شناسهٔ خبر: 5890 - سرویس سینما و رسانه
نسخه قابل چاپ

سبک زندگی، پرسه زنی و مراکز خرید

بازار در مراكز خرید، گروه های مختلف را نمی توان از هم تمییز و تشخیص داد. نوع پوشش و طرز پاساژگردی، دیگر معرف قشر و تیپ خاصی نیست. هویت طبقاتی از طریق شبیه شدن گروه ها به یكدیگر رنگ باخته است.

دکتر عباس کاظمی


مروری بر  دیالکتیک تمایز و تمایز زدایی: پرسه زنی و زندگی گروه های فرودست شهری در مراکز خرید تهران

برای آنكه پرسه زنی را در پیوند با سبك زندگی قرار دهیم، لازم است برداشت خود را از سبك زندگی روشن سازیم. دست كم دو برداشت از سبك زندگی وجود دارد  در روایت نخست سبك زندگی معرف ثروت و موقعیت اجتماعی افراد و  شاخصی برای تعیین طبقة اجتماعی است. در روایت دوم، سبك زندگی شكل اجتماعی نوینی تلقی می شود که فقط در متن تغییرات فرهنگی مدرنیته و رشد فرهنگ مصرف گرایی معنا می  یابد (1)

در معنای دوم، كه در این مقاله مورد نظر است، سبك زندگی با مصرف و تمایز مرتبط است .از یك سو، مصرف از دهة ۱۹۷۰ شاخصی مهم برای فهم دنیای مدرن شده است و از سوی دیگر، مصرف حداقل در شكلی كه در جوامع مدرن غربی متجلی است، ایجاد كننده تمایز بین سبك های زندگی است.

مراكزخرید، مكانی مناسب برای مطالعات مصرف و سبك زندگی محسوب می شود؛ زیرا در این مراكز، به تناسب موقعیت آن، كالایی عرضه می شود كه مصرف آن می تواند معرف سبك های زندگی مشخصی باشد. سبك هایی از زندگی كه از طریق مصرف كالاهای متمایز (مد روز، گران قیمت و مارك دار) ظهور یافته، و بدین ترتیب خود به ایجاد جامعة متمایز و تفكیك یافته كمك كرده ا ست  در اینجا مراكز خرید، سبك های زندگی را مرزبندی می كنند(یا قاعدتاً باید این كار را بكنند)، زیرا مراكز خرید به خصوص در شهر تهران، در محله های متوسط به بالای شهری مستقر شده اند و نوع محصول ارائه شده با متوسط درآمد ساكنان آن تناسب دارد و برای ساكنان آن نیز مصرف كالاهای مارك دار از اهمی ت بسیاری دارد.

در اینجا، دو نوع شیوة مصرف از هم متمایز می شود: 1. مصرف در مراكز خرید 2. مصرف مراكز خرید
 گروه های متعلق به طبقات بالا با مصرف كالاها و خدمات در مراكز خرید موجب ایجاد سبك های زندگی خاص می شوند. از سوی دیگر، گروه هایی نیز وجود دارند كه از كالاها و خدمات ارائه شده در مراكز خرید استفاده نمی كنند، بلكه از خود مراكز خرید به نحوی متفاوت استفاده می كنند. در این نوشتار، بیشتر بر این گروه و بر مصرف مراكز خرید تأكید می شود.

این شكل از مصرف، بیشتر به گروه های فرودست شهری اختصاص دارد كه با مصرف مكان، از سبك های زندگی شكل گرفته در مراكز خرید، سبك زدایی می كنند. مصرف مراكز خرید را با مفهوم پرسه زنی (زندگی در مراكز خرید بدون مصرف كالا) توضیح می دهیم. پرسه زنی به استفاده (مصرف) خاص گروه های فرودست شهری از فضاهای مدرن اشاره دارد. گروه های فرودستی كه صرفا با صفات فرودستی اقتصادی معرفی نمی شوند، بلكه مؤلفه های متفاوتی چون جنسیت، قومیت، طبقه، سن و غیره در برساختن آن تأثیرگذارند.

