود و چتری دینی بر علم‌شان سایه افکنده بود که نوشته‌های ابن سینا و ابن هیثم و دیگر دانشمندان شاهد بر این قضیه است. در غرب و در قرون وسطی و حتی عصر جدید هم همین تفکر حاکم بود و امثال نیوتن کار علمی خود را کاری الهی می‌دانستند. نیوتن در کتاب مکانیک خود نوشت امیدوارم این کتاب زمینه قرب الهی شود.

وی در ادامه به دو عامل که باعث تغییر این رویکرد شد اشاره کرد؛ عامل اول تغییر این رویکرد رواج فلسفه‌های تجربه‌گرا بود که با لاک شروع شد، او می‌گفت فقط آنچه ریشه حسی دارد وجود دارد. هیوم و آگوست کنت هم شأنی برای متافیزیک قائل نبودند. در همان دوره داروین هم همه چیز را به فیزیک و حس تقلیل داد. در واقع در آن دوره مکاتب تجربه‌گرا همدیگر را تقویت می‌کردند. عامل دوم موفقیت چشم‌گیر و تخصص گرایی علوم تجربی بود که فلسفه را تحت الشعاع قرار داد و فلسفه با محیط‌های علمی خداحافظی کرد، در کلاس‌های فیزیک نمی‌شد اسم فلسفه و متافیزیک را آورد! اما غرب از نیمه دوم قرن بیستم تغییر کرد و همزمان جهان اسلام هم تغییراتی در رویکرد خودش به علم تجربی داشت. می‌توانیم بگوییم مرحوم ابوالاعلی مودودی در این قضیه پیشتاز بود و در عین حال که به لحاظ قوت تحلیل فلسفی و علمی خیلی بالا نبود اما متوجه برخی اشکالات در علوم تجربی شد از جمله اینکه مفروضات فلسفی و متافیزیکی در جمع‌بندی‌های فیزیکی اثر می‌گذارد بلکه حاکم است و مفروضات متافیزیکی است که فرضیه‌ها را متعین می‌کند.

نظریه پرداز فلسفه علم خاطرنشان کرد: امروزه علت رواج الحاد در محیط‌های علمی، فلسفه و علوم انسانی نیست؛ برخی فکر می‌کنند الحاد از فلسفه و علوم انسانی آمده بنابراین دائما صحبت از اسلامی کردن علوم انسانی می‌کنند ولی من با وجود این که برای علوم انسانی شأن بالایی قائل هستم اما معتقدم امروزه، برخلاف گذشته، الحاد از فیزیک‌دان و زیست‌شناس سرچشمه می‌گیرد و در حوزه‌های علمیه و دبیرستان‌ها هم راه پیدا کرده است و شبهات جدی وجود دارد اما ما غافل هستیم! در غرب از زمان پاپ پول دوم تحول عجیبی پیدا شد، عده‌ای کشیش رفتند و در رشته فیزیک دکترا گرفتند تا بتوانند جواب فیزیکدانان ملحد را بدهند، مثلا وقتی هاوکینگ مقاله می‌نوشت کشیش‌ها هم در مقابل او جواب‌های فیزیکی یا فلسفی می‌دادند، در آنجا بیداری عجیبی حاصل شده است. الان انجمن فیلسوفان خداباور تشکیل شده و یک چهارم فیلسوفان خدا باور هستند. امروزه ما هم اگر بخواهیم به شبهات الحادی پاسخ دهیم باید با ماهیت فیزیک و علوم طبیعی آشنا باشیم و برای جامعه هم تبیین کنیم. امروزه خیلی باید مراقب باشیم چرا که شبهات اثر کرده است و غرب هم به این نتیجه رسیده که تنها از راه فرهنگی اثرگذاری کند و ضربه بزند و راه مبارزه با آنها این است که شبهات مهمی که مطرح است پاسخ داده شود.

موسس گروه فلسفه علم دانشگاه شریف در مورد راه پاسخگویی به شبهات الحادیِ علوم تجربی و فیزیک گفت: ما در درجه اول باید بگوییم که علمِ روز ناقص است و همه سؤالات را نمی‌تواند پاسخ بدهد و یک چتری باید بالای سر علم باشد که اخلاق و فلسفه و علم و همه چیز را توضیح دهد. علم دینی یعنی چتری که حاکم است و جهان‌بینی دینی باید حاکم باشد و به تعبیر دیگر علم دینی علمی است که جهان‌بینی دینی بر آن حاکم باشد. ما حتی یک فرضیه علمی یا فیزیکی نداریم که پیش‌فرض متافیزیکی نداشته باشد. امروزه بسیاری در مورد علم با ما هم عقیده هستند. امروزه فیزیکدانان معتقد بسیاری داریم و ما باید از این اشتراکات و اتفاق نظرها برای دفع شبهات استفاده کنیم. در واقع علوم تجربی دچار فراروی‌های فراوان شده است، یافته‌های علوم طبیعی تاثیرات فراوان بر فلسفه و علوم انسانی غرب گذاشته است که باید متوجه این فراروی‌ها باشیم. فضای علوم انسانی با علوم تجربی خیلی فرق دارد بنابراین مفروضات متافیزیکی در علوم انسانی و علوم شناختی تاثیر بیشتری دارد. اینکه ما انسان را یک موجود فیزیکی بدانیم یا موجودی دارای روح مفروضاتمان خیلی متفاوت خواهد بود و به نتایج متفاوتی هم در علوم انسانی می‌رسیم.