پرسه زن مراكز خرید

از زمان بودلر و نوشته های بنیامین، در خصوص پاریس، پرسه زن به مثابه نماد مدرنیته در تحلیل های ادبی، تاریخی و اجتماعی ظاهر شد. گرچه امروز، پرسه زن در اشكال متعدد و در متون متنوعی ظاهر می شود، اما اولین حضور خود را در خیابان های پاریس قرن نوزدهم نشان داد. امروزه پرسه زن در شكل نخستین خود وجود ندارد، بلكه در اشكال متعدد دیگری ظاهر شده است. از آنجا كه پرسه زنی همه جا با خلاقیت همراه بوده است، آیا پرسه زن جامعة مصرفی نیز خلاقیت دارد؟آیا حضور پرسه زن درعرصه های عمومی تر چون شهر و استفاده او از فضاهای اندرونی، همانند فروشگاه های بزرگ و مراكز خرید به معنای از میان رفتن پدیدة پرسه زنی خواهد بود.
از درخشان ترین كارهایی كه در باب پرسه زن در اختیار ماست، مطالعات بنیامین است. او بود كه با بحث خود در باب پرسه زن راهی برای نظریة انتقادی در قرن بیستم گشود. او بین پرسه زن و چشم انداز شهری مدرنیته پیوند برقرار كرد و بر جایگیری پرسه زن در فرهنگ توده وار تجاری و پیوندهای درونی اش با ژورنالیسم و ادبیات توده وار اواسط قرن، تأكید گذاشت. از نظر بنیامین، پاریس مدرن نوع خاصی از پرسه زن را خلق كرد، به گونه ای كه فهم آن با فهم پاساژ گره خورده است.

پرسه زن، دوره گرد و عابری است كه از اینكه بدون عجله در شهر قدم می زند، لذت می برد.  تفرج بدون هدف، والاترین آرزوی پرسه زن است.  قدم زدن در شهر، بهترین پاداشی است كه می توان به پرسه زن داد.  به نظر بنیامین، "درانسانی كه بدون هدف و طولانی در خیابانها قدم می زند می توان نوعی مستی را دید."
در مراكز خرید، گروه های مختلف را نمی توان از هم تمییز و تشخیص داد. نوع پوشش و طرز پاساژگردی، دیگر معرف قشر و تیپ خاصی نیست. هویت طبقاتی از طریق شبیه شدن گروه ها به یكدیگر رنگ باخته است. باید گفت دیگر معنای كالا و مكان هایی چون مراكز خرید در خود آن ها نهفته نیست و به واسطه شرایط تولید و توزیع تعیین نمی شود، بلكه به واسطه شیوه مصرف آن مشخص می شود. شیوة مصرف همان جایی است كه معانی فرهنگی ساخته و پرداخته می شوند. این معناآفرینی در مراكز خرید، موجب به هم ریختگی نظام تمایزات می شود در پاساژ، جماعتی حاضر می شوند كه كسی از میزان دارایی، نوع شغل و محل زندگی آنها نمی پرسد، بلكه حضور آنها در این مكان برایشان هویت آفرینی می كند.

مراكز خرید با گذشته تاریخی افراد سروكار ندارد، بلكه لحظه حال، تعیین كننده هویت افراد است. بنابراین می بینیم كه مساله هم چشمی طبقات فرودست تر با طبقات فرادست مطرح نیست. مسئله این نیست كه افراد جنوب شهری، بیكاران، مردان بازنشسته، زنان خانه دار و كارمندان فرودست با آمدن به پاساژها و خرید كالا یا حداقل وانمود كردن به خرید كالای گران‌قیمت درصدد تقلید و نزدیك كردن خود به گروه های فرادست برمی آیند. البته در اینجا كردار پرسه زن ها اهمیت دارد و نه انگیزه های آنها. چنین كرداری در جامعه ای كه به سمت افزایش نابرابری ها و گسترش شكاف های اجتماعی می رود موجب به هم ریختگی تمایزات خواهد شد.

معنای دیگری که از کردار فرودستان می فهمیم، مخالفت با این طرز تلقی است كه پاساژ را صرفاً موقعیت فرادستان بدانیم .مراكزخرید مکان طبقه فرودست نیز هست. آن ها نمی خواهند وانمود کنند از طبقات فرادست اند، بلکه می خواهند در چنین مكانی حضور داشته باشند و موقعیت جدید خود را بسازند. با تشكیل چنین موقعیتی است كه مراكز خرید از یكنواختی فرهنگی و سلطة شیوة زندگی فرادستان رها می شود و به جهانی متكثر از موقعیت های مختلف بدل می شود. بنابراین، در پاساژ فرآیند تمایززدایی و تمایزیابی هم زمان با هم پیش می رود. فرآیند مدرنیته نیز در اساس فرآیند یك طرفه تمایزیابی نبوده است. از یك سو، حضور گروه های فرودست موجب بهم ریختن تمایزات می شود، از سوی دیگر، دنیای متكثری شكل می گیرد كه موقعیت های دیگران را در فضای اغنیا بر می سازد.

تمایز و عدم تمایز، به خلاف سنت ساختارگرایی سوسوری، در عین تفاوت باید در هم متداخل فرض شود، بدون آنكه چنین تفاوتی معنای تقابل را به ذهن متبادر كند.

مصرف مراكز خرید در تهران تا اندازه زیادی تابع قیمت كالاها و خرید آن ها نیست، زیرا فقرا نه تنها برای خرید نمی آیند بلكه اساسا توان خرید چنین كالایی را ندارند. از این رو، حضور گروه های فرودست شهری موجب می شود تا نظام معنایی كه توسط الگوهای سرمایه داری تولید می شود متزلزل شود. سلسله مراتب و تمایزی كه ممكن است در شهری غربی پدید آید، در تهران پدید نمی آید.این امر به معنای مدرن نبودن جامعة ایرانی نیست، بلكه نمایانگر نوع جدید از شهر مدرن شرقی است كه در آن مدرن شدن، هم‌زمان تمایزیابی و تمایززدایی را دربرمی گیرد.
حضور فرودستان شهری در مراكز اغنیا موجب سبك زدایی از سبك های منحصر به فردی می شود كه به واسطة كالاها، معماری و موقعیت جغرافیایی در پاساژ ارائه می شود. در عین حال می دانیم كه جامعة ایرانی، نه جامعه كاملاً طبقاتی و نه جامعه ای بی طبقه است. ساختار طبقاتی گسیخته در ایران، آن را درخور تحلیل هایی متفاوت با جوامع مدرن غربی ساخته است. این ساختار طبقاتی متمایز، موجب شده است تا سبك های زندگی چندان حول مفهوم تمایز، آرام و قرار نداشته باشند، بلكه باید گفت تمایز در ایران نمی تواند مؤلفة كافی برای فهم سبك های زندگی باشد.

ما در این مقاله میان خریداران و پرسه زنان تفاوت گذاشتیم. هم خریدار و هم پرسه زن، مصرف كننده اند. در حالی كه خریداران مصرف كنندة كالای عرضه شده در مراكز خریدند و از طریق مصرف كالا به تعبیر راب شیلدز به خرید سبك زندگی خود می پردازند. (مصرف در مراكز خرید) فرودستان شهری كه در مطالعه ما مشاهده شده اند نه از طریق مصرف كالا، بلكه از طریق مصرف فضا، سبك زندگی خود را نمایش می دهند (مصرف مراكز خرید)
در هر دو مورد، سبك زندگی با موضوع نمایش مرتبط است. در نمایش خریداران، آنچه رخ می دهد ایجاد تمایز است. تمایز میان آن هایی كه از كالای ما استفاده می كنند و مردمی كه به سیاق ما نمی پوشند و نمی خورند. اما در نمایش نوع دوم آن چه رخ می دهد تمایز زدایی است. تمایز زدایی از فضای متمایزی كه در پاساژ توسط مصرف كنندگان شهری برای ایجاد سبك زندگی خود ایجاد شده است. در عین حال كه حضور فرودستان شهری نمایانگر دیالكتیك تمایز و تمایز زدایی از سبك زندگی در جامعه شهری تهران است و به معنای آفرینش سبك زندگی منحصربه فرد پرسه زن ها و فرودستان شهری نیز است.

 

1.فاضلی، م، 1380، سبک زندگی و مصرف، قم ، انتشارات صبح صادق

 

منبع: مهرخانه

نظر شما