ما دچار سوء تفاهم در علم دینی شده‌ایم

در ادامه حجت الاسلام واعظی با بیان این که علم دینی با سوء تفاهم‌هایی در جامعه ما روبرو شده است، گفت: بسیاری از مخالفت‌ها به این برمی‌گردد که ما تقریر درست از علم دینی نداریم و گاهی اوقات دفاع بد و تقریر نادرست از علم دینی باعث مقابله می‌شود. تقریر دکتر گلشنی، تقریری معقول و منطقی و قابل دفاع از علم دینی است. علم دینی یعنی ما فقط در چارچوب جهان بینی اسلامی می‌توانیم فرا روی‌های تجربی را صورت بدهیم.

وی ادامه داد: فروکاهش علم دینی به علوم اسلامی یکی از عوامل ایجاد سوء تفاهم است و برخی وقتی دعوت به علم دینی می‌کنند دعوت آنها فرو کاستن علوم طبیعی و تجربی به علوم نقلی است. برخی می‌گویند تجربه را کنار بگذاریم و آنگونه که در فقه به منابع نقلی دین مراجعه و گزاره‌های دینی حوزه فقه را اجتهاد می‌کنیم باید برای استخراج کیهان‌شناسی، جهان‌شناسی و دیگر علوم طبیعی به سراغ کتاب و سنت برویم، که به نوعی رواج اخباری‌گری در حوزه دانش است.

وی با اشاره به دو رویکرد کلانِ موجود در طرح علم دینی گفت: یک رویکرد این است که ما با طرح بحث علم دینی به دنبال پی ریزی یک هویت محتوایی نوینی در حوزه علم باشیم. در واقع ما در تولید علم براساس متافیزیک خاص پارادایم خاصی را اتخاذ می‌کنیم و براساس پارادایم روش‌شناسی خاصی را اتخاذ می‌کنیم و براساس آن روش خاصی را برای تولید علم اتخاذ می‌کنیم. بر اساس این نگاه به تولید علم بگوییم علم موجود یک هویت دارد و ما که می‌گوییم علم دینی می‌خواهیم یک روش و هویت جدیدی برای علم تعریف کنیم که من در حوزه علوم تجربی این رویکرد را قبول ندارم. رویکرد دیگر این است که تقابلی بین علم و دین نیست و می‌توان علم‌ورز بود و در عین حال متدین هم بود و جدایی و تقابلی وجود ندارد. فراروی‌های نامعقول و نادرست و سوء استفاده‌های از علم برای داوری‌های نسبت به هستی را کنار بگذاریم. روا نیست که با اتکا به تجربه، استنتاج‌های الحادی نسبت به هستی داشته باشیم. در واقع علم دینی یعنی از یک موضع استعلایی و از یک افق بالاتر به تکاپوهای علمی و فراروی‌های از تجربه نگاه کنیم و ایجاباً نشان دهیم که می‌توان بر اساس جهان بینی اسلامی نگاه کلان به هستی را با نگاه علمی سازگار کرد و می‌شود مقابل زیاده روی‌های علم تجربی را گرفت. در حوزه علوم طبیعی نیازمند جدی گرفتن علم دینی هستیم به خاطر سوء استفاده‌هایی که از عرصه علم برای رواج الحاد می‌شود و به همین دلیل ما رشته فلسفه فیزیک را در دانشگاه باقرالعلوم(ع) پایه‌ریزی کردیم تا دانش پژوه حوزوی داشته باشیم که حوزه مبانی فیزیک را بشناسند و بتوانند به مقابله با آن بپردازند.

رئیس دفتر تبلیغات در ادامه خاطرنشان کرد: فضای علوم انسانی متفاوت از علوم طبیعی است زیرا علوم انسانی به شدت ایدئولوژیک و متأثر از مبانی متافیزیکی و مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی و هستی شناختی است و اینها در محتوای نظریه‌ها نقش دارد و حضور مستقیم انواع محتوای متافیزیکی را در شکل‌دهی نظریه علمی شاهد هستیم.

وی ادامه داد: بنابراین در علوم انسانی دعوت به علم دینی متفاوت از دعوت به علم دینی در علوم طبیعی می‌باشد و کارکردهای متنوع‌تری را از علم دینی انتظار داریم. در علوم انسانی وقتی می‌گوییم علوم انسانی دینی، این عنوان طیفی از کارکردها را به دنبال می‌آورد و علوم انسانی گاهی توصیفی و گاهی تبیینی و گاهی هنجاری و گاهی نیمه بنیادی و توسعه‌ای است و در این چهار دسته نقش دین یکسان نیست، جاهایی کم رنگ است و یک جاهای نقش دین پر رنگ است. اگر به دنبال جامعه سازی اسلامی و بازسازی تمدن اسلامی هستیم، چون تمدن به شدت با عرصه زندگی درگیر است و عرصه زندگی شامل اقتصاد، سیاست و ... می‌شود، علوم انسانی اسلامی ضرورت پیدا می‌کند.

واعظی در پایان گفت: این که برخی می‌گویند علوم موجود، همه مبتنی بر کفر است و باید آن را به دریا ریخت و از نو به صورت اجتهادی به سراغ علوم برویم انتظار نابجا از دین است و ما نباید علوم تجربی و تجربه را کنار بگذاریم بلکه انتظار ما از دین باید جهت دهی به برنامه‌های علمی و کاربست دانش در جامعه باشد.

نظر شما